من اصولا در رابطه های دوستی آدم راحت گیری هستم. به آدم ها زود اعتماد میکنم و پیش فرض من صداقت و قابل اعتماد بودن آدم ها است. افراد به راحتی در دایره دوستان من قرارمیگیرند ولی تا نزدیک شدن به من هنوز فاصله هست.آدم ها به سختی ممکن است از چشم من بیفتند و آن هم در صورتی خواهد بود که تکه تکه های اعتمادی که به آن ها کردم را گوشه و کنار ببینم و جمعشان کنم .شاید آن فرد هرگز متوجه نشود چرا اندکی از او کناره میگیرم ولی قطعا می فهمد با وجود لبخند همیشگی من اتفاقی افتاده است که جنس خنده های مرا عوض کرده. چیزی که مرا به شدت در رابطه اذیت میکند بی اعتمادی است.و بدتر از آن اینکه طرف ابتدا خودش را طوری نشان من دهد که با معیارهای ساده و سهل الوصول دوستی من بخواند و بعد یکباره به هر طریقی بفهمم توانایی نگه داشتن ظرف به این سبکی را در دستانش نداشته و ریخته آنچه نباید میریخت.
این روزها به خودم میگویم کاش به خیلی ها اعتماد نمیکردم..کاش نمیگذاشتم حس کنند چه اشکالی دارد مگر؟ خب چیزی نشده حالا که!! و متاسف میشوم وقتی میبینم چقدر در دوستی با بعضی ها ذوق و شوق داشتم و دردی که شقیقه هایم را رها نمی کند یکباره جای همه ذوق وشوق را گرفته است. خود من از نظر بعضی ها کمی در پرورش دوستی مان تنبلی میکنم ..مثلا ذهنم هر روز مشغول به دوستی است که میخواهم برایش کامنت بگذارم..تسلی اش بدهم..گپ و گفتی با هم داشته باشیم و ..ولی دیر خبر دادن از خودم ..دیر میل زدن..دیر کامنت گذاشتن و خیلی چیزهای دیگر به دلیل مشغله من..به دلیل کمبود وقت ازادم این تصور را بوجود می آورد که من تمایلم به ادامه دوستی کم شده یا چیزهای دیگر.ولی خدا میداند اگر کسی را دوست صمیمی خودم بدانم امکان ندارد دوستی مان بی دلیل و یکباره از سوی من رها شود.من وبلاگ دوستانی را میخوانم که شاید ندانند من حتی یک پستشان را هم از دست نمی دهم.من از کسانی در خانه یکسره تعریف میکنم که شاید ندانند چقدر برایم جالب و دوست داشتنی هستند یا بودند...ولی دلم را نیمتوانم تسلی دهم وقتی در مقابل دوستی های ابراز شده و صمیمیت های رو در روی من برداشت هایی در ذهن آدم ها می اید که تکانم میدهد وقتی میفهمم...خلاصه کلام اینکه با من بازی نکنید در این مورد ها لطفا.بگذارید فکر کنم همه آدم ها بای دیفالت قابلیت اعتماد کردن و مورد اعتماد بودن را دارند. این گلایه شامل دوستانی که با هم بطور ایمیلی و مرتب در تماس هستیم نمی شود. میداند آن که باید بداند.لطفا مرا این طور آزار ندهید. ممنون می شوم.
یک حرف نگفته دیگر هم دارم. فرض کنیدیک نفر با روبند ونقاب یا اصلایک پوشش دیگر دارد در خیابان راه میرود.دلش نمی خواهد بنا به هر دلیلی توسط نزدیکانش شناخته شود.بعد شما میروید وسط خیابان و در حالی که خودتا ن را در هفت لایه استتار کرده اید تا شناسایی نشوید فریادمیزنید هوی فلانی من شناختمت. تا اینجایش خیلی درد آور نیست. اینکه آنوقت هر چه از او میدانید یا به هر طریقی فهمیده اید را میریزید روی دایره و بهت و نیشخند و سر تکان دادن های بقیه را به جانش میریزید دیگر قابل تحمل نیست. اینجا مکانی است که آدم بدون اینکه هویت اجتماعی واقعی اش شناسایی شود می خواهد از خودش از احساساتش از ماجراهای زندگی اش که مینویسد تا یادش نرود و خلاصه از ناگفته هایش بنویسد .کاش می دانستید حریم این چهاردیواری بیشتر از دنیای واقعی باید باشد. من نه کوله بار این سال هارا روی دوشم می اندازم و نه از این جا به جایی دیگر میروم و نه پسوردی اش میکنم و نه مخفی میکنم آنچه که دلم میخواهد عیان بنویسم برای خودم...وقتی میگویم خودم یعنی کسی که زیر استتار هویت اجتماعی تعریف شده واقعی اش میشود ازادانه خودش باشد.
لطفا کمی منصفانه با من برخورد کنید در این مورد و بگذارید این مکان حرمتش را حفظ کند. ممنون میشوم اگر همان طور که بی صدا آمدید بی صدا هم برای همیشه خارج شوید.چیزی به نام مثلا آی پی خیلی وقت است به آدم ها نشان میدهد افراد از کجا و از چه سیستمی نوشته هایشا ن را تعقیب میکنند.باز نیایید بگویید بی سوادی و آی پی نمیدانی چیست و ..من مثال زدم.شما که دلتا ن نمی خواهد کسی بخاطر حس حضور یک سایه سرد برای همیشه از گرمی ثبت خاطراتش محروم شود؟ میخواهید؟
و تو ...
انشالله خودت بزرگ تر که شدی میتوانی کلی دنیای مخفی برای خودت داشته باشی و از زندگی خصوصی و مسایل کاری و همسر و .. خودت بنویسی و کاری کنی هیچ کس هم نفهمد تو که هستی. خیلی دوست دارم این آخرین پستی باشد که کنجکاوانه و با لذت از مخفی بودنت!! میخوانی.شاید اگر از خودم پرسیده بودی کل قضیه فرق میکرد.به هر حال از بودنت که سودی حاصل نشد اگر خدا بخواهد از نبودنت شاید کمی ارامش دوباره بیاید اینجا.
پ. ن.
دوستانی که برای من کامنت میگذارند چه با نام و چه بدون نام و بهتر بگویم ۹۹.۹۹ درصد خواننده های اینجا مخاطب من نیستند.
سلام وب قشنگی داری به منم سر بزن و از آشپزی کردن لذت ببر راستی با تبادل لینک موافقم پس زود بیا و بگو با چه اسمی لینکت کنم
اگر می خواهی کل کل کنی به این آدرس برو و ثبت نام کن
navidkal-online.blogfa.com
آدرس خودمو گذاشتم[بوسه]
فدات شم من همونی که خودت براش با شکلک جواب دادی.با اسم !!!
عزیز دلم صمیم!
من از طرف اون کسی که نفهمیده و رنجونده معذرت می خوام.
عزیییییییییییییزمی تو
چه تحکم و قاطعیتی...خیلی خوشم اومد....آفرین همینطوربی برخورد کن بزن تو ذوق اون بی تربیت
سلام عزیز مهربون،
خیلی وقت بود که فرصت نکرده بودم بیام وبلاگت. کلی دلم برات تنگ شده بود.
وای صمیم چقدر حرف داشت این پستت.
امیدوارم کسی که باید میفهمیده بفهمه و اینقد آزارت نده.
نمیدونم که چرا آدما اینقدر به خودشون جرات میدن که اینطوری حریم خصوصی افراد رو زیر پا بذارن.
امیدوارم که شر این مزاحم هر چه سریعتر کم بشه و آرامش برگرده اینجا.
فقط می خواستم بگم نگران نباش، خدا همیشه باهاته
بخاطر این همه دلی که شاد می کنی
و بخاطر خیلی چیزای دیگه
می بوسمت
هان؟صمیم تو رو خدا از این کامنتا اینجا تایید نکن.تو رو خدا.محیط قشنگ اینجا رو که همه با هم یه طور خاصی صمیمی ان با این چیزا سیاهش نکن.تو رو خدا..
منظورت کدوم کامنتاست عزیزم؟
7 ختم قران ویژه ماه مبارک رمضان
خوشحال میشم با ما همسفر بشی دوست خوب [گل]
صمیم جونم غصه نخور غلط میکنه تو رو از ثبت خاطرات شیرینت محروم کنه! تو ننویسی من از نوشته های کی انرژی بگیرم؟!! مخاطب متنبه میشود ان شاالله!!
عزیزم دنیا همینه برو خدا رو شاکر باش که از اعتماد نتیجه بدتری ندیدی...
در هر حال فراموشش کن تا قلب مهربانت ارام گیرد...
در ضمن حرفی هم برا اون یارو دارم: ضعیف!
ببین ناراحت نشی ها ؟ ولی تو هم دیگه زیادی خودتو گنده کردی . یه زن ساده هستی که به زور و ضرب شوهر کردی و شوهر بدبختت رو داری خفه میکنی از بس که بهش میگی دوست دارم و دوسم داری . شرط میبندم طرفت فقط دنبال یه فرصتیه که تو یه ذره ازش دور باشی و یه نفس راحت بکشه
درست نمیگم ؟
البه خدا کنه اینطور باشه و همدیگرو تا سر حد جنون دوست داشته باشید ولی خوب قبول کن زیادی از حد داری بزرگش میکنی و همچین خبراییی هم نیست
بعید هم نیست شوهرت با زنی سرو سر داشته باشه .
سلام خانومی با یه دعوت وبلاگی برای طلب ارامش و حل مشکل اونایی که دوسشون داریم چطوری ؟ من برات دعا کردم خواستی تو هم بیا و برای بقیه دعا کن و هرکی خواستی دعوت کن. راستی چندتا از جمله هاتم کش رفتم ها . البته با ذکر منبع
میرم از اول بخونم وبت رو به منم سر بزن...خواستی لینک کنیم بگو.فدات
نبینم صمیم جونمو کسی اذیت کرده یاشه؟ دوس ندارم ناراحنینو ببینم
سلام عزیزم.
نوشته هات مثل همیشه صمیمی و قشنگ.
خیلی محکم با موضوع برخورد کردی .لذت بردم.خیلیا از جمله خودم تو این شرایط قید نوشتن و میزنیم اما تو...
چند وقت پیشا وبتو میخوندم. اما چون تو گوگل ریدرم آپ نمیشی متاسفانه چند وقت نخوندمت.
لطف داری عزیزم.
صمیم جان نم یدونم این چه ویروسیه که افتاده بجون این دنیای مجازی ولی فقط می خواستم از صمیم قلبم بهت تبریک بگم که تو روش بقیه رو دنبال نکردی چون اون سایۀ سردی که ازش نوشتی مطمئنا قصد و مرضش همینه و من خوشحالم که تو همین جا می مونی محکم و استوار و جا خالی نمی کنی. من خیلی خیلی دوستت دارم. هم تو رو و هم اون پنبه ای نازنین رو!
می بوسمت
موفق و شاد باشی و دل ساده و مهربونت همیشه سرشار از آرامش باشه و شقیقه های کمی دردناکتم انشاءالله دیگه هیچوقت این نارحتی رو تجربه نکنه.
ممنونم
بیشتر از این ارزش فکر کردن نداشت...
قربونت.
در دهکده جهانی آدم می تواند هم بشدت خودش باشد هم بشدت خودش نباشد...بستگی دارد برای چه بنویسیم...
خودتان را ناراحت نکنید...درک می کنم چه می گوئید...
جمله خیلی زیبایی بود
سلام صمیم جان
متاسفانه برای بعضی ها قابل درک نیست که چرا ما دلمان می خواهد ناشناس باقی بمانیم.این فرار کردن از دنیای واقعی نیست.بلکه نبود بعضی قید و بندهای اجتماعی است که به ما اجازه می دهد آن چیزی باشیم که دوست داریم نه انچه مجبوریم باشیم.
یعنی ما کامنت نذاریم برای این پست دیگه؟؟
چقدر دوستون دارم ...امیدوارم اون ادم هم خودش بفهمه و یه بار درست رفتار کنه...
دوست ندارم اینجارو از دست بدم...
7 ختم قران ویژه ماه رمضان
در صورت تمایل در همراهی ما اعلام حضور نمائید دوست خوب[گل]
سلام
خوبی؟ یعنی من دیگه امروز کم آوردم این چندمیت وبلاگیه که امروز میخونم و اینقدر ازار دیدن از خواننده هاشون
خوبه که تحت تاثیر قرار نمیگیری صمیم جان
همیشه شاد باشی زیر سایه حق
با خانواده محترم
منم متنفرم از این نوع دوستی ها من هم مثل تو زیادی فکرم رو درگیر دوستیهایی کردم که الان هیچ نفعی برام نداره که هر روزش برام شده کابوس منم به اسم دوست ودوستی شک کردم
vaghean nemidoonam ke chetor mitooneh kasi ba gol e be khar o ba mohabbati mesl e to in tor raftar koneh samimam.
miboosamet azizam
بوووووووووووس قند من
سلام
من شما رو هرگز ندیدم و شما رو نمی شناسم .ولی وقتی نوشته هاتو میخونم یه حس غریبی دارم انگار سالهاست شما رو میشناسم(منظورم شما .همسرتون و پسر کوچولوت هست.)وقتی اسم پسرتو تو نوشته هات میبینم قند تو دلم اب میشه.خدا برات نگهش داره.
ولی در مورد نوشته جدید:حق باتو هست من خودم هم تجربه کردم .چه ادم هایی که براشون چه کارهایی که نکردم ولی... ای کاش ادم ها بهتر بودن...ای کاش...
شاد باشید در ضمن عیدتون مبارک.
از طرف کسی که هرگز شما رو ندیده ولی دستتون داره.
یاحق
سلام من یه افسون.یه بازی گذاشتم تو وبلاگم که به نظر خودم جالبه.سخت نیست فقط چندتا مرحله داره:1-چشم بسته،2-تورویا،3-آینده وهر چیزی رو که دوست داری رو می تونی بگی(هرچی که همون لحظه به ذهنت میرسه)،4-برای نوشتن هم می تونی تو وبلاگ خودت بنویسی هم بیایی تو نظرات من که فکر کنم اگه بیایی تو نظرات من جالب تر باشه حالا با خودته هر کدوم رو که پسندیدی،در هر حال بهم خبر بده.موفق باشی.
می فهمم چی می گی امیدوارم شرشو کم کنه .منم تو خونه گهگاهی ازتو تعریف می کنم از بعضی شیرینکاریهات از اون خونه تمیز کردن هول هولکیت که قرار بود مامانت با دوستش بیاد یا سیب زمینی خلال شده سرخ شده با تن ماهی که غذای مورد علاقه شوهرته ویا یونا سفید تپلی و...
طرف آدم بی جنبه ای بوده.
خلوت آدما و حریم خصوصیشون قابل احترام ترین حق یه آدمه.باید فرهنگشو داشته باشیم که به هر کسی اجازه بدیم حریم و خلوت خودشو داشته باشه و توش آزاد باشه.البته تا حدی که برای کسی ضرری نداشته باشه.وبلاگ نویسی شما هم ضرری برای کسی نداره.پس حقته که به این خلوتت احترام بذارن.
سلام صمیم جون
من از خواننده های خاموشتون هستم. یه راهنمایی می خواستم ازت. برای شرکت تو آزمون تافل خوندن چه منابعی لازمه. به نظر شما شرکت در کلاس ضروریه یا میتونم خودم مطالعه کنم؟ من پیش زمینه ی زبانم بد نیست.(تعریف از خود نباشه) ۹ترم قدیم کانون زبانو گذروندم. ۲ سالیم تدریس داشتم. فکر میکنی بدون شرکت تو کلاسا میتونم موفق باشم تو آزمون تافل؟ مرسی
سلام
عیدتون پیشاپیش مبارک.
مخاطب دارد یعنی نمیتونیم نظر بدیم؟
ولی من که نمیتونم بی هیچگونه اظهار نظری اینجا رو ترک کنم! تو گلوم گیر میکنه!
ناراحت نباش عزیزم از رفتار اطرافیان! فکر میکنم همیشه یه کمبودی تو زندگیشون دارن که همش مردم آزاری می کنن!
امیدوارم خداوند اون آدمو به راه راست هدایت کنه!
عزیزی برام صمیم
صمییییییییم شب عیدی چرا اینقده دلت پر بود؟
خب اینجا اینطوریه دیگه.نمیشه تعیین تکلیف کرد کی بیاد کی نیاد.مگه تو صرفا فقط واسه مخاطبا مینویسی؟پس دل خودت چی؟
مواظب خوبیات باش.
سلام
خیلی نامردین چقد بازدید دارین
منم بلینکانید[تشویش]
درکت می کنم.امیدوارم مخاطبت هم درک کنه
سلام وبلاگ توپی داری.
میخوام یه راه اسون رو برا پولدار شدن یادت بدم
فقط کافیه به ادرس پایین بری
http://www.frotel.com/ads-reg.php?moarref=9900
ضرر نمیکنی.
زیاد متوجه نشدم
مخاطب خاصش خودش میداند و متوجه می شود.