من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

عروس با کمالات

   

یکی از بچه های  کلاس  همیشه با خودش یک بطری می اورد و یک چیز سبز از  توش  میخورد!! اصلا دیوونه شده بودم که این چی  میخوره!! آب طالبی ؟  اب  نارنگی  نرسیده ؟ آب جعفری؟!!! آب  سبزی پلو ماهی  روز قبل ؟ !!!! خلاصه دیروز  دلو زدم به دریا و مثل این بچه دبستانیها که به ساندویچ دوستشون نگاه میکنند و  آب  دهنشون رو قورت میدن رفتم جلو و گفتم ببخشید  این چیه شما میخوری  هر روز !؟ طالبیه ؟!!!  طرف  نیگا نیگا کرد بهم  گفت  نه جانم! آب  کرفسه! برای  لاغری خیلی  خوبه! آقا ما رو میگی ...ای تف به روزگار ...دغدغه های  ما چیه اونوقت  اینا میرن آب  کرفس با گرپ فروت قاطی  میکنن میخورن!! البته وقتی مربی بهش  گفت این آب  زیپو هست  که تو میخوری  در  واقع نه آب  کرفس چون از شب قبل گرفتی و  ویتامیناش رفته کمی آلامم تسکین پیدا کرد!!! جدا من واقعا وقت ندارم ..جایی  تو مشهد نیست که اب  میوه و سبزیجات تازه همونجا بگیرن و بدن دست ملت ؟  من هم دیروز رفتم سبزی فروشی و یک مشت لوبیا سبز و  هویج و کدو و  بادمجون اینا خریدم برای  خودم تا بذارم تو یخچال  کم کم گند بزنه ولی  دلم خوش باشه ما هم  تازه و  جوون  و ترد میخوریم و میمونیم! والله! یک وقت مشاوره لازم دارم  فکر  کنم! شکمم لاغر  میشه مغزم از جای دیگه باد میکنه!!!  

 

دیشب مامان جون تلفن جدیدشون رو اورده بودن من شرتکات هاش و اینا رو درست کنم بعد میبینم  دو ساعت این به پریز هست ولی  نه بوق  داره نه صدا نه هیچ چیز دیگه ..به روی  خودم نیاوردم گفتم بذار  نیم ساعت دیگه بمونه ..مامان جون گردنش یک وری شده بود از بس  خسته بود و میخواست زود بره  من هم تنها بودم خونه و  برای  خودم و  مامان جون  چند تا شلغم گذاشتم و  خوردیم و  حرف زدیم و این تلفن یک ذره هم شارژ نداشت باز  ..هی من میگم خب  عزیز من  !شما کلا از  پریز کشیدی اینو اوردی اینجا معلومه شارژش  تموم شده مامان جون هی  یک جوری نگاهم میکرد  استغفراللهی!!! فکر  میکنید  مشکلش بعد از دو ساعت چی بود ؟ بنده  تلفن رو به برق  نزده بودم تا روشن بشه و فقط  به پریز تلفن زده بودمش ...یعنی  باید با لبه بیل و به دقت من رو از رو فرش جمع میکردن!!  سه سوته ردیف شد و مامان جون با اولین آزانس به درب منزل تحویل شد و البته گفتم راننده  رسید هم بگیره که تحویلش  داده دو روز دیگه خونش گردن  ما نیفته!!!  الهی بمیرم  برا دلش ..مثلا من عروس  با کمالاته اش  بودم!!!!!  

 

ناهار امروز کمی سوپ  جو با دو تا سیب گنده قرمز اوردم سر کار بخورم ..ساعت دوازده انشالله یادم بمونه ... 

پسرک دیشب  که منو دیده میگه دلت برام مورچه شده بود ؟ میگم نه  مامانی ..کله مورچه شده بود!!! 

اقا شلوارم دو تا دست دیگه هم توش  جا میشه ..البته از نظر سایز منظورمه ها ..همچین میگم دو تا دست دیگه!! انگار  همینجوریش  چند تا دست تو شلوارمه  !!! لا الاه الا الله .....

نظرات 34 + ارسال نظر
نازنین سه‌شنبه 29 مرداد 1392 ساعت 17:14 http://www.zananegieman.persianblog.ir

ینی تیکه اخرشو منو برد رو هوا .حیف که دخترک خوابیده ...وگرنه بلند میتونستم بخندم .....

خورشید دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 10:51

سلام صمیم خانووووم گل گلابامروز پیدات کردم و شروع کردم به خوندن...البته اداره ام و چون امروز سرم خلوته هی میام می خونمت ...
از چاقیت گفتی ...هرگز انقد خوب از دریچه نگاه آدمهای تپل- مپل به قضیه نگاه نکرده بودم.بحرانیه ها واسه خودش
خودم 1/70 قدمه و 54 وزنم، هیچوقت هم چاق نبودم... .
به هر حال به راه خودت ادامه بده که خوب راهیه...خوووووووووووب.تونستی یه راه هم واسه من پیدا کن که یه کم وزنم بره بالا، مثلاً65-60 بشم.فقط نگو شیرینی و ...بخور که زیاد دوس ندارم
بازم میام سراغت گوگووووووری مگوووووری

مهدیه دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 18:55 http://pop_corn.persianblog.ir

من که حاضر نیستم آب کرفس بخورم

ثنا دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 04:47 http://angizehzendegi.blogfa.com/

حال ما یه دقمه.خیلی خوبی صمیم جونم

هروخ خاسی برش داری اعلام کن یه مراسم خودزنی/خودسوزی چیزی راه بندازم.جدی میگم.دمت گرممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

دمت دم کنییییییییییییییییییییییییی

دمت جیزززززززززززززززززززززززز
خیلی داش مشتی هستی بابا.یه دونه باشی.چاکرخواتم

مریمی شنبه 15 مهر 1391 ساعت 07:52 http://shazdehkoochooloo.persianblog.ir

اصلا صمیمی نقطه عطف نوشته ت همین دو تا دسته بود .... من می میرم واسه این طرز نوشتنت .... هی می خوام به روی خودم نیارم بعد که تو خودت هم اقرار می کنی آیییییی ریسه می رم هااااااااااااااااااااااا . در مورد تلفن هم نگران نباش . من از این سوتی ها زیاد دادم . اصلا مزه ش به همینه .... که وسیله ی نو اولین بار استفاده ش با یه خاطره ی خوب بمونه . من واسه مامان اینا دو تا دستگاه گرفتم یعنی یه بی سیم و بیسش و یدونه اضافه . بعد هلک و هلک و پاشدم رفتم دومی رو زدم به شارژ و بعد از نیم ساعت فهمیدم خوووو ننه اگه بیسش نباشه که اینم کار نمی کنه !

کمال همنشینی با صمیم هست احتمالا این شوت زدن ها!!!

حواسم نبود اسم ثنا رو گذاشتم...جوگیر بودم ببخشید...

حال کردی فقط ؟

ثنا شنبه 15 مهر 1391 ساعت 04:30 http://angizehzendegi.blogfa.com/

وای هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

چی بخرم؟
بگو به چه ادرس پستی بفرستم؟
واقعا حاضرم بفرستم.یا پول یک هدیه رو برات کارت ب کارت کنم.ینی برای همیشه بودنش هر هفته باید یه کادو بخرم.یاشه میخرم:
کلیپس/جوراب/آهرنبای رو یخچالی/سنجاق سر/رججججِ ِ لب!
و....
من پایه ام،تو چطور؟
کلا مهم اینه که میخامتتتتتتتتتت!

فرزانه سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 13:08

سلام
ای جانم ... امان از دست تو صمیم!!
وای آب کرفس خیلی تلخه...!
من یه بار گرفتم تا چند دقیقه گلوم میسوخت
صمیم جان عموی من میگفت توی انگلیس وسط کرفس را مثل خیار میخورن که هم چربی سوز هست و هم گاز زدنش باعث سفیدیه دندون میشه و بقیش را توی سالادهاشون میریزن البته سسش روغن زیتونه!!
بابای من چند وقت ژیش رفته بود دکتر برای شام یک رژیم جالب داده بودن...:
ماست کم چرب + کدو سبز تازه ی رنده شده با ژوست + شوید خشک + کمی گردوی چرخ شده یا یکی از مغزها مثل کنجد!(برای متعادل شدن سردی و گرمی)
من یه بار خوردم یلی خوشمزه بود البته بدون گردو احساس ضعف میکنی اما با گردو کمی احساس سیری میکنی...
موفق باشی

آرامیس سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 12:01 http://nightday.blogsky.com

آفرین به همت کاهش وزنت.میگی که چقدر و در چه مدتی اومدی پایین.من ۱۰ک در ۳ ماه و بعد هم ۳-۴ ک ریز ریز توی ۴-۵ ماه و الان البته یک کیلویی اضافه شدم بسکه میل به شیرینی دارم و غذاهارو چرب تر میخورم.بخاطر شرایطم که ماشین سوار میشم از توی پارکینگ به مقصد پارکینگ باز هم

نور سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 10:46

دلم برای این کمالاتت ضعف میره مانکنه خوش قد و بالای من :*

مامان نیکان سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 07:24

عجب عروس با کمالاتی!

صمیم جان شما آب بریز توی یه بطری یه فوت کن روش، پر میشه از انواع و اقسام انرژی و ویتامین و ... میشه یه معجون سلامتی. حالا اگه هم خیلی دلت خواست سبز باشه بریزش توی یه بطری سبز! اصلا احتیاج به آب کرفس و اینا نیست. خودت منبع سلامتی هستی دختر.
در ضمن خیلی هم ذوق کردم از نظری که پایین کامنتم توی پست قبل نوشتی. واقعا در مورد من بود؟!

قربونت بشم ...
ببین منو ...تو هنوز نمیدونی انگار چقدر با معرفتی ...
مرسی که این همه روز هستی با من ...
بوووووووووووووووس

Elife سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 04:17

سلام. صمیم تا به حال از چیز ناراحت کننده ای هم نوشتی؟
مثلا من این ورزش یا هر فعالیت نشاط بخش دیگه ای هم کنم نمیگم تاثیر نداره اصلا اما فوق فوقش توی همون 1 ساعتی که باشگاه ورزشی ام خوشحال باشم و با دمم گردو بشکونم اما به محض اینکه میام بیرون دوباره یاد بدبختیام میوفتم . خریدن یک آبمیوه یا شیر کافیه که یاد گرونی و مشکل اقتصادی و کسب و کارت بیفتی یا مثلا نیم ساعت بعدش یک تماس تلفنی کافیه تا آرامش رو ازت بگیره و یادت بندازه تا آخر هفته چیزی نمونده و کارهای نا تموم و نامتناهی شرکت باید به طرز معجزه آسایی تا 2 3 روز دیگه تموم بشه. زندگی بیشترش تشکیل شده از این چیزاییه که مثال زدم مگر انقدر رق در ثروت باشی که اون آرامش رو از همون ثروت بگیری چون اصولا اگر پول باشه همه چیز هست از جمله همین کلاسی که میره از جمله انجام کار خیر که آرامش درونی بهت میده از جمله خونه ای که نیاز به اجاره ماهیانه نداشته باشه از جمله خرید و تهیه مایحتاجت بدون اینکه به این فکر کنی چند روز مونده تا حقوق حداقل این ماهت رو بدن و خیلی چیزای دیگه. چرا از این چیزا نمی نویسی تو توی زندگیت به واسطه پول این افکار و صلب آسایشو نداری؟ واقع گرایانه به زندگی بنگریم نه یک جانبه با صرف کردن فعل همه چی آرومه... و حلوا گفتن کام شیرین کنیم

سمانه مترجم تهرون سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 03:40 http://angizehzendegi.blogfa.com/

صمیم جون یه خواهشی
میگم بیا و بعد از 4 سال رفاقت مجازی دست وبلاگ مارو یه جایی تو این لینکایِ بالیاقت!بندکن

این تن بمیره.........................جونِ سمانه.باجه؟

قربونت بشم نصف این لینکا فیلتر شدن ...
حالا ازمایشی یک هفته میذارم ببینم چی برام جایزه میخری .!!!!

سمانه مترجم تهرون سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 03:38 http://angizehzendegi.blogfa.com/

دیالوگت با یونا جان ناز بود
عکس یونا رو نمیزاری؟

همین که عروس گلی هستی کافیه یه بار ناشی گری که عیبی نداره.فدای سرت
تو خوبی و این تمام اعتراف هاست...
اخر پستتم بانمک بود گلم.بوس بوسیه من!

سمانه مترجم تهرون سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 03:31 http://angizehzendegi.blogfa.com/

اول شدم؟الان میخونمت.بوس

raha سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 01:37 http://newvision88.blogfa.com

صمیم جون آبمیوه سجاد تو خیابون سجاد آب کرفس تازه داره من فقط فکر میکردم کرفس آهن داره نمی دونستم شکمو آب میکنه

عزیزم اینجا رو دیدم در مورد خواص کرفس و اب کرفس
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=151458
اشتها رو کمتر میکنه به خوردن شیرینی جات

رسپینا سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 00:18

راستی من شنیده بودم یه ابمیوه فروشی توکلاهدوزهست اسمشوفراموش کردم که اب کرفس وازاین چیزامیده.اماخودم نرفتم ونخوردم.امایه بارخونه درست کردم خیلی بدمزه بود!
ادرس اون ابمیوه ایه سمت چپ!!!!!
نه گلی شوخی کردم...تقریباروبروی کلاهدوز12میفته...البته اینوهمکارم گفت وقضیه مربوط به یکسال پیش میشه
عزیزجان توفقط لب ترکن تا ابجیت ابمیوه گیریشوبیاره دم کلاست برات اب سبزیجات بگیره مادر

رسپینا سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 00:11

ای گل خانوم عجب ادرسی دادی بابا!
ازطرف میپرسن ادرس خونتونو بده که اومدیم شهرتون یه سربیایم اونجا میگه مشهد پلاک 5!......این سمت چپ هم مصداق همونه!
باشه ابجی !بده لپتوببوسم
صمیم گلم اینقدرگلی که این مهمون نوازیت رومنم تاثیرگذاشته ! امسال علی رغم اینکه هیچ کس ازخواهربرادرام افطاری ندادامامن چون دلم میخواست دورهم جمع بشیم (به تاثیرازاون افطاری که شماداده بودی)افطاری دادم..(صمیم باخودش میگه عجب خوانندگان وبلاگی دارم من!اون پست افطاری رو200سال پیش نوشته بودم بعداین یارو(رسپینا)تازه اومده بابت اون تشکرمیکنه!!!!)الهی بگردمت صمیم !

sayesar دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 21:44

سلام راستش خنگم یادم نمیاد قبلا نظر گذاشتم یا نه
من همه ی وبتونو خوندم ازون قبلیه تاااااااااااااا الان یه صدسالی طول کشید
خیلی بامزه مینویسی یه جورایی شباهت عجیبی داریم مخصوصا دغدغه لاغر شدن
یه قرصهای لاغری گیاهی هست به اسم کارویل که توش زیره و تخم کرفس داره و هم برای لاغری خوبه هم برای دستگاه گوارشت
آب کرفس چون بیش از حد سرده برای بدن مضره و روی سیستم عصبی تاثیر منفی داره انشالا که خیلی زود مانکن بشی

لیلی دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 20:39 http://leiligermany.blogsky.com

امیدوارم همیشه و هر روز زندگی تون پر از امید باشه. امیدوارم این عشق و امیدتون پایدار باشه

خواننده ب دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 19:28

عزیزم آبمیوه ی سجاد آب کرفس تازه داره! چهار راه قبل از حامد توی بلوار سجاد (از سمت پارک ملت که میری)..ولی خب با ذائقه ی همه جور نیست مثلا من خوردم زیاد خوشم نیومد! و شیر هلو رو بیشتر دوست داشتم

سارا دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 17:19 http://behtainhesedonya.persianblog.ir

سلام
واقعا باحالی همین و بس

سها دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 17:18

سلام صمیم جان

دلم خیلی گرفته بود اومدم وبلاگت رو خوندم و خوشحال شدم که شاد هستی. خیلی التماس دعا دارم. من مونترال هستم رفتی حرم امام رضا یاد ما هم باش . سلامت باشی.

بیتا دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 16:35

دقت کردی که بعد از آخرین پاراگراف این پستت!!!، عنوان پست قبل هست که "سایز نگو بگو هلو با هفتااا واو!!!!!!

مریم توپولی دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 15:28 http://man-va-to-ma.blogsky.com

جیگر اون هوش و حواست و بخورم من...
خدا رو شکر که اومدی هفته ای یه بار بیشتر نمیای همونم داری ازمون میگیری اگر یه وقت تو روزنامه ها زدن مریم توپولی از غم دوری صمیم دق کرده اونوقت چی؟؟؟؟میدونی چند ساله کنارتم؟؟؟جدی عین یه خواهر بزرگتری واسم که همیشه دلم میخواسته و نداشتم

قلقلی منی تو ...

نگاه مبهم دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 14:20

صمیم جون سلام



درود.

آنا دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 14:02 http://annakhanoom.persianblog.ir

خیلییییییییییی با وبلاگت حال میکنم.عالیه.پر از انژی خوب

سی سی دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 13:01


صمیم جون مثل همیشه عالی هستی در توصیف ها و نوشته هات.همیشه شاد و سالم باشی عزیزم

سرخی خانم دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 12:07 http://www.sorkhikhanoom.blogfa.com

صمیم جان سلام. من خیلی سال که میخونمت ولی از وقتی اون قالب قبلی رو گذاشته بودی یه ۱ سالی بیشتر هست که هر وقت میخواستم وبلاگت رو باز کنم کامپیوترم اخطار میداد که ویروس داره. جون من همین قالب رو نگه دار. از چند روز پیش که متوجه شدم میتونم وبلاگت رو باز کنم هی میام بازش میکنم که مطمئن بشم هنوز کار میکنه. وای اخرین بار که خوندم پسرک خیلی کوچولو بود حالا برای خودش اقایی شده و کلی هم حرف میزنه. خیلی دلم برای خوندن نوشته هات تنگ شده بود. باور کن نوشته هات انقدر من رو میخندونه که از قرصهای زد افسردگیم هم بهتر کار میکنه. طفلی مادرجون خوبه حالا عجله داشتن والا خدا میدونه کی متوجه میشدی که به برق نیست

آخی ..چرا زودتر بهم نگفتید که مشکل دراه قالب؟ خب منم زودتر عوض میکردم دست نیمذاشتم روی هم تا بیان خودشون ببرنش

زی زی دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 12:07

سلام صمیم خانم گل، ایشالا همیشه خودت و خونواده ات خوب و خوش و سلامت باشین. من یه دختر 19 ساله ام که خیلی وقته دارم از اول آرشیوت رو مطالعه میکنم و هنوز تموم نکردم و آخرای سال 87 ام. نمیدونم چه طوری باید ازت تشکر کنم. مطالبت به من کلی انرژی میده و شادم میکنه و یه عالمه درس زندگی یادم داده. وبلاگتو به دوستام هم معرفی کردم و با اینکه ندیدمت واقعا دوستت دارم و دعات میکنم. راستی من با این سنم هنوز صورتم جوش میزنه. راهکاری برام نداری؟
خیلی خیلی دوستت دارم
زی زی

ممنونم..مرسی از لطفت عزیزم ..
نه والله ..باید بری دکترپوست
من برای پوست خودم که چرب بود ماسک آب خیار و گاهی گلاب میزدم میشه گفت بد نبود ..
من دراوردی بود البته!!!

آزاده دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 11:56 http://apireyar.persianblog.ir

صمیم موضوع دستها خیلی مشکوکه ها/
تهران آبمیوه فروشیها دیگه یاد گرفته اند کرفس هم جزء منوشون گذاشتند. شما هم هر روز برو به آبمیوه فروشی سر راهت بگو آب کرفس نداری؟ شاید یاد گرفت و آورد.

نگاری دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 11:12 http://negari.blogsky.com/

الان چند کیلویی صمیم جون؟


دو رقمی هستم!!!!!!
زیر نود هم البته!!!!!!

هانیه دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 10:26 http://mylayers.com

سه راه راهنمایی
آبمیوه سیب
همونجا جلو روت آب می گیره
شعبه های پالپ هم همینطور
سیب رو مطمئنم آب کرفس هم داره :)

ای جانمممم
مرسی عزیزم ..دقیقا جایی هست که میخواستم ..
اوایل راهنمایی دیگه ؟

نیایش دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 09:53

2 تا دستو خیلی باحال اومدی....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد