من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

عاقبت همه مون بخیر ..


ختم قرآن امسال شروع شد..لطفا انتهای  این پست رو بخونید .قرار شب بیست وسوم ماه مبارک هست .. برام کامنت بذارید. جزء هر کس رو زیر  کامنتش  نوشتم . چک کنید . ضمنا همه رو تو یه پست جداگانه میارم ..انشالله .




سلام بچه ها ...خوبین ؟ روبراهین ؟   

آخ که چقدر  دلم تنگ شده  بود  واسه اینجا و شماها و  نوشتن و  تعریف کردن. نمیدونم چرا اینقدر  این روزها  کمبود وقت دارم .میدونم خیلی  منتظر بویدید باز  اینجا  چراغش روشن شه . این دو ترمی که مشغول درس بودم به حدی  دلم برای روزهای  نزدیک بودن به همسری و پسرک تنگ شده بود که الان از  هر فرصتی  استفاده می کنیم کنار  هم  باشیم . به قول اون تبلیغ معروف تلفن همراه  :  disconnect to connect    

 

قبلش  بگم انشالله  نماز و روزه و  دعا و عباداتتون  مقبول حق باشه . هر کس هر  جوری که به بهتر شدن حال خودش  کمک کنه باز  هم نفعش به خودش  میرسه .آیین  مذهبی و  این ها  هم که مسلما از  واجبات  هست  و امیدوارم به یقین بهشون عمل بشه نه از روی  تبعیت  تاریک. فقط  ا زتون خواهش  میکنم اگر اهل بعضی مسائل نیستیم  و مسوولیت کامل  اعتقادات  خودتون رو  هم به عهده میگیریم  به بقیه کاری  نداشته باشیم(  تا جایی که ضرری به  ما و خودشون نزنند و همه  کنار  هم  اعتقادات  خودمون رو داشته باشیم .منظورم اون هایی  هستند که خلاف جریان  غالب یک محیط  عمل می کنند و فکر  میکنند عرف  و دین رو  عوض کردن با کوچیک کرد بقیه ا مکان پذیره .

 رفته بودیم  برای  همسری  لباس بخریم . دهن روزه و  هوا اینجا به شدت گرم و  من هم از سر  کار   اومده بودم و خلاصه رفتیم تو  لباس فروشی .  فروشنده یک پسر  جوون خیلی  ماه و  خوش تیپ و  خوش  اخلاق  و  خلاصه خوش  سر و زبون بود . از  اونا که خیلی  دخترا  هلاک میشن براش. بعد  یک نجابت زیبایی  در  چشم های  این پسر  دیده میشد ..یک پاکی قشنگی  داشت . شاید  یک ساعت اون جا بودیم و همسری  کلی  لباس رو  پرو کرد و با هم شوخی  میکردیم. این اقا تعریف میکرد  که خیلی  ناراحته برای  بعضی  چیزها .میگفت تو جمعی بودم که همیشه با هم  هستند و  آدم های آرومی  هم هستند . وقتی  بهشون گفتم نمی خورم مرسی روزه ام  همه با یک حالتی  نگام کردند و گفتند  تو دیگه از  پشت کدوم کوهی  اومدی !!!! در  دلم هم این بچه رو تحسین کردم  هم متاسف  شدم برای این تمسخر  کردن ها . خود من تو  وایبر  از طرف  یکنفر عضو یک گروهی  شدم که خیلی  موافق  نیستم باهاشون . در  واقع  تا حد زیادی  اختلاف نظر  دارم ولی  نه  بهشون توهین میکنم نه مسخره میکنم و نه  خارج میشم از  گروه چون اون دوستمون با کلی ذوق و شوق  من رو دعوت کرد و  فقط  برام جالبه که عقاید مخالف  خودم رو چقدر  میتونم تحمل کنم . آخرینش  دیگه یک وبلاگی بود که خوندم و  از  گوشام داشت دود  در  میومد و دیگه طاقت  نیاوردم و  ضربدر رو زدم و  خلاص ..همچییین راحت شدم که حد  نداشت .. خب  نمی خونم دیگه !! ولی  دلیلی  هم ندیدم توهین  کنم به نویسنده اش  چون  خلاف  من نظر  داشت .  

 

بچه ها یک اتفاقی  هم افتاد که من  در  کنار یک  تلخی  یک شیرینی رو هم حس  کردم . تو یک گروه فیلم  تو  وایبر  عضو شدم . جزو اولین نفرات بودیم تو  گروه . دوستان یکی  یکی  کلیپ میذاشتن و  متعارف و  خنده دار بود و  معمول . یک نفر  یکهو وسط  این کلیپ ها یک چیزی  گذاشت که در شان نبود . یعنی  اون فیلمه کلی  مسائل غیر  اخلاقی    نا متعارف رو نشون میداد  تا آخرش یک خط  مثلا بگه عزیزان فلان  کارو نکنید..!!مراقب  خودتون باشید!!  من به عنوان یک عضو ، از دوستان خواهش  کردم حدود رو  رعایت کنند ...بیشتر  از  این دیگه فراتر  نریم تو  انتخاب  کلی.خیلی  مودبانه نوشتم ..واییییی  نمی دونید ادمین  گروه و یک عده چکار  کردند ..به تو  چه ؟  برو بشین دعات رو بخون!!!  اینجا  چکار  میکنی ؟!! به خودمون مربوطه ..اصلا از گروه برو بیرون!! حالا   اصلا مشخص بود  هیچ کدوم بچه های بدی  نیستند و واقعا به دست هم نگاه میکنند ببینیند  تا کجا  پیش برند من با اینکه خیلی  ناراحت شدم از  عکس العملشون بخاطر این تذکر  ملایمی  که  داده بودم ولی باز  هم نوشتم بچه ها  شاید به نظرتون  اینا چیزی  نباشه و بدترش همه جا ریخته! ولی  اثری  که روی  شما   میذاره به این راحتی  از  کائنات ..از روح و  از  چشم شما پاک نمیشه .خودتون باید مراقب  دلتون و خودتون باشید .. نه کس  دیگه ..حتی بهشون نگفتم حرمت این ماه رو  نگهدارید  ..فقط  یادشون انداختم  این خوشدون هستند که باید در  معرض آلودگی  قرار  ندند خودشون رو ..   سرتون رو درد نیارم ..به شدت با من برخورد شد .. توهین شد ... خصوصی  اومد برام ... عمومی  برام نوشتند ..و من با اینکه از  رفتارشون غمگین شدم با خودم فکر  کردم چرا باید بچه های  ما . دختر های  جوون و مادرهای  آینده و شاید  هم الان  ما ، اینقدر  کم ظرفیت باشند ..اینقدر  دلشون کوچیک باشه برای  شنیدن یک نظر  مخالف با خودشون ...چرا باید بگن این  جا که همه خانومیم چه اشکالی  داره  مگه ؟!! جان کلام  این که ، بچه ها  از  خودمون  مراقبت کنیم.از  چشممون   ..از  دستمون   .از  دلمون   ..از  وجودمون. ..این خنده ها و  خوش  اومدن ها به هر قیمتی  نباشه ..و هیچ وقت ..هیچ وقت  از  رحمت و  بخشایش و  رافت  خدا ناا مید  نشیم ..من اون روز  به اندازه ی  خودم حس  مسوولیت کردم و  بی  تفاوت از  کنار  یک مساله رد  نشدم .اگر  هر  کدوم از  ماها  وقتی  چیز  غیر  متعارفی  میبینیم یک  واکنشی  حتی  کم نشون بدیم بقیه به درستی  کار  بدشون این همه ایمان نمی آرند.حداقل    نتیجه گیری  نمی کنند سکوت یعنی رضایت .. تو زندگی  شخصی و روابط و دوستی  هامون هم  وقتی  کسی از  خط قرمز  شما رد میشه یک آلارم بدید...نگید  این یک ذره اشکالی  نداره ..جالبه اون ادمین محترم به من گفتند شاید حرفت درست باشه ولی  ما وقتی کسی بهمون بگه نکن ،   عاد ت کردیم لجبازی  کنیم ..    متاسفانه   خطرش  متوجه خودشون میشه  .. 

چند روز قبل از  ماه رمضون  دو تایی با همسری یک سفر  کاری  رفتیم . پسرک رو  گذاشتیم خونه مامانم تا اذیت نشه تو گرمای راه .استان خراسان  جنوبی رو  کلا رفتیم  .چقدر  نظر  من  عوض شد با دیدن شهرهای  استان که تا بحال ندیده بودم و یک ذهنیت  دیگه ای  داشتم ازش.چقدر یاد گرفتم  زود قضاوت نکنم در  مورد هرچیزی که نمی دونم یا نمی شناسم .. یک سفر  دو نفره .آقا اینقدر  خوش  گذشت .. من از  گرما و افتاب  کباب شدم ولی  کنار  هم بودن این سفر  خیلی  چیزها رو پوشوند ...بیرجند هم رفتیم .شهری که به نظر  من نگین استان خراسان هست .. من بچگی بیرجند رفته بودم. یکی  از اقوان نزدیک ما اونجا بودند . وای  که هر  چی از  بزگری ..نظم ..تمیزی ..زیبایی و  مردم خوب و  مهربونش بگم کم گفتم . شب رو تو باشگاه فرهنگیان سوییت گرفتیم . اقاهه وقتی  کلید رو بهمون داد  گفت که شام و نهار  هم  دارید ها .. من و همسری با تعجب از  اینکه اوففف با این قیمت مناسب ببین غذا هم جزو سرویس  هست  خوشحال رفتیم تو سوییتمون . استراحت کردیم ..گفتیم و خندیدیم و شام رو  هم تو  اتاق سفارش  دادیم بیارن    آقا فردا ظهرش  گفتیم  بعد از  ناهار  اتاق رو  تحویل بدیم که  همسری  استراحت کافی  هم کرده باشه . ناهار رو   هم تو رستوران  خوردیم و از  مزه  کباب ها و  حجم غذا هم کلی  تعجب  کردیم .به حدی  غذا با کیفیت بود که من  واقعا تو مشهد  همچین کیفیتی رو  خیلی کم دیه بودم تا اون موقع .. خلاصه  خوشحال و  خرم  کلید رو  تحویل  دادیم و منتظر صورت حساب  شدیم ..خب  قیمت  سوییت که از قبل مشخص بود ...غذا هم که گفتند  خودشون میدن و روی  اتاق بود و  به به چه خاطره خوبی شد ا ز بیرجند ..اقا صورت حساب رو  که دادند   همسری چند ثانیه نگاه کرد به جدول بلند بالا و پلک هم نزد .. بعد  هم  با مدیر  اونجا  خداحافظی کرد و گفت برم عزیزم .. هنوز  پامون به ماشین نرسیده بود که  گفت موکوشم ترههههه صمیم.....این جمله  ماجرا  داره و بخصوص با این  لحن گفتنش  اشاره داشت به شوخی  هامون .. خلاصه گفتم وا چرا فدات شم!! اقا وقتی  صورت حساب رو دیدم منم شوک شدم ..باورم نشد ...قضیه این طوری بود که   هزینه غذا کلا جدا از  پول اقامت بود و  من هم تعجب  کردم چه با کلاس!! یک  منوی رنگین  هم جلومون میذارن برای  انتخاب تازه با اون قیمت مناسب  سوییتشون!!!! اقا بعله دیدم که مزه  کبابا بیخودی  هم عالی  نبوده ..پولشون خوشگل تر بوده!! ها ها ها ...(البته باید بگم باز  هم به نسبت قیمت بسیار بسیار  با کیفیت بود)  

 همسری هم خندید بهم . یهو یک غمی  اومد  تو دلم ..اصلا حالم گرفته شد ..همسری  میگه ولش کن  ..فدای سرت ..بخند دیگه...بهش  گفتم میدونی به چی  فکر  میکنم ..به روزی  که صورت حساب رو بدن  دستم و من شوکه بشم ..نه  بابت غذا و اتاق ..برای  یک عمر ...برای سو تفاهم هایی که تو زندگیم برام پیش اومده بود ..برای  چیزهایی که با یک سوال میشد متوجه اهمیتش بشم ..واییی..اون روز  دیگه نه میشه جبران کرد  نه میشه گفت ولش کن .. فدای سرت ...من از صورت حساب  میترسم علی ..و بغض کردم ..همسری عمیق  نگاه کرد ..سرش رو  تکون داد و گفت  همین طوره ... خدا اون رو به خیر بگذرونه ...منم  بچه ها  دعا می کنم  انشااله  خدا همه چیز زندگی و  عاقبت  ما رو به خیر  بگذرونه ... 

 

تو این شب  ها و روزها  برای  همدیگه دعا کنیم . امشب  شب  اول قدر  هست . اگر  دوستان مایل  بودند مثل سال های قبل با هم ختم قرآن داشته باشیم بهم خبر بدند تا برنامه اش رو هماهنگ کنم. اگر برنامه جور شه  زمانش  میشه از  اذان مغرب  شب بیست و سوم ماه مبارک تا افطار روز  بیست و سوم ..یعنی  24 ساعت فرصت داریم  جزء هایی که تعین میشه رو بخونیم  .من ساعت رو بیشتر  میکنم  تا بد قول نشیم  و  وقت  کافی  هم داشته باشیم . کسانی که میخوان بهم کامنت بدن . 

همتون روبه دست های  مهربان و رئوفش می سپارم ..بهترین ها و رحمت ها و نعمت ها و شادی ها و  خوبی ها و خیر  دنیا  وآخرت انشالله قسمت همتون باشه ... 

دوستتتون دارم ... 

  

 کامنت ها تایید شد . ببخشید به بعضی  کامنت ها  جواب  داده شده و بعضی بی  جواب  هست .محبت همگی تون به من رسید . در  زمان های  مختلف  اون ها رو میخوندم .برا همین این طوری شده .

نظرات 75 + ارسال نظر
مهدوی دوشنبه 17 شهریور 1393 ساعت 01:28 http://narjesmahdavi.blogfa.com

سلام .وبلاگ خیلی خوبی دارید.انشاالله خوش بخت شید.با افتخار و احترام لینک شدید.

M-amani چهارشنبه 1 مرداد 1393 ساعت 02:17 http://www.m-amani.ir7.ir

با عرض سلام و تحیت
از اینکه با هم خیلی خوشبختید خوشحالم توصیه میکنم آیه " و ان یکاد الذین کفروا " را در سایت به صورت عکس یا متحرک ( از راست به چپ ) قرار دهید و هر از گاهی به قصد رفع چشم زمخت بخوانید
دوم اینکه شما میتوانید حداقل با قرار دادن لینک مثلا کمک به اینام یا بیماران سرطانی در اجر اینکار شریک شوید.
اگر قادر به قرار دادن لینک نیستید میتوانید قالبتان را به ایمیلم ارسال نمایید ( در یک فایل text کپی کنید ) منم به شما کمک خواهم نمود.
و من الله توفیق
م. امانی

ممنونم از نظر لطف شما .

مریم دوشنبه 30 تیر 1393 ساعت 07:36

صمیم جان سلام منم دوتا جزء میخوام

جزء 2 و 3

شیما دوشنبه 30 تیر 1393 ساعت 00:58 http://mohajer59.blogfa.com

صمیم جان، دلیل کمتر ثبت نام کردن شاید این بود که خیلی بی رمق دعوت کرده بودی برای ختم قرآن، من سال قبل شرکت کرده بودم ولی امسال احساس کردم زیاد جدی نیستی برای همین دیگه یادم رفت.
کاش الان بیدار بودی و به منم یه جز میدادی.
خوش به سعادتت صمیم، من شب نوزدهم خواب خونه برزخیمو دیدم، یه خونه بزرگ ولی خالی و بیروح، انگار خونه ارواح باشه. خیلی بی هدفم صمیم به زندگی پر از تلاش و کوشش تو غبطه میخورم.

درست میگی ...
چه خب که فرصت داری اون خونه رو بهتر و زیباتر کنی .همه اینشانس رو ندارند که آگاه بشن...

جزء 28 عزیزم

زینب یکشنبه 29 تیر 1393 ساعت 16:14

عزیزم منم یه جزء می خوام. ممنون.

24

دنیا66 یکشنبه 29 تیر 1393 ساعت 14:02

سلام عزیزم
عبادتت قبول. من حواسم به ختم هر سالت بود اما دایی ام صبح 18 رمضان به رحمت خدا رفت و این شد که چند روزی نت نبودم تا بیام ازت سهمیه مو بگیرم.
هر کسی این پیامو خوند منت سر من میذاره اگه واسه شادی روح دایی ام که شب قدر آسمونی شده صلوات یا فاتحه ای بفرسته.
من کدوم جز رو بخونم صمیم جان؟؟

13

ای وای من ..خدا رحمتشون کنه . الان فاتحه خوندم برای اون سفر کرده .. خدا بهتون صبر بده عزیزم ..

حنانه یکشنبه 29 تیر 1393 ساعت 06:04

سلام.منم جزء میخوام صمیم جان

20

زهرا ب؛ام یکشنبه 29 تیر 1393 ساعت 03:44

سلام عزیزم
منم هستم
یک جز لطفاً

16

شیرین یکشنبه 29 تیر 1393 ساعت 03:07

سلام صمیم خانم.اگر قسمت باشه منم یک سهمی در ختم قران داشته باشم.

14

پریسا م یکشنبه 29 تیر 1393 ساعت 02:30

سلام. صمیم جان منم خیلی دوست دارم شرکت کنم . دو جزء میتونم بخونم
پریسا هستم از بوشهر

11 و 12

شیرین .ت یکشنبه 29 تیر 1393 ساعت 00:34

سلام صمیم جان
منم میخام مثل هر سال تو رو یاری کنم عزیزم

7

راضیه نقدیزاده شنبه 28 تیر 1393 ساعت 23:11

sسلام صمیم خانم من هم برای ختم قران حساب کنید التماس دعا

4

ب م م شنبه 28 تیر 1393 ساعت 22:54

سلام
منم مثل پارسال هستم، لطفا یه جزء کوتاه برام در نظر بگیر، سرم خیلی شلوغه، می ترسم نرسم تمومش کنم

30

فاطیما شنبه 28 تیر 1393 ساعت 20:15

منم هستم دیر دیدم میشه باشم

30

ریحانه سپید شنبه 28 تیر 1393 ساعت 19:12

صمیمِ عزیز و دوست داشتنی سلام
ممنون میشم اگه من رو هم در ختم قرآن سهیم کنین...
لطفا برایِ هممون نایب الزیاره باشین...
سلامت و دل آرام باشید...

26 و 27

ریحانه شنبه 28 تیر 1393 ساعت 17:11

سلام عزیز دل . میشه به منم سهمی بدی؟ صمیم جان چنرد روزیه با همسرم اومدیم کانادا. البته تو این سفر چهار ماه بیشتر نمیمونیم و باید برگردیم و بعد از یه سری کارای دانشگاهی باز چند ماه بعد برگردیم. ولی خیییییییییلی تنهایی رنجم داد این روزا. خیییییییییلی. هنوز خونه نگرفتیم و یه جا موقتی گرفتیم. میشه برای من رو سیاه با این بی آبروییم که خدا میبینه و ... دعا کنی سامان بگیرم؟ خونه خوب پیدا کنم؟ روزه هامو بگیرم و بیشتر از این خراب نکنم؟ صمیم تو که تو خونه تی و پاکی و روزه داری؟ تو که زیر پات تو خونه تو خونواده تو ایمانت سفت واسه منی که یهو لرزه به همه چیم افتاده دعا میکنی؟ و میشه یه جزء هم به مه بدی ؟

من احساس محکمی زیادی نمی کنم ریحانه جان ولی حتما ..برات دعا میکنم بهترین ها روزی تو و همسرت بشه و خدا خودش مراقبتون باشه و ایمان و خوبی هاتون موندگار و استوار و بهتر از همیشه باشه الهی ...

20

مامان هانیا شنبه 28 تیر 1393 ساعت 13:37 http://www.haaniaa.Persianblog.ir

سلام صمیم جون،منم دوست دارم شرکت کنم.

10

ریحانه شنبه 28 تیر 1393 ساعت 13:07

سلام صمیم جان
اول میخواستم راجع به پست قبلیت یه چیزی بگم.بقول تو چقدر خوبه به عقاید همدیگه احترام بذاریم.راستش من تعداد آدمهایی که روزه مییرن و به کسانی که روزه نمیگیرن(به هردلیلی) خرده میگیرن رو خیلی خیلی بیشتر از اون آدمهایی دیدم که روزه نمیگیرن و به روزه دارها خرده میگیرن...چه خوب میشد اگه هرکس آزاد زندگی میکرد و به آزادی بقیه هم احترام میذاشت و وارد حریمشون نمیشد...بگذریم
من توی ختم قرآن پارسال هم شرکت کردم.یکی از حاجتهام برآورده شده ولی یکی دیگه نه هنوز.میشه لطف کنی بمنم یه جزء بدی؟

بله من هم امیدوارم این مساله در همه جا رعایت بشه ..
ممنونم از محبتت .
8

مریم بانوی شمال 1365 شنبه 28 تیر 1393 ساعت 12:26

صمیم جان یک جز هم برای من در نظر بگیر

7

فاطمه شنبه 28 تیر 1393 ساعت 12:11 http://expectance.blogfa.com

با کلی دعای از ته قلب برای این صمیم عزیز،جزء من لطفا

2

مریم خانجانی شنبه 28 تیر 1393 ساعت 05:09

سلام صمیم جان
من هم هستم لطفا 2 جزء

27 و 28

غزل شنبه 28 تیر 1393 ساعت 05:00

سلام صمیم جونم.منم یه هستم تو ختم قرآن .... اینقدر غصه نخور.تو از خیلی از ماها بهتری

26

ستاره شنبه 28 تیر 1393 ساعت 01:58

سلام صمیم خانم عزیز. من هم دوست دارم توی ختم قرآن شرکت کنم

18

لیلی جمعه 27 تیر 1393 ساعت 17:55 http://leiligermany.blogsky.com/

من هم غمگین میشم وقتی می بینم اکثریت نسل ما به خاطر لجبازی چشمش رو روی واقعیت و سود و ضرر خودش می بنده

انشالله همه مون دقیق تر بشیم به رفتارهامون ..

نعیمه جمعه 27 تیر 1393 ساعت 16:31

سلام صمیم جون
طاعات وعبادات شمام قبول باشه ان شاالله
عزیزم بی زحمت یه جز هم واسه من در نظر گیر
ممنون.

17

nahid1071 جمعه 27 تیر 1393 ساعت 15:30

صمیم جان من هم یه جز میخوام

16

نگاه مبهم جمعه 27 تیر 1393 ساعت 12:45

صمیم عزیزم سلام

با اینکه خیلی وقته نخوندمت و اصلا اینترنت نیومدم اما ختم قرآن شب بیست و سوم رو یادم بود و بهش احتیاج داشتم.

خواستم بدونی اینجام و حاضری زدم واسه خوندن جزئی از قرآن.



15

دختری از شمال جمعه 27 تیر 1393 ساعت 09:41

سلام صمیم جان
نماز روزتون قبول , اگه امکان داره منم دوست دارم مثل هر سال شرکت کنم لطف کنید یک جز برام در نظر بگیرید.
التماس دعا

14

شهره ی شهر جمعه 27 تیر 1393 ساعت 01:14 http://ourlovely.blogsky.com

سلام عزیزم خوشحالم ک با خبرها و خاطرات خوب برگشتی
منتظر برنامه ختم قران هستم یک جز

13

لیلا مادر دوقلوها جمعه 27 تیر 1393 ساعت 01:06

من یک جرء میخونم.تعیین کنین لطفا.

12

سها جمعه 27 تیر 1393 ساعت 00:52

اولا سلام به به چه عجب ازینورا

و بعد اینکه ببخشید صمیم جان ولی انشالله اشتباهه و ان شالله صحیحه

و اینکه بابت اون تیکه نوشتت که تلنگری بود واسم مممنون (صوزتحساب)

و در اخر چند کیلومتر میومدی اینطرفتر از بیرجند میرسیدی به ما
موفق باشی

مرسی از لطفت عزیزم.

این منم پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 20:03

سلااام منم میخوام شرکت کنم تو ختم قران امسال

11

سی سی پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 18:45

سلام عزیزم نماز روزهات قبول باشه.کلی دلتنگت بودم چشامون به این صفحه خشک شد منم واسه دور قران هستم و التماس دعا دارم
صمیم جون غیر از حرم شما جای خوبی واسه شبای احیا سراغ نداری یه جایی که واقعا خوب باشه ما هر سال مکتب الزهرا میریم خوبه ولی دلم یه جای خوب تر می خواد که روزه هاش حرفای چرت و توهین نباشه واقعا دلم می گیره از بی سوادی و بی فکری بعضی از منبری ها
همیشه شاد و سلامت باشی عزیزم

میخوای نظر شخص منو بدونی ؟ روضه و منبر نرو یک سال ..با خونواده ات پک مواد غذایی خشک درست کنید بعد از افطار ناشناس بدین دست خونواده های نیازمند ...مواد لازم برای یک عدس پلو ..یک قورمه سبزی ..یک ماکارونی ..حتی لوبیا پلو ..یک چیزی که اگر هوس کرد سحر درست کنه همه چیزش باشه با هم ... برید دیدن سالمندانی که هیچ امیدی به باز شدن در اتاقشون ندارند ... یا با خودت فکر کن اگر امام علی ازت کاری میخواست انجام بدی چه کاری میتونست باشه ... من هم درد مندم از غذای فاسدی که به خورد گوش و روح مردم میدن بعضی از این مجالس ...

جزء 10گلم

مامامآرتمیس پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 15:46

صمیم جان منم هستم تو ختم قران

9

مریم ح پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 15:45

وای صمیم عالیه ختم قران من هستم

8

نیم سیب بانو پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 15:35 http://2nimsib.mihanblog.com

سلام

امیدوارم این ماه حسابی زیر بارون رحمت خدا بوده باشی
بسی لذت بردم از واکنشای عاقلانه ت و شهامت و تحملت...
راستش من امسال خیلی توو خوندن قرآن موفق نبودم، خیلی دوست دارم در کنار جمع شما این کم کاری رو جبران کنم. اگه بشه سه چزء اول رو من بخونم خیلی خوبه اگر نه هم اولین سه جزء ممکن رو به من بدین
ممنونم ازت صمیم جان



5و 6و 7

میس مام پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 14:46

منم هستم تو ختم قرآن صمیم عزیز

4

زهرای گیلانی پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 13:56

سلام صمیم جان من توی ختم قران شرکت میکنم.

3

لیلی88 پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 13:36

صمیم واقعا فک کردم در وبلاگ و بستیو واسه همیشه رفتی:-)
به فکر ماهم باشدیگه خانوم:-)
التمممماس دعا

ببخش گلم منتظر موندی ...چشم.

ریحانه پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 11:47

سلام صمیم عزیز!
نماز و روزتون قبول!
یه راهنمایی لازم دارم،ما بعد از عید ایشالا دو روز میایم مشهد.البته با قطار.میخوایم اطراف حرم یه سوییت بگیریم.یه جایی اطراف حرم که کیفیت غذاش خوب باشه سراغ دارین؟چون دخترم کوچیکه،یه مقدار نگران این قضیه ام.و تو این زمان کم نمی خوام وقتمون واسه این جور چیزا تلف بشه.
ممنونم.

سلام عزیزم ..متاسفانه من سراغ ندارم ولی اگر بچه زیر دو سال هست براش غذا بیارید .. حداقل کته ماستش رو خودتون درست کنید بهش بدید..زستوران خوب زیاد داریم ولی دور حرم خیلی اعتمای نیست به کیفیت غذا .. مگر هتل بزرگ و شناخته شده باشه ..

شکوفه پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 11:38

صمیم جون 1ساله میخونمت..چند بار کامنت گذاشتم نرسید...خیلی دوست دارم..اگه ممکنه منم جزو لیست ختم قران باشم لطفا..التماس دعا مهربونم که اینقدر قشنگ مینویسی

ممنونم. جزء 1

مرسده پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 11:34

سلام
من دوست دارم امسال هم ختم قران داشته باشیم برا منم یه جز بزار . راستی میشه برا نی نی های توراهی همه مامانای آینده و نی نی منم دعا کنین که سالم و عاقبت به خیر باشن

انشالله...
28

فاطمه مامان مریم خانم پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 11:33

سلام صمیم جان
دقیقا اتفاق مشابهی برای من در گروه وایبر افتاد
دلم میسوزه. من هم خیلی مؤدب گفتم اما بی ادبی زیاد دیدم. ادمهایی که به خاطر اختلاف سلیقه در چند مورد این همه اشتراک را ندیده می گیرند
تعجب می کنم اینقدر راحت قضاوت می کنند و می خراشند
راستی صمیم جان لطفا طرح ختم قران را بذار و یک جز هم برای من بگذار
و همانطور که گفتی وقت باشه که بدقول نشیم

27

!EL پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 11:04 http://www.goli1393.blogfa.com

سلام
عزیزم خواستم بگم منم واسه ختم قرآن هستم

26

فاطمه پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 10:45

سلام صمیم خانم امروز برای اولین بار وبت رو دیدم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم .امیدوارم موفق باشی

ممنونم.همچنین.

مه سارا پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 09:39

صمیم عزیز و خوردنی
من خاموش بودم و بالاخره این ختم منو از خاموشی دراورد من هستم

25

زهرا - ف پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 05:03

من هم برای ختم قرآن هستم صمیم جان
خودتم مشخص کن چه جزئی رو بخونم تا ترتیب به هم نخوره

24

عرفانه پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 04:50

صمیم جان من هستم برای ختم قران. خیر دیدم ازش.
نماز روزه هات هم قبول. و ایشالا که کارنامه ت رو که دستت میدن، پر باشه از دسته گل :*

23

فاطمه/م پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 03:18

امشب داشتم فکر می کردم که : ااا ! راستی صمیم چرا نیومده واسه دوره قران چیزی بنویسه ؟! گفتم شایدم نوشتی من ندیدم هنوز :) که الان دیدم و اومدم بگم که منم هستم...

22

مامان معید پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 03:10 http://moeidmajd.blogfa.com/

می دونی صمیم، شهر حالش خرابه...زنگار بسته شده توی دل ها.
خدایا مددی!
.........................................................................................
خوشحال شدم اینجا روشن شد.
التماس دعا توی این روزها.

محتاج دعای خوبانیم...

سمیه66 پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 02:27

سلام صمیم جون من هم میخوام توختم قرآن شرکت کنم مرسی

21

صهبانو پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 00:52

سلام صمیم جان من لطفن جز ۱۰و۳۰

سلام عزیزم
10 و 30

نگار پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 00:26

سلام صمیم عزیزم....طاعاتتون قبول.....بازم من.....بازم اینجا.....بازم برنامه شب قدر....وای هیچ وقت پارسال رو یادم نمیره...اولین روزایی بود که با وبلاگتون آشنا شده بودم و یکدفعه پست هماهنگی ختم قران رو گذاشتین...این برای من یه نشونه بود....یه فرصت...چقدر ختم هایی که برداشته بودم با نهایت خلوص خوندم و همش به این فکر میکردم یعنی چه اتفاقی افتاد که خدا منو قابل دونست تا با گروهی از بنده های خوبش کلام آسمونیش رو به زبون بیاریم و برای همدیگه آرزوهای زیبا کنیم....صمیم عزیزم از خدا هزاران بار سپاسگذارم که با وبلاگتون آشنا شدم......و اما امسال بارها سر زدم و منتظر برنامه ختم قران امسال بودم....سپاس و سپاس که امسال هم این برنامه رو دارین من با کمال میل و افتخار منتظر هماهنگی شما برای شب 23 ام هستم......من جزء 29 و 30 رو میخونم اگه موردی نداشته باشه....خدای مهربونیها همراهتون.....

خوشحالم از همراهیت عزیزم
29 و 30

نرگس چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 20:31

سلام صمیم جان...برای من هم یک جزء بذار
ممنون ...نماز روزت قبول:*

20

مامان محمدامین چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 19:59

سلام بی زحمت یه جز هم واسه من ممنون

19

رضوان چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 19:55

سلام صمیم عزیز .ایشالا حسابت پاک پاک و عالی و درخشان باشه. عباداتت قبول.
لطفا دوجز برای من تو ختم قرآن درنظربگیر
مممنون .

17و 18

مریم چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 19:14 http://wildrosecountry.blogsky.com

صمیم جان برای خاتم شب قدر لطفا منم حساب کن

16

رویای 58 چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 18:23

منم دوست دارم تو ختم قران شرکت کنم.

15

بهار.ط چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 18:12

سلام عزیزم روزه و نمازهات قبول باشه...از اول ماه رمضون هی با خودم میگفتم امسال هم صمیم یادشه که ختم قران بزاره یا نه
ممنون که دوباره میخوای مدیریت این کار خیر رو به عهده بگیری.
لطفا برای من و خواهرم هر کدوم یک جز در نظر بگیر
بهار.ط
نازنین.ط

13 و 14

مینا چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 17:57

سلام عزیز مینام از تبریز هستم یه جز

12

نادم چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 17:34 http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

بعضی آدمها را نمی شود ، داشت ..

فقط می شود یک جور خاصی دوست شان داشت ..

بعضی آدمها ، اصلاً برای این نیستند که برای تو باشند ..

یا تو برای آنها !

اصلاً به آخرش فکر نمی کنی

آنها برای این هستند که دوست شان بداری ..

آن هم نه دوست داشتن معمولی ،نه حتی عشق ..

یک جور خاصی دوست داشتن ، که اصلاً هم کم نیست ..

این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم در کنج دلت تا ابد

یک جور خاص دوست داشته خواهند شد ...

مثل تو

عزیزم ..ممنونم از محبتت .

ترنم چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 16:57 http://www.nofualt.persianblog.ir

طاعات شما هم قبول حق...میبینی صمیم نکات مثبت اخلاقی چقدر برای مردم بی ارزش شده،بعضی ها فقط بلدند از هر فرهنگ و هر کتاب و هر چیز دیگه نکات منفی رو یاد بگیرن...نمیدونم بکجا داریم کشیده میشیم...منم دلم درد داره این روزا ،از بعضی آدما....بیخیال خداروشکر که هستی صمیم خوب ونازنینم...بیشتر بیا

فدای محبتت .

محیا چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 16:01

صمیم جان سلام
اعمالتون قبول درگاه خداوند بلندمرتبه باشه
لطفاً برای من یک جزء قرار بدهید. متشکرم.

11

ریحان چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 15:55 http://bame87.Persianblog.ir

عزیزم منم تو ختم قرآن شریک کنید

10

نوشین ح از کرج چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 15:15

صمیم عزیزم
من هستم برای ختم قران .مثل دو سال قبل
اما امسال با یه التماس دعای خاص از همه دوستان. مشکل حادی برام پیش اومده که فقط به لطف خدا و دعای دلهای پاکی مثل شما حل میشه.لطفا برام دعا کنید.
من هم اگر لیاقت حضور قلب داشته باشم دعاگوی همه شما دوستان نادیده ام خواهم بود

9

انشالله اونچه خیر و صلاحت باشه پیش بیاد ..غم ازت دور عزیزم ..

شیما چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 14:53 http://mohajer59.blogfa.com

صمیم جان ممنون از این مطلبی که نوشتی. نمی دونم به خاطر فضای این ماهه یا سن آدم اینطور اقتضا می کنه کهمن هم مدتیه به کوتاه بودن زندگی و فرا رسیدن روز رفتن خیلی فکر می کنم. احساس می کنم اونقدرها هم که فکر می کردم زندگی طولانی نیست و باید خیلی بیشتر تلاش کنیم. خیلی از نوشته هات انرژی می گیرم و همیشه تو رو برای دوستام مثال می زنم. دارم آرشیوتو می خونم و می بینم به مرور زمان تو این 7 سال چقدر پخته شدی. امیدوارم که زمان من رو هم پخته تر کنه. فقط نمی دونم با وقتم چی کار باید بکنم. زمان عین برق و باد داره میگذره و من هنوز توشه ای برای خودم فراهم نکردم.
التماس دعا.

سحر چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 14:47

خیلییییییییییی لایک
حالا من مثل شما بنده خوب و مومن خدا نیستم واجباتم و خوب و به موقع و همیشه انجام نمیدم ! ولی همیشه روزه هامو همه شو گرفتم شب های قدر و خیلی دوست دارم کلا دلی کار میکنم
تو شرکت ما فقط منم که روزه میگیرم حالا هی این میاد یه چیزی میگه اون یکی میاد میگه، نمیدونم چرا مردم عقاید و اعتقاداتشون و واسه خودشون نگه نمیدارن . بیخیال جالب نیست کارهاشون که تعریف کنم
چیزای خوب بگیم
یه وبلاگی خوندم تنم لرزید (http://yazahramadad.blogfa.com/
) نمیدونم چرا باورم نمیشه خدای موسی و شبان اینطوری باشه
این طوری هرجور حساب کنی اون دنیا همه عذاب میکشیم
اون موقع پیش خودم حرفی و میزنم که زیاد از دهن هم سن و سالام میشنوم حالا که قراره تو هر دوتا دنیا تو رنج و عذاب باشیم چرا خوش نباشیم !!!
من به خیلی از حرفا و عقاید مردم حال اعتقاد ندارم
خیلی بد دارن اسلام به نسل ما نشون میدن یا زور میگن بدون استدلال یا تظاهره و ریا
کسایی که خون جونا رو میریزن تو شیشه و اینقدر بهشون سخت میگیرن آخرم میزنن به پای اسلام بعدا خبرش میاد خودشون چیکار کردن
بهشت پر نشده از ایرانیا و مسلمونا پس مردم بقیه کشورها چی !؟ اون هایی که نماز نمیخونن و روزه نمیگیرن مشروب میخورن و سر باز میگردن ولی از خیلی از ماها پاکتر و با اخلاقتر زندگی میکنن
من هرکاری میکنم دلیِ وگرنه خیلی تضاد هست بین چیزهایی که میخونم و چیزهایی که میبینم

درست میگی سحر ..من هم مثل تو به خدای مهربون و پر از رحمت و آغوش باز بیشتر ایمان دارم و میدونم جز گمراهان هیچ کس از درگاهش نا امید نمیشه و نباید بشه ... من هم خیلی جاها معتقدم اسلام بد به ما وجوونای ما فهمونده شده و بچه ها حق دارند دلسرد بشند ..ولی باید یک کاری کرد ..منم خیلی وقت ها تو همین واجبات لنگ میزنم ولی ناامید نمیشم ..لنگ لنگون امید دارم به یه جایی ..سر پناهی برسم ...

بعضی چیزها واقعیت داره ..مثل حق الناس ..برای همین همیشه به دوستام میگم ترو خدا مراقب انتشار کلیپ و فیلم و جوک و اینا تو محیط مجازی باشیم ..آسون نیست پاسخ دادن به بعضی حق ها ...

مریم چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 14:03

سلام صمیم جان طاعات شما و همه عزیزان مورد قبول حضرت حق.
منم دوست دارم در ختم قرآن شرکت کنم .
ممنون از این هماهنگی .

8

پیراشکی عشق چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 13:25 http://metoyou10.blogfa.com

سلام صمیم. به من هم یک جزء میدی مثل هرسال عزیزم؟

7

مینا مشهدی چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 12:58

صمیم جون برای شادی روح مادربزرگم و استاد عزیزم یه جز میخونم !
راستی صمیم شاید استادم رو بشناسی آقای رحیمی زاده استاد دانشگاه علوم پایه مشهد همین شنبه فوت کرد !
خیلی حالم بده خدا رحمتش کنه مرد نازنینی بود

آخی ..دکتر رحیمی زاده استاد شما بودند؟ چقدر از خوبی های ایشون همه جا تعریف بود ..خدا رحمت کنه دکتر و همه اساتید زندگی ما رو در این شب های عزیز ...

6

ماریا معلم چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 12:49

سلام صمیم جان
منم میخوام توی ختم قرآن باشم

5

آفرین چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 12:47 http://mylivesky.blogsky.com/

من می خونم.

چهارم

خرمالو چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 12:14 http:// sweetpersimmon.blogfa.com

سلام صمیم جان،میخواستم منم تو ختم قرآن شرکت کنم.پسر 3ماهه عزیزم رو تو ختم قرآن پارسال از امام رضا گرفتم،امسال فقط میخوام از امام رئوف تشکر کنم و برای شما که بانی خیر هستی دعا میکنم که سلامت و شاد باشی همیشه

جزء سوم

مریم چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 12:02

سلام صمیم جونم اشکام دراومد وای که چه قلب ژاکی داری ُخودمو یاد خودم انداختی من حاضرم شما بگو جزء چند من بخونم؟

جزء دوم

سراب چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 11:52

من هستم مهربون

جزء اول

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد