فقط ترو خدا ببین حالا که اینهمه آدم چشم به راه سوالاشون نشستند و دستا زیر چونه ضرب گرفته من نوشتنم یک جور دیگه میاد!!!!
بعدشم چقدر من خوبم!!! ساعت 5 بعد از ظهر پشت میزم وسط این همه کار و در حالی که دارم انگشتم رو تف می زنم وصافش می کنم( بابا از تایپ کج شده خب !!!) و بینش برای فوت نشدن یک سری به ایمیل های اورژانسی میزنم و جواب میدم ،اون وقت برای تغییر ذائقه تون این مطلب دیگه رو هم میذارم ..بعد در یکی دو روز آینده برم ببینم چه گلی به سرم بگیرم به این 118 تا کامنت خونده شده ولی بی پاسخ .حالا شما فکر نکن منظورم اینه که کامنت ندی من استقبال می کنم..نخیر ..این عدده که میره بالا انگار منو یک پله میبرن تو ابرا بالاتر ..خب راسه دیگه ..چرا خودمو بگیرم بگم اساسا من نیازی به کامنت های توده مردم ندارم!!!! اوفففف چه جمله ای شد ..
دیروز نه ناهار داشتیم نه شام درست حسابی !! به نظرتون بایک عدد همسر که دیروز کلی ظرف شسته و شام سوسیس سیب زمینی خورده و ناهار نداشته امروز و شام هم امیدی بهش نیست (بهم نیست!!) باید چکار کنم ؟ خب میپرم بغلش و می گم من گشنمه!! شام چی داریم ؟ نگوو چیزی نداریم که دارم از گشنگی غش می کنم!!! خب او نوقت دوتایی میریم یک چیز پیدا کنیم و مسوولیت از دوش من تنها برداشته می شه!! جواب میده که بهتو میگم اینا رو .. .تجربه اند اینا ... حالا گوش نکن تو ....
پ.ن.
خب من پول این ترجمه هام رو لازم دارم که تااین وقت شب میشینم پاش و زندگی میره رو اسلو موشن ..همسری خودش میدونه صمیم روی پول های کارهای شخصیش حساسیت داره!!! ازش تقاضای خارج از تعریف!! نمیشه!
کلا من اگه کار اداری گیرم نمی اومد میزدم توکار شر خری و مالخری و اینا!! کلا هیجان دارن این کارا ..بخش یواشکی دارن که خوراک خودمه!!!بعد مگه شما مجبوری قیمت رو رو کنی به نزدیکانت!! ؟ هوم!!؟
به سوالات این زمینه هم پاسخ میدم ...
بخون و یک ذره بخند جان ما ...
آیا به راستــــی زمان آن فرا نرسیده است که
به گرفتن عکسهایی که در آنها عینک آفتابی در منزل زده اید خاتمه بدهید ؟ :| :))))))
سلیقه م به خواهر همه ی فروشنده ها نزدیکه !
میرم هر مغازه ای دست رو هر چی میذارم میگه اتفاقا من واسه خواهر خودم اینو ورداشتم خیلی راضیه :| :)))))
ضمن احترام به تمام ۸۶ تا کامنتی که باید بشینم و سر فرصت بهشون جواب بدم ( که انشالله بعد از تحویل ترجمه تو همین هفته) خواستم بگم :
آخ جووووووووووووووووووون ...برف ..اولین برف امسال تو پاییز ...
صبح انقدر خوشحال بودم که همش به درختا و بوته ها و ادم های توماشین ها و اینا نگاه میکردم می خندیدم ..برای آسمون یک شعر هم گفتم ...رفت قاطی زباله دان تاریخ!!!!(موشک وسط حس لطیف برفی)
امروز صبح وقتی همسری گفت بلند شو ببین چه خبره باورم نشد ..چقدر همه جا خوشگل سفید بود ...مثل لپ های پسرک وقتی کوچولو بود.
صبح وقتی می رفتم بیرون با دستام روی نرده ها رو محکم کشیدم که وقتی همسری با پسرک خواب بغلش از پله ها داره میاد پایین دستش رو بگیره لیز نخوره یک وقت ...تمام انگشتام از شدت سرما می سوخت ...دلم گرم بود اما ....نمی خواستم دستاش یخ کنن....دوست داشتن ما هم این مدلیه دیگه !!
اینو تو میل هام خونده بودم ..میذارم اینجا صبح برفی تون شاد و پر از خنده بشه ...
میگم ها
آقایون یک قدم عقب لطفا!!
عاشق همه تونم ....بووووووووس .
طرف قد 2 متر و نیم، وزن 140، بازوش دور کمر من، فاقد هرگونه چربی تو تلویزیون اومده می گه توصیه من به جوونا اینه که از مکمل ها استفاده نکنند
خودِ لامصبت آخه با نون و پنیر اینجوری شدی؟
- - دیشب که خوب می خوردین این چی دیگه آوردین؟
(گروه بانوان در مراسم پاتختی در هنگام باز کردن کادو)
- زندگی همیشه در جریانه ولی ما رو در جریان نمی ذاره!
- اونقدری که من بالش زیر سرمو تا صبح می چرخونم، اگه به جاش توربین بود می تونستم برق کل روستاها رو تامین کنم!
- یکی از بزرگترین لذت های دوران کودکیم این بود که دستمو تا آرنج بکنم تو کیسه برنج! آی حال می داد.
- اینایی که با یه جمله مسیر زندگیشون عوض میشه، فرمون زندگیشون هیدرولیکه فک کنم
- «شام چی درست کنم؟»
اولین جمله مامانم در حین جمع کردن سفره ناهار
- بابابزرگم لپ تاپم رو دیده می گه چندتا قُوّه می خوره؟!
- همه نیمه گمشده و مکمل شونو پیدا کردن ،ما هنوزمتمم مون روهم ندیدیم!
به 30 درجه هم راضی شدیم دیگه! نبود؟ یه 10 درجه ... !؟
- پسورد وایرلسمو دو روزه عوض کردم کلا محبوبیتمو تو همسایه ها از دست دادم! یکی یکی سرد و سردتر می شن. نگرانم دسته جمعی یه حرکتی بزنن.
امروز یکیشون بلند به اون یکی می گفت نامرد نذاشت فیلممو کامل دانلود کنم!
- تو صف نون بودم دیدم دوتا پسر هفت هشت ساله سر نوبت با هم بحث می کردن.
اولی: برو بابا! دومی: به من نگو بابا به من بگو عمو، وقتی می گی بابا من نسبت بهت احساس مسئولیت پیدا می کنم!
- یکی می ره به شیرینی فروشه می گه این شیرینی کشمشیا چرا توش کشمش نیست؟
یارو میگه شما شیرینی ناپلئونی می خرین لای هر کدومش ناپلئونه؟
-- ماکارونی عزیز
با سلام
لطفا از قیمه یاد بگیر. اونم مثل تو نارنجیه ولی دور دهنمونو به شعاع پنجاه سانت رنگ آمیزی نمی کنه!