من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

برای بعد...

نظرات 17 + ارسال نظر
هنگامه شنبه 2 آبان 1388 ساعت 09:25

سلام عزیزم

تولد 4 ماهگی یونا جون مبارک منو یادته ؟؟ نظرتو درباره بارداری و زایمان قبلا می پرسیدم و الان باردارم
یادم رفت بگم از جواب آن زمانت خیلی خوشم اومد گفته بودی نباید ترسید و اینم عالمی داره الان دارم حرفت و لمس یکنم الان دارم میفهممت

راستی عزیزم بعد از 6 ماه مرخصی میخوای چهکار کنی ؟ به بچه شیشه هم دادی ؟ و ... آخه منم مثل خودت کارمندم منتها توی خراسان شمالی می خواستم ببینم برای بعدت چه ها کردی ؟ منظورم پستانک ،شیشه دادن به بچه . شیر خشک و ....و ....

مهد میذارمش.
شیر خودم رو قراراه بدوشم و بدم اونجا با قاشق بهش میدن.

جیگمل جمعه 1 آبان 1388 ساعت 15:35 http://golbe63jigmal66.blogfa.com

شلااااااااااااااام
خوفی؟؟؟از تولد یونا تا حالا دارم وبلاگتو می خونم ...خیلی خوشمل می نویسیااااااااااااااااااااااااااااااا...
با اجازت لینکت کردم....
افلا زیادتر می نوشتیااااااااااااااااا.....

X جمعه 1 آبان 1388 ساعت 11:03 http://stillness.blogfa.com

ای بابا...صمیم بیا دیگه....

حدیث جمعه 1 آبان 1388 ساعت 02:11

ای جانم.کجایی اخههههههههه

من پست طولانی میخوام..بیشتر از رابطه ات با علی اقا بگو این روزا که پهلوون بزرگ شدههههههههه.

آتی پنج‌شنبه 30 مهر 1388 ساعت 11:59 http://paeize83.persianblog.ir

خیلی لوس شدیا دخمره :)
این چه پستیه بچه جون دل به کار بده :) بابا .

شیرین طلا پنج‌شنبه 30 مهر 1388 ساعت 11:09

تلگرافی مینویسی (:

شادی رمضانی پنج‌شنبه 30 مهر 1388 ساعت 08:14

سلام
وقت شما به خیر
کمک بزرگی به من کردید اگر این پرسش نامه رو که برای پایان نامه ام طراحی کردم،پاسخ بدین.
لطف تون رو فراموش نمی کنم.
http://www.cyberwomen.ir/portal/form.html

فریناز چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 20:52

سلام صمیم خانوم ببخشیدا!! اما راستش با این پستهای اخیرت تو هم دیگه یه جورایی رفتی رو اعصاب!

فرنوش چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 19:42 http://farnoosh.ir

سلام
تا من اینجا رو بلد نبودم ماشاالله نوشته پشت نوشته!
حالا که یاد گرفتم دیگه نمی نویسید!

خانومی چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 16:14 http://zsh.blogfa.com

دلم واسه نوشته هات تنگ شده بی انصافی نکن عزیزم

فریده چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 15:11 http://www.samar1388.blogfa.com

سلام صمیم جون
چقدر تو ماهی من که نشستم دارم از اول همه ی خاطرات رو می خونم از صفحه ی 22 شروع کردم
خیلی ماه می نویسی گلم
خاطراتتم خیلی خوشگله
مخصوصا اون پلیور تو فصل تابستون که شاهکار بود
دارم ازت درس زندگی یاد می گیرم
جدیدا هم دارم یه شخصیت داستانی می نویسم که کپ خودته دعا کن خوب در بیاد اولین نفر واسه خودت ارسال می کنم که بخونی البته اگه اجازه بدی آخه من تو رادیو کار می کنم شخصیت تو رو هم خیلی دوست دارم
قربونت بشم فریده

ساناز چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 14:17

سلام خوبی
یونا چطوره؟
راستی این چرا دو پست آخرتت را نمیشه خوند ؟
گل پسرت را ببوس

راما چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 11:43 http://missymemol.blogfa.com

خوبی صمیم جون؟
یونا خوبی؟
چیزی شده؟

م‍ژگان چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 10:34 http://ninijon.persianblog.ir

خب این درسته که ادم وتو هپروت نوشته هات بذاری؟....دهههه

پرطلا چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 08:46 http://todayisours.blogfa.com

آخه صمیم جان تو که این کامپیوترو زحمت می کشی روشن می کنی چند دقیقه طوا می کشه بری تو وبلاگت خوب لااقل ۴ خط بنویس...

مهرو چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 00:51

نامرد...

نسیم مامان بردیا چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 00:21 http://bardiajeegar.blogfa.com

وا..........صمیم داری ترکمون میدی؟؟؟؟؟؟؟ .....کم کم کمش میکنی تا ترک کنیم............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد