من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

پست شله قلم کار!!!!!

تا آخر این هفته هستم ولی بعدش یه هفته ای نیستم.دلتون تنگ نشه یه وقت ها؟!!!!!!

*********************

وایییییییی!!! من بلاخره تونستم  جلسه دوم آموزشی برم تو عمیق شنا کنم!!!)فقط یه نکنه کنکوری کوشولو  رو دلم نمیاد نگم: پشت سرم مربی ام در حالیکه دستش دور من حلقه نمی شد چون مشکل از دست اونه نه دور من!!!!! پا به پام داشت شنا میکردّ! ها  !!!!)

البته اینا دلیلی نمیشه من ذوق نکنم الان.آیییییییی حال داد.آی حال داد.تازه  شیرجه استارت نشیسته و ایستاده  رو هم بهم یاد داد و منم با حدود ۹۰ کیلو وزن شاتالاپی  خودم رو مینداختم توی آب و عینک شنام دو متر اون ورتر پرت می شدو خودم هم دو سه لیتری آب میخوردم و علیرغم این ها  با لبخند پیروزمندانه به مربی م نگاه میکردم.یارو کف کرده بود از اینهمه استعداد در حد پیاز داغ من!!!!وسط های شنا یا به عبارتی لنگ و اقد انداختن من بود که یهو دیدم یکی روی دماغم همچین ناخن کشید که مردم از درد!!! یه دختره لندهور!!! با مامانش  اومده بودن و لامصب انگار تو اب  موتور قایق روشن بود از بس این دو تا دست و پای الکی میزدن و خلاصه دماغ خوشگل منم به پره موتوره گیر کرد و یک خراش قرمز بزرگ روش افتاد!!!حالا کی ؟ فقط دو ساعت مونده تا مهمونی آش پارتی دوست مامان جون!!!!  چکار میتونستم بکنم؟ فقط خندیدم بهش و گفتم دور و بر من دیگه آفتابی نشه وگرنه کلا میبرمش زیر اب و روش میشینم همون جا!!!!!!تا خفه شه!!!! البته این آخری هاش رو تو دلم گفتم و فقط اون لبخنده رو بلند گفتم بهش!!!!

***********************

آقا خلاصه دماغه رو با انواع ترفند های پودری و  کرمی صافکاری کردیم و رفتیم مهمونی که قرار بود فقط خانم صاحب خونه با دخترهاش باشن!! تا رفتیم تو دیدیم اوفف!! عجب صدای موزیکی میاد و تا در رو باز کردیم انواع و اقسام خانوم های بزک دوزک کرده رو با البسه فول پارتی!!!!دیدیک که سبیل در سبیل نشستن و به ما خیره شدم یهو!!! باز خوبه من لباس رسمی پوشیده بودم و یکم بیشتر از حد لازم به خودم رسیدم ولی طفلی جاری جون که فقط یه تاپ تنش بود و حتی وقت نکرده بود موهای بلندش رو خشک کنه.من و عطی (خواهر علی) سریع موهاش رو باز کردیم و ریختیم دورش و با یه گیره بالاش رو روبرها کردیم و کمی موی کتاه هم کج ریختیم روی صورتش و همچین به سبک مکروفری!!!! درستش کردیم!! خب عطی هم که همیشه تاپ حلقه و شلوار جین میپوشه ومشکلی نداره کلا.

جای بد ماجرا اونجا بود که منو میخواستن به زور برا رقص قاسم ابادی!!!(شمالی) بلند کنن!!!حالا ما تو همین قر و کمر ساده اش داریم لنگ میزنیم اینا میخوان من شمالی برقصم براشون.!!! خلاصه به همون دو دقیقه ساده رضایت دادن ومم پاشدم و خداییش چون خیلی اهل رقص نیستم و اون محیط هم خیلی غریبه وار!!!! بود با شرمندگی یه دوری زدم و تا خواستم بشینم آهنگ بعدی یعنی عربی شروع شد!!!!! نیش مادر شوهرم هم باز که خب برقص عزیزم!! معطل چی هستی؟!!! انگار مثلا من دوره تکمیلی عربی دیدم!!!منم گفتم شرمنده الان آمادگی ندارم!!! و تا نشستم یه نیشگون از پای مامان جون گرفتم و گفتم بلاخره که ما میریم خونه و مهمنی هم که بلاخره تموم میشه !!!!!!! گفت خواستم اذیتت کنم!!! ربون دستتون مامان جون!!

************************

بعد مراسم آش خورون شروع شد!! اییییییییییییی! آش رشته نبود که!! آش ماست شمالی بود که من دوست ندارم خیلی .تازه توش باقالی هم بود که بدترین بخش ماجراست.منم سرم رو  به نون تازه و پنیر و گردو و سبزی خوردن بند کردم و البته شما باور نکنین!! چون نمیخوام ونمیخورم من منتهی به خوردن دو ملاقه کامل از اون اشه شد و لامصب عجب خوشمزه بود دلتون نخواد البته!!!حالی بردیم عظیم !تازه ظرف برای خونه خودمون ومامانم اینا و مادر شوهرم هم جدا و جاری جون و بقیه هم دادن که بیاریم!! خلاصه مهمونی خوبی بود.به جز بخش بحث داغ مربوط به چرا بچه ندارین شما وای خدا مرگم بده صمیم جون!!!!!! (همش یه جمله میشد اینایی که گفتم!!) منم خیلی محلشون ندادم و گذاشتم انواع و اقسام حدسیاتشون رو با هم در میون بذارن و با دختر صاحب خونه که اونم تازه شوهر دومی رو رد کرده بود و اصلا دلش بچه نمیخواست شروع به گپ زدن کردیم!! فقط یه جا گفتم به قول گیلی!!!!! بچه ساختن که عرضه نمیخواد عزیزم.بزرگ کردنش مرد میخواد!!!! دختره با تعجب گفت گیلی کیه؟ منم زود سر و ته سوتی ام رو جمع کردم و گفتم  دکتر حسین گیلی!!! مشاور خونواده بود که چند روز پیش تو تلیوزیون برنامه داشت!!!! و سریع کانال صحبتمون رو عوض کردم!!! به خیر گذشت!!!!

*********************

روند کاهش سایز من داره با سرعت پیش میره و به جون خودم دلم نمیاد چیزی ننویسم ازش!!! حتی شده همین دوخط! دارم  خیلی حال میکنم تو لباس هام.خدا قسمتتون کنه !!!!

 

نظرات 25 + ارسال نظر
روناک چهارشنبه 18 اردیبهشت 1387 ساعت 01:23

سلام.چه بده نیستی!هی میام مطالب جدید بانمکتو بخونم میبینم خبزی نیست!امیدوارم هر جا هستید خوش باشی رژیمتم فراموش نکنی.زحماتت به باد فنا نره!مرسی از راهنماییت عزیزم خداحافظ.........

نازنین سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1387 ساعت 22:31 http://mahdoone.blogfa.com

بنازم به این اراده. صمیم جونی منم ۹ کیلو کم کردم اما جدیدن دچار ورم شدید شدم. دکترم می گه آب بدنت همه اش جمع شده زیر پوستت و باور نکرد که من ۹ کیلو کم کردم که!!!!‌ خلاصه گناه دارم بدجور ):

مواظب باش دختر.نکنه یه وقت مشکلی پیش بیاد.
برو بده خالیش کن!!(شوخی!!)

تلگراف از طرف مهرو سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1387 ساعت 19:28

سلام. تبریک .امتیاز بالا بدون تبلیغ .

مدی سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1387 ساعت 18:48

ماشالله به صمیم شناگر
منم عاشق استخرم و شنا...

مهران سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1387 ساعت 14:38 http://m-nezami.blogfa.com

سلام
مطالب زیبایی مینویسی
امیدوارم مطالب کتاب زندگیتونم زیبا باشه
خوشحال میشم سری به کلبه من بزنید
موفق باشید

پریسا سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1387 ساعت 14:30

سلام خانمی.خوبی؟ ما فردا راهی هستیم اگه خدا بخواد داریم برای مدت ۳ هفته میایم ایران.قول بده تو این مدت خیلی پست نذاری و دیر به دیر آپ کنی باشه؟ فعلا تا یه مدت نسبتا طولانی خداحافظ

به به خوش اومدین خانوم گل.
اتفاقا منم یه ۱۰ روزی نمیتونم اپ کنم.تو سفرم.

آست سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1387 ساعت 11:17 http://rroozzmmaarreeggii.blogfa.com

سلام دوست عزیز
وای امروز این اف و خوندم دیدم راس کار خودته.

amozeshe goyeshe mashhadi : moborom=mibaram; moborom=man beram; moborom=barandeh misham ; moborom=miboram; moborom=moo bur hastam !!!

صرفآ خواستم بخندی ها یه قوت خدای نکرده به دل نگیرید .

ضمنآ این پیام خصوصیه و اگه صلاح دونستی پابلیکش کن.

تنکس

خیلی بامزه بود.من ورژن های قدیمی رش رو دیده بودم.این یکی بیست بود.
دستت طلا اسیت جون

شکیبا سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1387 ساعت 09:33 http://shakiba-a.blogfa.com

صمیم جان سلام

از شنا گفتی دلم آب شد.
ولی آش با باقالی تا حالا نخوردم .

سفر خوش بگذره.

ممنونم.
اون آه هم تو یه ظرف متوسط حداکثر ۵ دونه باقالی پیدا میشه.یه جورایی مزه خاصی نمیده به اش.

بهار سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1387 ساعت 09:18 http://nashenase-hamdel.blogsky.com/

کجا هستی؟ تو که این هفته هم نیستی:(

محمد سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1387 ساعت 02:28 http://mhm5sat.persianblog.ir/

learning english is not difficult

با سلام به دوستان عزیز:

کسانی که با زبان انگلیسی مشکل دارند بالاخره من توانستم مجموعه ای رو گردآوری کنم که در ۳ نسخه به صورت pdfمیتوانید بهترین استفاده را ببرید و واقعا چنان کل گرامر همراه با تمرینات بعد از هر قسمت چنان گفته شده است که به را حتی آنرا میفهمید{البته این را هم قول میدهم که این نسخه ۱۰۰٪ برای کنکوریها مفید است} علاوه بر این قسمت در داخل این سی دی تمام سوالات آیلتس writting va speakingبا جواب گذاشته شده است که دیگر لازم به گرفتن چندین کتاب نیستید همه اینها فقط در یک سی دی این سی دی به تمام ایران قابل پست می باشد وقیمت آن۴۹۰۰ تومان با هزینه پستی است که به مامور پست میدهید که واقعا از بقیه جاها ارزانتر است و به دلیل خواستن این سی دی توسط دوستان ۵۰ عدد دیگر آماده میباشد برای خواستن این سی دی فقط با ایمیل mhm22222@yahoo.com یا با وبلاگم http://mhm5sat.persianblog.ir/ تماس بگیریددرآخر آدرس دقیق خود را به ایمیلم بفرستیدتا بسته به محل کار شما فرستاده شود.



[ بدون نام ] دوشنبه 9 اردیبهشت 1387 ساعت 18:05

خدا قسمت کنه شادی هایی رو که از تلاش حاصل میشه.چون واقعا به دل و روح و گوشت و پوست!!!!!! می شینه.مبارک باشه دختره ی دامنی.دامن گل گلی.میگما زیر ئامنه چی می پوشی؟حتما باشد چیزی باشه که اون پایین پایین ها هم (استغفرالله) آزاد باشه.نه؟درست گفتم نه؟مث یقت که گفتی باید باز باشه.
هی هی هی هی
این خنده ی چرکولک بودش.
مهساهه

آره.اتفاقا از اون دامن های یقه هفت هم به آدم خیلی میاد!! امتحان کن.خیلی بد نیس!!

خانوم لنگ دراز دوشنبه 9 اردیبهشت 1387 ساعت 11:50 http://zanboor.blogfa.com

خانومه خوشتیپ دست ما رو هم بگیرِD: منکه یسکه هوا گرم شده جوع بستنی و انواع اقسام نوشیدنیها و آبمیوه ها رو پیدا کردم و امروز دیدم دگمه ی آخذ مانتوم به سختی به هم میاد!!!

میدونی لاگی (مخفف لانگ لگز!!) جون من به شدت فقط طرف آب سرد میرم و سعی میکنم بستنی که میمیرم براش رو نخورم.حداقل الان که خیلی زوده برام.
بابا مانکن و اینهمه دغدغه؟!!!! تو دیگه چرا دختر؟

گیلاسی یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 ساعت 17:03

یکی اون قسمتی که به بچهه گتفی میبرمت زیر اب روت میشینم یکی این دکتر حسین گیلی من رو منفجر کرد !!!! افشین با تعجب امده تو این اتاق نیگام میکنه (((:
خدا خیرت بده دختر دلم وا شد !
بوسسسسسسسسس گنده

فدات شم مگه شک داری به دکتر بودن خودت؟ این روزها هر آبجی فاطی!! میره مشاوره میزنه تو که با اونهمه کمالات جای خود داری عزیزم.لابلای نوشته هات طلا ریختن خیلی وقت ها.....بدون تعارف.

جودی ابوت یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 ساعت 16:16 http://whenurnot.blogfa.com

سلام عزیز قراره به سفر بره منننننننننننننننننننننننن
صمیم بدو بدو که یه فیلم خیلی توپ قراره اکران شه،
بازیگرش از این نیکول کیدمن و میشل فایفر و کیرا ناتیلی و این لیندسی لوهان خیلیییییییییییی خوشگل تره و خوش هیکل تر ، اصن میگن جرج کلونی همش غصه میخوره چرا این خانومه متعهله من می خواستم باهاش ازدواج بکنم ، تازه شم برد پیت میخواد جولی رو طلاق بده بیاد به این خانومه التماس کنه طلاق بگیره از شوهرش ( زبونم لال ) با اون عروسی کنه یه حلقه الماس خوشگلللللللللل هم براش بگیره ، بزرگتر از حلقه کیتی هولمز، تازه شم گفته برج ایفل که ضایعه ، می برمش بالای برج میلاد بهش حلقه رو میدم !
هااااا ؟ آها اسم فیلمه ؟
خیلی توپه بابا ، «صمیم بیست هزار فرسنگ زیر دریا» !
قراره رکورد تایتانیک رو هم بشکنه
همین خانوم تو یه فیلمه دیگه هم بازی کرده قراره به زودی اکران بشه
«صمیم در اعماق آبی دریا»
من که به همه توصیه میکنم این فیلمو از دست ندن
خیلیییییییییییی هیجان ناکه ! احساس می کنم خودت زیر آبی اصن !
دخمل جان زود باش برو و برگرد بیا کارت داریم اساسیییییییییییییی !
آهان وقت کردی خوش هم بگذره ! D:
وقت نکردی هم نکردی !
اصلا هم دلمون برات تنگ نمیشه !
خیلی هم خوچحالیم تو این چند روز !
خیلی هم خوبه !
اصلا هم کی گفته گیلاسی دکتر مشاور خونواده نیست ؟
البته در آقا بودنش (!!) دیگه من شرمنده روی ماهتو می بوسمم !!!!!!

من واقعا لازم شد یه حالی به اوحوالات تو زیر اون اب های نیلگون و فیروزه ای بدم جودی انگار!!!!! نه !! تو درست بشو نیستی !!!!!خودمم میدونم ها!!! نمیدونم فقط چرا سخت باورم میشه!!!!
حال وقتی سفرنامه یه به عبارتی گند نامه ام رو نذاشتم هفته دیگه!! میفهمی صمیم زیر اب چقدر وزن داره!!!!!
.
.
.
میگم چقدر اسم این هنر پیشه ها رو بلتی تو!!!! از کجا می آری این حافظه رو؟

سمانه یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 ساعت 11:43

سلام من همیشه وبلاگت رو می خونم خونه ماهم مشهده (البته من بعدازدواج اومدم چابهار)شایدچندروز دیگه یه سفراومدیم مشهد دلم می خواد ببینمت ..دوست دارم ببینم صاحب وبلاگی که هرروز باذوق و شوق می رم سراغش َکیه؟اگه با دیدارمون موافقی َََََ اوکی بده شماره امو برات بذارم ...

سلام عزیزم
خیلی دوست داشتم.ولی متاسفانه من اصلا اهل دید و بازدید خارج از وب نیستم و ترجیح میدم همین جا دوستی مو با بقیه حفظ کنم.اینطوری راحت ترم.
امیدوارم بهت مشهد خوش بگذره عزیزم.

پریسا یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 ساعت 10:22

آش گفتی دهنم آب افتاد آخه سبزی های اینجا فقط به درد ریختن جلوی بز میخوره.حالا که گفتی باید برام بفرستی

یادن نیست گفتی کجا بودین!! باورت میشه؟!!!

لیلی یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 ساعت 09:55 http://www.manosoroush.blogsky.com

صمیم خانوم شیطون کجا می خوای بری بلا ؟؟؟ منم مسافرت می خوام .

گوشت رو بیار جلو...بازم جلوتر....... میرم بازدید از بزرگترین شهر آثار باستانی ایران(البته این لقب رو خودم بهش دادم!!) آخر این هفته.

ترانه شنبه 7 اردیبهشت 1387 ساعت 15:07

آآآآآآآآآآآآآآآآآششششششششششش می خوام
بدون باقالی ها!

روناک شنبه 7 اردیبهشت 1387 ساعت 14:53

سلام.صمیم خانم.من خیلی با نوشته هات حال میکنم.گفتم که خیلی شبیهیم.اما من الان دقیقا۶۸کیلووزن دارم.قبل از ازدواج ۵۵ بودم.الانم یه کم بابت ارتقا وزنم غصه میخورم اما قید هله هوله هایی که روزانه میلنبونم رو نمیتونم بزنم.قراره برم کلاس ورزش ثبات نام.امیدوارم سلامت باشی و زودتر به وزن دلخواهت برسی!راستی .... راهنمایی چی شد؟منم وبلاگ میخام م م م!بای بای!

ممنونم عزیزم.
روناک جون اگه وبلاگ تو سرویس بلاگ اسکای بخوای راهنماش این لینک هست.عضو میشی و راحت به هر اسمی که دلت خواست وب میزنی.
http://www.blogsky.com/Weblog.bs

حنا شنبه 7 اردیبهشت 1387 ساعت 14:33

صمیم جون ُ‌خیلی باحالی. خیلی دوستت دارم. وقتی دلم میگیره میام آرشیوتو می خونم تا دلم باز شه.
خوش باشی
حنا- ۲۶ ساله

عزیزم خوشحالم با خوندن اینجا شاد میشی.
قربون لطفت.

فرزانه شنبه 7 اردیبهشت 1387 ساعت 13:15 http://lahzehayezendegi.blogfa.com

منم یه زمانی می رفتم کلاس شنا ولی فقط تا همون جلسه دوم رفتم چون خیلی ترسیدم وقتی مربی مجبورم کرد بپرم تو عمیق می گفت باید صاف وایسی لبه استخر بعد یه دفعه بپری توی آب اونوقت می ری زیره آب پات می خوره کفه استخر دوباره می یای بالا.
آخ گفتی بدترین چیزه دنیا اینه که بت بگن به یه مهمونی یه خودمونی دعوت شدی بعد بری ببینی دویست تا آدمه غریبه هم اونجان.

فرزانه شنبه 7 اردیبهشت 1387 ساعت 13:04 http://lahzehayezendegi.blogfa.com

سلام
خوشحال می شم به ما هم سر بزنی.

هنوز نخواندم می خوانم دمباره می یام.

خانمه شنبه 7 اردیبهشت 1387 ساعت 11:00 http://he-and-she.blogfa.com/

این جناب حسین گیلی دکترن یا هنرپیشه ؟ چه وقت و کجا گیلاسی رو به فرزند خوندگی قبول کردن که ما خبردار نشدیم :)

فدات شم اون آقاهه هنر پیشه هه که حسین گیل هست.خواستم ماست مالی کنم اسم حسین افتاد تو دهنم. امان از دست این گیلاسی بلا!

مریم شنبه 7 اردیبهشت 1387 ساعت 10:56

سلام صمیم مگه شمالی بلدی بر قصی؟ با با هنر مند .

شاذه شنبه 7 اردیبهشت 1387 ساعت 09:08

در حال کیک خوردن هوس این دو خط آخرتو کردم شدید!!! گرد و قلنبه شدم اساسی :(((((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد