من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

دنیای من

 کلیک کنید. 

 اینجا چه حسی به شما می دهد؟  

 

  و این آدم کوچولو  

 

لینک و عکس ها برداشته شد.

نظرات 44 + ارسال نظر
ضحی جمعه 12 آذر 1389 ساعت 16:52 http://zozooooo.blogfa.com/

سلام صمیم جان.
وبلاگت فوق العادست البته مدت هاست که لینکت کردمو دارم میخونمت ولی تموم نشده هنوز آرشیوت.
از وبلاگه ملودی بر داشتمت.واقعا که دمت گرم.عالییی می نویسی.
راستی من عاشقه مشهدم.خواهره خودم هم اونجا زندگی میکنه.موفق باشی عزیزم.

پریزاد سه‌شنبه 9 آذر 1389 ساعت 11:41 http://zehneziba16.blogfa.com

خیلی خوبه برای یونا وبلاگ ساختی.حیف که نتونستم عکس جدیدشو ببینم.موفق باشی مامان خانم...

اطلسی یکشنبه 7 آذر 1389 ساعت 23:59 http://abie-aram.blogfa.com

همون اتلیه بارانه ماله همسرته؟!تو فرهاد/؟!عالیه...

اطلسی یکشنبه 7 آذر 1389 ساعت 23:46 http://abie-aram.blogfa.com

چقدر عالیه که وقت میزاری و براش مینویسی...میدونی وقتی بزرگ بشه چقدر اینا براش دوست داشتنیه....میدونم برا عروستم قشنگه اینا خواهر...فک کن الان اگه من همچین نوشته هایی از مادرشوهرم داشتم راحت میتونستم ارتباط برقرار کنم و حسشو بفهمم!!ادامه بده فوق العاده بود حیف عکسارو ندیدم!

الهام چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 11:55

چرا من رو تایید نکردی و جواب سوالم رو ندادی
ساکن کدام شهر هستید؟

قربونت بشم ..من الان از سفر برگشتم..تایید کردم الان

بهناز سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 01:29 http://narin86.persianblog.ir

چقدر مادرانه چقدر لططیف . خوش به حال یونا . اگه بدونی چقدر حسرت خوردم وقتی دیدم عکسشو ورداشتی .
عزیزم عکسشو دوباره بذار. به خدا دلم میخواد

ترانه دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 11:55

راستی کدوم آتلیه رفتین؟ من تو مشهد جاهای خوب رو بلد نیستم هنوز...

آتلیه خود علی هست عزیزم...

ترانه دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 11:54

صمیم جان من خیلی چیزا از روابط شما یاد گرفتم. من از قبل از ازدواجم وبلاگت رو میخوندم و بعضی حرفاتو آویزه گوشم کردم. در کمال ناباوری همسری نصیبم شد که من رو با خودش آورد به شهرتون. همین یک هفته پیش سالگرد ازدواجم بود. با الهام از نوشته های بی ریای تو به علی آقا من هم یه متن کوتاهی نوشتم براش و ای میل کردم. به قدری همسرم خوشحال شد که باور نمی کردم. ممنونتم صمیم . از تو یاد گرفتم که با همسرم چطور باشم . خیلی احساس نزدیکی به تو دارم. دوستت دارم.

شکوفه دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 10:51

صمیم جون سلام،
به وبلاگ پسر گلت سر زدم ولی متأسفانه عکسی ندیدم و حسابی دمق شدم! دیگران خیلی تعریف کردند و حسابی کنجکاو شدم که ببینمش ولی حالا دیدم لینکش رو هم برداشتی! بابا ما می گیم ماشاالله و چشممون شور نیست به خدا. اگه مایل بودی آدرس وبلاگش رو به آدرس ایمیلم بفرست.
من که از این نوشته های آخرت و مخصوصاً زندگی ما واقعاً لذت بردم و ممنون که خوشبختی های کوچک و بزرگ رو به ما هم یادآور می شی. موفق و شاد باشی

مریم دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 09:43

اگه اهل تیاتر خنده دار خفن هستی خیابون وزرا سینما کانون تئاتر با من بخون.

الهام دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 08:52

اشک تو چشمام جمع شد از خوندن وبلاگ یونای عزیزت
من ۲ ساله که در حسرت یه بچه موندم
برام دعا کن این حس های تو را یه روز تجربه کنم
دعام کن
صمیم
دلم لک میزنه واسه یه بچه
بهت حسودیم شد
شادیت پایدار
روزگار به کامت

فهیم یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 21:22

سلام . ما عکس خواهر زاده مان (البته اگر شما هم ما را به خواهری قبول بفرمائید)را ندیدیم صد افسوس .آه.(انقدر جگر سوز بود که همی تا میدان بعدی همه چیز در آتش عدم سوخت).

یه تبریک به یونا :
تبریک میگم بهت پسر یکی از صمیمی ترین بنده های خدا . امیدوارم مثل پدر و مادرت آدم نکته بین و شاکری باشی .
بوس برای هر دوتاییتون مادر و پسر پر انرژی و خاص .

نگاه مبهم یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 18:30

حس اینکه:

خیلی راز تو دلت داری ها!

بعد این همه مدت.

عاشق این همه همت و پشتکارت هستم عزیزم.

دیبا یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 17:04 http://diba1365.blogfa.com

سلام صمیم جون /من که روزی ۱۰بار میام وبلاگت رو چک می کنم اصلا لینک وعکس یونا روندیدم :(((((
الآن دیدم نوشتی برداشته شد !
کلی حالم گرفته شد ....

ساده یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 15:46

سلام
با اجازه شما وبلاگ یونا جونو پیدا کردم.
خواستن توانستن است.
به نظر من صمیمی که اونجاست با صمیمی که اینجاست ۱۸۰ درجه تفاوت دارند.
اینجا صمیم رو می بینیم.صمیم و شوهرش.صمیم و پسرش.صمیم و زندگیش و... ولی اونجا فقط یه صمیم هست.صمیمی که مادره .فقط مادر .یه مادر دوست داشتنی.

ساده یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 14:24

سلام
فقط یه روز عکس و لینک رو گذاشتی؟؟؟؟؟
من که نرسیدم ببینم(گریه)

سیما یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 09:34

من فکر می کنم بعضی ها استعداد خوشبختی دارن و لایق خوشبختی هستن و فکر می کنم شما از آن دسته آدما هستین
طرز برخوردتون با مسائل... ابتکار عملی کع دارین...
مثلا وقتی یونا بزرگ بشه و مدله ابراز علاقه ای که شما تو تمامیه سنین بهش داشتین رو اینطوری مکتوب ببینه چطوری میتونه عاشقتون نباشه؟؟
شاید خیلی از مادرها هم همینقدر بچشون رو دوست داشته باشن اما نمی تونن کنن که این انرژی رو متقابلا از طرف مقابل بگیرن... آدم خوشبخت کسیه که می تونه کاری کنه که با ضمانت این انرژی بهش برگرده تا همیشه واسه دوست داشتن و محبت کردن به اطرافیانش این انرژی رو داشته باشه... و شما این هنر رو کاملا دارین.

چقدر این نوشته عمیق بود...
درس ها زیادی گرفتم..ممنونم.

آنیتا یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 08:45

samim ye kaari nakon hamin emshabe bezanam haamele shamaa :D az bas in webloge nini va axaye yuna kopoli delbarannnn jooooon azize asali pesare gollll
samim oon chaaleye khoshgelo labaaye khosh haalato chooneye rize yuna be to rafte na? man tasviram az to hamishe intori boode
kheili kheili dust daram soorate maaheto bebinam

دنیا شنبه 29 آبان 1389 ساعت 20:25

عالی بودصمیم جان
عنوا پستت هم عنوان وبلاگ منه

sara شنبه 29 آبان 1389 ساعت 19:11

samim jan pesare kheyli nazi dari,khoda hefzesh kone. man ke delam ghash mire va3 bache

گلبانو خاتون شنبه 29 آبان 1389 ساعت 18:45 http://golbanoo-khatoon.blogsky.com

اول اینکه صمیم خانمی مامان شده! یه مامان واقعی! اینو از نوشته هاش خوووووب میشه فهمید!
دوم اینکه خدا سه تاییتونو برای هم حفظ کنه و تا همیشه سالم و شاد باشید

فرداد شنبه 29 آبان 1389 ساعت 17:34 http://ghabe7.blogsky.com

آخ جونم...منم دوباره دلم بچه خواست....
خدا حافظش باشه..ماشالله...یک دسته گل دارین.گلی همیشگی...

نسرین شنبه 29 آبان 1389 ساعت 17:22

صمییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییم چرا زودتر نگفتی؟فکر ما بیچاره ها رو نکردی که باید مطالب ۲ سال رو یه دفعه بخونیم:)
پسری هم ماشالاخیلی نازه ببوسش از طرف من

مریم شنبه 29 آبان 1389 ساعت 16:40 http://just-in-time.blogsky.com

ای جااااان
ایشاللله 200 ساله شه :)
قبلنا خیلی اتفاقی بلاگ یونا رُ پیدا کرده بودم :)

فریبا شنبه 29 آبان 1389 ساعت 16:28 http://ghatreashk.persianblog.ir

وااااای صمیم خدا حفظش کنه چقدر خوردنیه این پسرت عکسش رو هو زود بردار چشم می خوره براش اسفند دود کن

... شنبه 29 آبان 1389 ساعت 16:07 http://n-23.blogfa.com

میدونی به من چه حسی داد؟ موهای تنم سیخ شد...دلم خواست ازدواج کنم که منم یه کوچولو داشته باشم...هروقت راجع به یونا مینویسی بغض میکنم میرم پیش مامانم هی میلولم تو دست و پاش اما نمیگم که با خوندن نوشته های یه مادر حسشو درک میکنم...

شکیبا شنبه 29 آبان 1389 ساعت 15:41

یه عشق ناب

علیرضا شنبه 29 آبان 1389 ساعت 15:36 http://www.tayareh.blogsky.com/

یونا جون تولدت مبارک ایشالا دامادیت(چشمک)

مریم شنبه 29 آبان 1389 ساعت 14:55

وای صمیم ماشالله هزار ماشالله به این گل پسرت زود زود واسش اسفند دود کن کوچولوی خشگلت یه وقت چشم نخوره راستی وبلاک عزیز دلتم تبریک می گم ایسالله که 1000 ساله بشه آرشیو مطالبش می بوسمت

ستاره شنبه 29 آبان 1389 ساعت 14:44

نمی فهمم،مگه دو تا بلاگ داری!؟نگو که این دزدی ها به بلاگ شما هم کشیده

تسنیم شنبه 29 آبان 1389 ساعت 14:11 http://www.taninezendegieman.blogfa.com

حس اینکه واقعا شیرینه این مموشی.خدا حفظش کنه الهی همیشه با همین لبهای خندون.
ماشاله خیلی بانمکه صمیم جان.احتمالا به خودت رفته؟!

شیراز شنبه 29 آبان 1389 ساعت 14:05

سلام الهی سالم بمونین و عاقبت بخیر بشین هر 3 تا تون.
آدم دلش می خواد بخورتش ....وایییییییییییییییییی

سمیرا شنبه 29 آبان 1389 ساعت 13:55

افرین به تو با این همتت برای پسرت

فرزانه شنبه 29 آبان 1389 ساعت 13:41 http://taketab2.blogfa.com

جااااااااااااانم
نگفتی قلب ما ضعیفه؟ ....غش کردم من صمیم.
این یونا ست؟ جاااااااااااااااااااانم
دلم ضعف رفت.. خواستی بدونی چه حسی به مون دست داده؟
حس غش و ضعف...جدی می گما صمیم. من همیشه می خونمت ولی کمتر برات کامنت می ذارم...نتونستم جلو خودمو بگیرم.....ایشااله زنده باشه با تن سلامت زیر سایه پدر و مادر..
حیف که جا یگاز نداره وگرنه چقدر دلم میخواست گازش بگیرم. کپلکم.

[ بدون نام ] شنبه 29 آبان 1389 ساعت 12:56

شیرین صمیم عزیزم
مادر خوب و نمونه
حس شیرین زندگی را می دهد
زنده باشی
و غرق لذتهای ناب و برکات خداوند

[ بدون نام ] شنبه 29 آبان 1389 ساعت 12:43

سلام .من شمارو ندیدم ولی احساس می کنم چقدر شبیه شماست این گل پسر خوردنی

کیانا شنبه 29 آبان 1389 ساعت 12:43 http://newmoon89.blogsky.com

سلام.
بخورم این ادم کوچولو رو .

لردولدمرت شنبه 29 آبان 1389 ساعت 12:22 http://mani11.Persianblog.Ir

به به
به سلامتی
از وبلاگ یونا جون هم رونمایی کردید
مبارک باشه

[ بدون نام ] شنبه 29 آبان 1389 ساعت 12:01

عکس 1 معصومانه ترین چهره یک انسان پاک

سما خانم شنبه 29 آبان 1389 ساعت 11:15

شرمنده فکر کردم منظورت از اینجا همین وبلاگه.اشتب شد خانمی. حالا که حسمو نسبت به وبلاگ شما گفتم بذار راجع به وب آقا یونا هم نظر بدم
حس سرزندگی ی ی ی ی و انرژی ی ی ی ی .اینو از ته دلم میگم.اینطوری که شما از یونا حرف میزنی آدم هوس نی نی میکنه خب.منم نی نی ی ی ی ی ی ی ی

سما خانم شنبه 29 آبان 1389 ساعت 11:05

مثبت دیدن زندگی
هر وقت تو از عشقتون حرف میزنی و از زوایای مختلف بهش نگاه میکنی،منم عجیب عشقولانه میشم و احساس میکنم میشه تو هر شرایطی زندگی رو شیرین دید و از هر اتفاق معمولی یه سوژه ساخت یا کارای کوچیکی که دیگران در حقمون میکنن رو قدر دونست و ....
کلا تو فکرمو باز میکنی عزیزم و باعث میشی ذهنیت هام یه هوای تازه ای بهشون بخوره.بابت همه این چیزا ازت ممنونم

آنیتا شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:33

wow faght mitoonam begam hesaabi shock shodam!! aalie binazire

سمانه دانجشوی مترجمی تهران شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:33

سلام

چرا نظر من تایید نشددرپست قبل صمیم خانم؟ ناراحتتون کرد؟جواب سئوالمو ندادید.ما زیاران چشم یاری داشتیم........

اینجا هم خوبه برای آقا یونا،خواهیم خواندش

هم تایید شد و هم پااسخ دادم...
خوبی تو الان؟

یاس شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:21

سلام صمیم جان
من این وبلاگ یونا رو الان دیدم ، خیلی خوبه . حس خوبی هم به ادم میده.
فقط من ازش عکسی ندیدم .
صمیم ، قبلا مطالب خنده دار زیاد می نوشتی ، قبلا که به وبلاگت سر میزدم همیشه منتظر خندیدن بودم ، الانم خیلی خیلی قشنگ می نویسی ، متن های جالب و زیبا و احساسی ، اما نمی دونم چرا من جدیدا اینجا کمی دلم میگیره ، چطور بگم یه حس عجیب و غم
البته هر جور بنویسی من یکی دوستت دارم و اینجا ماله تو وحق داری هر چیزی که دلت میخواد بنویسی . فقط حس می کنم کمی خسته ای . شایدم این حس و من به خاطر این دارم که این روزها خودم خیلی خسته ام .
چقدر حرف زدم ، روی ماه یونا رو ببوس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد