من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

فعلا حلال کنین تا من برگردم...

خب به سلامتی شما امروز ما داریم میریم سفر ...کجا؟ مسافرت دیگه... !!!!این جمله مثل مکالمات من و مامان بود.. مامان با ذوق وشوق  میاد میگه راستی یه سرخ کن خریدم برا خودم!!( چشم های  ما از همراهی مامان با تکنولوجی!! گرد شده در حد این هوا!!!) بعد میپرسم مبارکه به سلامتی...حالا از کجا خریدی؟ یهو اون روی  کارآگاهی مامان خودشو نشون میده و میگه از خیابون!!!!! بعد اون روی  هاپویی من میاد بالا که خب  کسی از تو آبشار آنجل!! که سرخ کن نمیخره مادر من!!! همه از خیابون میخرن..حالا از کدوم خیابون خریدی؟!!! و سعی  بیهوده برای  نشون دادن آرامش وجود نداشته به علت پاسخ مذکور!!! بعد مامان باز  میگه از خیابون دیگه..از همونجا که همه خرید میکنن!!!!  اینجاست که اگه کسی من و مامان رو از ادامه این مکالمه دلپذیر  منصرف نکنه!!! همدیگه رو با کلمات پنگول پنگول میکنیم... خلاصه که  ما هم داریم میریم سفر ..کجا؟ مسافذت دیگه!!! همون جایی که همه میرن تو تعطیلات!!!!

دیروز رفته بودیم بنا به توصیه اکید مامان جان یه خروس بیچاره خون کنیم برایاین ماشین بیچاره تر!!!! علی داشت به شدت سخنرانی میکرد که حالا چرا خروس و بابا این جنس مذکر همش داره فدای این حرفا میشه و اصلا م ندلم میخواد 4 تا مرغ قربونی کنم و داشت آمپرش میزد بالا که من با نیش باز گفتم خب این جنس مذکر شما مگه به درد کاری غیر از قربونی شدن و مردن میخوره عزیزم؟!!! ولی نگا خانو ممرغه همه دوسش دارن..هر روز تخم میذاره برای ملت...هر روز نازش رئ میکشن و آخرش هم وقتی دیگه نتونست پخ پخش میکنن..ولی این خروس ها رو همون اول سر به نیست میکنن که خیال ملت راحت شه!!!!! خلاصه که خروس بدبخت رو کشتن و پر کندن و گذاشتیم توی پلاستیک مشکی تا بدیم یه بی نوایی بخوره و حالشو ببره!!!! بعد رفتیم دم خونه صبا اینا تا وسایل سفر رو با هم چک کنیم و بگیم چی رو او ن بیاره و چیا رو من...بهش میگم لباس زیر برای شوهرت یادت نره..میگه اوا!! مگه تو بر نمیداری ؟!!!!!  خنگ خدا خیال کرده شورت های  شوهر من وقف عموم مردمه که اینطوری میگه!! و ما رو سیاه میکنه.... خلاصه که  علی پلاستیک خروس نشان!!! رو داد دست من که  ببرم بالا که منم نگرفتم و گفتم اه اه اه من چندشم میشه با دیدن  لنگای سیخ این خروسه.. خودت ببر...اونم داد صبا که اصلا میدونست توی پلاستیک چیه و گفت اینو ببرین بالا تا ما هم بیاییم...صبای خنگ هم پلاستیک رو کحکم گرفت دستش و حالا من دارم تو دلم از خنده میمیرم و یه نگاه سر سری به توش انداخت .گفت...به به ...عجب بلال هایی خریدین این وقت سال!!!!!! دختره خنگ فک کرده پاهای چاقخروسه دسته بلاله!!!!!( ذرت) خلاصه که منم هر و هر کنان گفتن نه خرههههههههههه!!!!!! لنگ های خروسیه که یکساعت پیش کشتن و پرهاشو  کندن و اون تو لخت گذاشتنش!!!! تا صبا اسم خروس رو شنید آنچنان جیغی زد و پلاستیک رو پرت کرد و فرار کرد  که من ولو روی زمین و علی  مات و نبهوت به صبا و پلاستیک و  من نگاه میکرد.. فقط فک کنم اگه این خواهر ما روش میشد خوار مادر شوهر خودش و من رو یه دور بندری میفرستاد وسط!!!!!! رنگش مثل گچ سفید شد و به تخت سینش میکوبید که علی!!! خدا کوفتت بده!!! ایسشالله خیر نبینی ...من ودق میدی هان؟!!! لاشه!!!! خروس دست من میدی ..هان؟!!!!! خلاصه که ما که نفهمیدیم این بلاله!!!! کجاش ترس داشت این همه!!!

راستی پس فردا تفلد یه نفره...............ببینم این سینه چاک ها !!!! چکار میکنن....والله سینه شوهر ما که جر خورده این روزا!!! و به علت تالمات  روحی قادر به خرید هدیه نیستن فعلا!!!!! یعنی قول داده تو مسافرت برام تولد میگیره!!!! فک کن مثلا ببرنت کنار دریا و یه دور قایق سوارت کنن و بهت بگن عزیزم تولدت مبارک..اینم کادوت و به دریا و قایق و سینه  جر خورده!!! خودشون که توش قبلییییییییییی از طلاست اشاره کنن!!!! فقط اونوقت من میدونم و اون قایقه و اون سینه ها!!!!

و در سال جدید خبر های مربوط به نی نی : با پول هایی که بابت عیدی ها ی پدر و مادر .و ایضا تولد مادر  بیچاره اش جمع شد  تعدادی البسه جینگو.لی مستون به کام نی نی خریداری شد وما از اینهمه قدرت مدیریت منابع مالی همسر جانمان هنوز توی کف ها داریم غلت میزینم!!!!! البته پیشنهاد خود گردن شکسته ام بود ها!!! که با استقبال  باور نکردنی  بابای بچه روبرو شد و ما هر چی خواستیم از زیرش در برویم( از زیر  خرج کردن پول هایمان بابا!!!)  نشد که نشد و دست ما را محکم گرفتند و رفتیم و برای نی نی خرید کردیم که انشالله فرصت شد چند تا عکس  میگذاریم برای تان تا عمق  ناباوری ما را بفهمید.... و ببینیند که چطور خودما نو پول هایمان هاپولی شد به یک ساعت!!!!!!

دو شب پیش  هم اشک منو در آورد این نی نی  طلا!!! تا ساعت 4 صبح یه چشمم خنده بود یکیش گرریه!!!! انقدر تکون خورد این نی نی و لگد زد کهل حاف شوت میشد بالا!!! علی براش ایته الکرسی  داشت میخوند که دست اون هم شپلقققق افتاد اون ور !!!! حالا هم از خنده مردم هم از خواب!!!! به جان خودم انقدر ذوق داشت که حاضر بودم سه شب نخوابم...اون شبش خونه مامان اینا مهمونی بودیم و تا ساعت یک شب  از بس خندیده بودیم که با ویلچر منو آوردن خونه!!!!!! این امواج شادی بخش یه ذره دیر به نی نی رسیده بود فک کنم!!!!قربونش بشم که اون تو رو با زمین فوتبال اشتباه گرفته...هر چند باباییش معتقده  .........( بیییییییییییب...بییییب.......) اینجااش خصوصی بید و شما ها هم که سفید خونیتون هم تقویت شد تو پست های قبلی!!!!!! دیگه نمیشه بهتون اعتماد کرد وقتی میگن نخون واقعا نخونین!!!!

از تبریکات همه بابات نوروز و تودم ممنونم و من هم بهترین آرزوها رو برای همتون دارم....

فعلا...

نظرات 29 + ارسال نظر
آزی دوشنبه 17 فروردین 1388 ساعت 15:43 http://nariazi.blogspot.com

مرده ی اون بلالتمممممممم آخه!!!!!
یعنی من این مردم از خنده از دست تو و اون شیطنت هات!
راستی لباسای جینگولی نی نی جونم مبارک! شنیدم همه ی عیدیاتو هنوز نیومده درو کرده که بابا! (عجب نی نی با هوش و حسابدانیه!) جیگرشووووووووووو

لیل پنج‌شنبه 13 فروردین 1388 ساعت 15:12 http://hesamaldin.persianblog.ir/

فکر کنم چون سیزده به در بوده کسی نیومده و من الکی الکی اول شدم.
تولدت مبارک. امیدوارم که امسال سال سرشار از خوشی و شادی باشه برات در کنار همسر و فرزند گلت.

هلیا چهارشنبه 12 فروردین 1388 ساعت 00:26 http://bargriz.blogsky.com

سلام عزیزم.
ایشاالله بهت خیلی خوش بگذره.
من منتظر خاطرات سفرت هستما.
با موضوع عید امسال را در مسافرت همراه با خواهر گرامی چگونه گذراندید؟؟

مواظب خودتو کوچولو که هستی حتما٬دیگه ننه سفارش نمی خوای دیگه.

منتظرت هستم

بابای٬بووووووووووس.

Nooshin سه‌شنبه 11 فروردین 1388 ساعت 02:29

Samim junam
hanooz az mosaferat bar nagashti?????

حدیث سه‌شنبه 11 فروردین 1388 ساعت 01:00 http://tazeinat.blogfa.com

سلام خانمی
سال نو مبارک
به به میبینم که داری مادر میشی تبریک میگم خانمی
مسافرت خوش بگذره قربونت

آنیتا یکشنبه 9 فروردین 1388 ساعت 21:48

به سلامت. سوغاتی برای ما عکس آپ کن. میبوسمت.

مهسا مامان ملودی یکشنبه 9 فروردین 1388 ساعت 18:12 http://www.lovelymelody.blogsky.com

اینم آدرس جدید مون وبلاگم رو بستن

من و همسرم یکشنبه 9 فروردین 1388 ساعت 16:04 http://www.zemestan.blogfars.com

سلام سال نو مبارک امیدواریم کوچولوتون سالم و سلامت به دنیا بیاد . یادتون نره یه سری به ما هم بزنید.

سمیه یکشنبه 9 فروردین 1388 ساعت 12:40

دوستت دارم صمیم و از این همه خوشبختی و شاد بودنت لذت می برم
روز به روز عاشقتر و شادتر باشی
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووسسسسس

مریم یکشنبه 9 فروردین 1388 ساعت 02:26 http://www.nirvanatrance.blogsky.com

سلام . تصادفن وبلاگتون رو خوندم و اسمش منو کشوند طرفش . تولدت مبارک و امیدوارم همیشه همو دوست داشته باشید .
من کسی رو که باهاش زندگی می کنم مثه قبل دوست ندارم
شاید دختر بدی شدم و نیازهام زیاد شد یا توقعاتم بالا رفته
برنامه ای با هم برای سال جدید نریختیم اما من سعی می کنم به خودم سخت نگیرم .

سبز باشید و خوشحال می شم خط خطی های منو هم
بخونید .
همه روزها دلتون عیدانه .

قزن قلفی یکشنبه 9 فروردین 1388 ساعت 01:18 http://afandook.blogsky.com

عیدت مبارک جیگر ...... به علی هم تبریک بگو .... زود به زود از خودت خبر بهمون بده ...... :)

هلیا شنبه 8 فروردین 1388 ساعت 11:45 http://bargriz.blogsky.com

سلام عزیزم
توروخدا معرفت و می بینی ٬نه جواب کامنت میدی نه میای به این وبلاگ فقیرانه ی من سر بزنی نه اصلا کلا من و تحویل میگیری ولی من هم چنان کامنتامو میزارم و مطالبتو می خونم
بسوزه پدر معرفت و وفاداری بابا که منو اسیر خودش کرده
چار چنگولی.
عزیزم بهت خوش بگذره ما که شمال و رفتیم و هوا هم بدک نبود و خوش نیز گذشت و برگشتیم
امیدوارم به شما نیز خوش بگذرد وخوشحال بر گردین.
من چون بسیار غ.م.گ.ی.ن و دل شکسته هستم توان تایپیدن ندارم فعلا بابای...

طلا شنبه 8 فروردین 1388 ساعت 08:39

سلام هم سال نو وهم تولدت رو بهت تبریک می گم
امیدوارم سال خوبی داشته باشی

شهره شنبه 8 فروردین 1388 ساعت 01:41

بازم سلام این چندتا پستی رو که نخونده بودم خوندم و اومدم
وای اینقدر خندیدم که داداشم گه گاه یه نگاه عاقل اندر سفیه ی بهم میکنه
بعد از پاک شدن ویندوز و دوباره ریخته شدن ویندوز من موندم بی ادرس وبلاگ محبوبم و امشب بالاخره بعد از کلی فکر در سایت باهوشه گوگل اسم خودتو و همسرتو کنار هم زدم و دیدم بعله وبلاگتو اورد(دست صوت جیغ هورا)
خوب صمیم جان امیدوارم بهت خوش بگذره تولدتم مبارک گلم
اینشالله همیشه شاد باشی و خوشبخت در کنار همسرت زیر سایه نعمت ها و رحمت های خدا
مواظب خودت و نینی خوشملتم باش
دوست دارم عزیزم خدا پشت وپناهت

شهره شنبه 8 فروردین 1388 ساعت 00:22

سلام
وای صمیم جون من بالاخره پیدات کردم
حالا برم مطالبتو بخونم میام توضیبح میدم

رویای سبز گلبرگ جمعه 7 فروردین 1388 ساعت 23:56 http://golbarg24.blogfa.com

سال نو مبارک صمیم جونم

امیدوارم نینیت هم امسال به سلامتی به دنیا بیاد

ریحانه جمعه 7 فروردین 1388 ساعت 22:30

به سلامتی و با دل خوش

مریم حقیقت جمعه 7 فروردین 1388 ساعت 17:23 http://aryanpoem.persianblog.ir

سلام دوست من

وقتی روز آمدنت باشد
وقتی آخرین روز سال
وقتی آخرین غزل سال
وقتی آخرین...
نه از این آخرین بدم می آید
وقتی باید باشی
باید بنویسی
باید بخوانی
وقتی می خواهی بنویسی سال نو مبارک
مجبوری copy/paste شوی که:
به روزم با:
سالتان سبز
دلتان خوش
همیشه هایتان شعر
در http://haghighat2058.persianblog.ir/با پسا غزل
وآرین شعر با:
دوبیتی،رباعی،غزل از خودم
غزلی نشنیده از رضا نیکوکار
وعشق درد مشترک ماست با غزل که...
می خوانیم؟
یا علی

ساناز جمعه 7 فروردین 1388 ساعت 15:41

یک بغل یاس سفید پیشکش وجود پر مهرت . عزیزم تولدت مبارک

حدیث جمعه 7 فروردین 1388 ساعت 00:53

خوش بگذرررررررررررره.مواظب نی نی باش

نوشین پنج‌شنبه 6 فروردین 1388 ساعت 02:13

samim e ghashangam
safar be salamat va TAFALODETTTT MOBARAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAAKKKKKKK . dri ri dri ri ri dri ririi ( ahang e tavalod mobarak barat zadam ) khosh begzareh azizam va moragheb e khodet bash. barat email dar mikonam . boooooooooooooooosssss

یک کرد دوغ ندیده پنج‌شنبه 6 فروردین 1388 ساعت 01:35 http://dihan.blogfa.com

من ماجرای این خروس کشی را میدانم
به ادبیات روسی هم رجوع کنید
ما که نشناخته شما را حلال کردیم
بسلامت برید و بشادی برگردید

سیندریلا پنج‌شنبه 6 فروردین 1388 ساعت 00:13 http://sendrela209.blogfa.com

rasti eidetoon mobarak

سیندریلا پنج‌شنبه 6 فروردین 1388 ساعت 00:10 http://www.sendrela209.blogfa.com

salam samim khanoom

vayyyyyyyyy man asheghe neveshtehatoon shodam

kheili bahal minvisiiiii

bekhoda omadam injaro khondam hame ghoseham yadam raft

bye

مونس چهارشنبه 5 فروردین 1388 ساعت 19:09 http://moones.blogsky.com

همون مسافرته خوش بگذره. بابا شما فکر نمیکنین کادر پزشکی رو عصبانی کردن چه عواقبی داره؟
ما که سفیدارو نخوندیم کهههههههه حدس زدیم. بیب ها ترجمه شود پلیززززززز(از یادداشت های یک دوست ۵۰ ساله!!!)
تولدت بگذره اون بالا رو عوض میکنی یا ی های اندی رو زیاد میکنی؟

شیرین طلا از لندن چهارشنبه 5 فروردین 1388 ساعت 13:42

صمیم جان و خانواده محترم

عید همگیتون مبارک و همچنین تولدت مبارک. من فکر کنم تو از من ۱۶ روز بزرگتر باشیا :) امیدوارم امسال پر از شادی و موفقیت براتون باشه.
اگر رفتی‌ حرم برای ما هم دعا کن من یه ۲ ساله ایران نیومدم و زیارت نرفتم دلم خیلی‌ تنگ شده. من تمام موفقیتهای زندگیمو و سلمتیمو مدیون آقا امام رضا هستم.
بعدا سر فرصت تعریف می‌کنم برات.

خیلی‌ خوش بگذره سفر

لبـخند پنبــه ای چهارشنبه 5 فروردین 1388 ساعت 13:11 http://www.viv2.blogfa.com

صمیمم ...هرجا میری مواظب خودت و نی نی باش!
زیاد شیطونی نکن !
امیدوارم سفر بهت خوش بگذره !!

تولدت هم پیشاپیش مبارک !!:*


با سلام خدمت شما دوست عزیز و همراه همیشگی ...
دیگر نگران بازدید وبلاگ خود نباشید ...
فقط کافیست لینک خود را به طور کاملا رایگان در لینک باکس اینترنتی مرلین به نشانی www.merlin.ir ثبت نمایید ...
تا هم بازدید وبلاگ شما دوچندان شود و هم رتبه ی گوگل وبلاگ خود را افزایش دهید ...
منتظر حضور صمیمانه شما هستیم ...
با آرزوی موفقیت روز افزون شما دوست عزیز ...
مرلین باکس ، بهترین در دنیای لینک باکس ...

ساره چهارشنبه 5 فروردین 1388 ساعت 10:36 http://sareheh.persianblog.ir

صمیم مهربون سال نوت مبارک. تولدت هم پیشکی مبارک، البته جشن تولدت هم پسکی مبارک! امیدوارم امسال برات پر از شادی و خوشی و سلامتی و آرامش کنار علی آقا و نی نی گلی باشه... سالت خوش صمیم جون مهربونم با دعاهای قشنگ تحویل سالت...
سفر به سلامت، طرفای ما میای یه ندا بده گاوی گوسفندی شتری خرووووووووووووووسی چیزی فدا کنیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد