من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

راز قدرت!

اومدم تغییرات بدم تو قالبم کلا فوت شد اون قبلی!!! فعلا اینو داشته باشین تا ببینیم چی پیش میاد!

این روزها سرم خیلی شلوغ بود تا جایی که حتی فرصت نوشتن از اتفاقات خوشایند  اخیر رو هم نداشتم ولی تعطیلی آخر هفته فوق العاده ای داشتم که اولین فرصت حتما مبسوط!! میذارمش.و  اما:

و اما......

شاید خیلی وقت ازاون نقد کذایی وبلاگ من گذشته....... و شاید من همون وقت لازم بود پاسخ یا به عبارتی روشنگری  به نویسنده خانم  اون وبلاگ نقد کننده که بعد ها فهمیدم خودش رو اقا و کورش نام نهاده میدادم ولی تا الان خیلی لازم ندیدم . تا امروز که تغیر 360 درجه ای نویسنده در نوع سلاح بکار برده و نحوه قلع و قمع کسانی که بدلایل شخصی ازشون خوشش نمیاد  رو دیدم و همچنین نقد وبلاگ یک دختر ترشیده که چند باری خوانده ام و در طنازی نویسنده آن شکی  هم البته نیست.و بعد متاسف شدم برای کلمه نقد که آنچنان در مورد من و بقیه دوستان  به بازی گرفته شد.باور کنین اون روزی که برای اولین بار اون نقد خودم رو خوندم فقط از ته دل خندیدم .روز جمعه بود که دوستی  برام تکست فرستاد و خواست آروم  و در کمال آرامش بخونم که از خودم جز این توقعی دیگه در برخورد با اون نوشته هم نداشتم.خب خوندم و چون سابقه ذهنی داشتم از کامنت هایی که سراسر توهین و فحش بود  هضم علت اینهمه  بی انصافی برام راحت بود.  اون موقع نه بخاطر این سکوت کردم که  با نویسنده اش موافقم و نه بخاطر این الان مینویسم که دارم اذیت میشم.به عبارتی نه اون موقع ارزشی به توهین ها دادم و نه الان  با دیدن  دشنام ها یا به به  چه چه هایی که به نویسنده اون وبلاگ میشه  چیزی از خوشبختی و آرامش زندگی زیبای  من کم میشه..... من فقط اینا رو مینویسم چون به قول خانم منتقم!!!!! :  راز قدرت، شفافیت است !

 - نویسنده اون وبلاگ ادعا کرد اول از همه برای خود من کامنت محترمانه بابت اطلاع رسانی نوشتن اون نقد   گذاشت و اظهار کرد  من تاییدش نکردم.بخش دومش رو درست نوشته بود بر خلاف همه ناراستی ها در نوشتار کنونیش .ولی بخش اول رو نه! چون به کرات قبل از این اطلاع رسانی  مودبانه!!!!! با همان آی پی برایم کامنت گذاشته بود  با این مضمون که تو فقط ادای خوشبختی را درمیاوری و دروغ میگویی و من اصلا نشانی از عشق نمیبینم و همه این ها ریاکاری است و کلی توهین های دیگر که فقط با انتخاب گزینه حذف آن ها را از صفحه ذهن و نظرات وبلاگم حذف کردم و تایید هم نکردم چون لزومی نمیدیدم  به این اهانت ها بر خلاف برخی  دوستانی که مشتاقانه تکریمش کردند ارزش قایل شوم.من مطمئنم نویسنده اون نظرات خود همین خانم هستند  چون اولا کلیه نکات و توهین هایی که برای من نوشت عینا در نقد گونه نوشته اش  تکرار شد منتهی کمی با ملاحظه تر!!!! حدس زدن اینکه اگر اون نوشته ها با ملاحظه بودند پس آنچه برایم  درابتدا نوشته بود چه بود را به خودتان واگذار میکنم.و حالا برویم سر قضیه کامنت هایی که محبت بی شائبه !!!!و دور از غرض !!!!نویسنده اش را میرساند.

یک نمونه از کامنت هایی که 10 بهمن 1386به نام همکار با این آی پی  IP: 217.219.73.160   برایم  آمد  را ذکر میکنم . همان پست ولنتاین را میگویم :نمونه ای از خروار توهین هایی که به من شد و پاسخ ندادم.

صمیمی چرا اینقدر خطرناک می نویسی انگار یک جات می خاره  بعدشم اگه کسی نخواد از تو رختخواب شما بدونه باید کی رو ببینه  نظرت رو هم در مورد خیانت مرد به زن اصلا نمی پسندم اونم نسبت به علی که من می دونم چه پسر گلی است واقعا که لیاقت چنین شوهر ماهی را نداری دلم براش کباب شد در عوض من بخاطر روحیه رومانتیکی که دارم ُچه نقشه ها برای ولنتاین کشیدم آخه ولنتاین من واقعا خاصه در ضمن دوست هم ندارم از ما جراهای تو رختخواب همه جا  جار بزنم چون فکر میکنم خصوصی است  
لطفا این اصطلاحات د مد را هم ایقدر معرفی نکن اینها همه اصطلاحات old american هست که امروزه منسوخ شده است تو دستور العمل جدید ۱۳۸۶ از ما خواسته شده دیگه این اراجیف رو درس ندیم به هر حال برات ارزوی موفقییت می کنم البته تو جنبه های مفید و خارج از رختخواب زندگی ات!!!!

که خب  من ضمنی فهمیدم  که آن کامنتر  محترم خودش در دانشگاه حتما تدریس میکند !!!و حتما خیلی من بی ادبم و ایشان خیلی خوب تر و ضمنا لایق تر برای همسری همچون علی ......

ضمنا قضیه رختخواب بنده هم همون توصیف  بازی  قلمرو من و قلمرو علی و اینکه روی هوا با پا وارد قلمرو همدیگه میشیم و بازی میکنیم و اینا بود که انتهای پست ولنتاین نوشته بودم و خب الحمدلله  فهمیدیم ذهن برخی از خواننده ها از کجاها به کجاها پرواز میکند!!!!

بعد کامنت های دیگری با نام همکار صمیمی آمد با این آی پی : 217.219.73.164  که در مورد همسرم بسیار حرف زد و او را علی عزیز من (یعنی کامنتر) خطاب کرد واینکه من حتما با این هیکل گنده ام مشکل نازایی دارم و غلط میکنم ادعا میکنم که در روابط خودم با همسرم  کامل و عالی هستم چون این هیکل زشت( که  بماند چگونه آن کامنتر نسبتا محترم!!!! از پشت مانیتورش رویت کرده) برای هیچ مردی جذابیت ندارد و حال  هر شوهری را بهم میزند....!!!!!!!!!!!!!

کامنت های دیگری  بخصوص با   آی پی   75-39-107-87   توهین های بسایر زشتی را مینوشتند و از اینکه من انقدر احمقم که با  تن ماهی و سیب زمینی سرخ کرده(که غذای مورد علاقه همسرم هست ) هم حتی پز میدهم : کامنتی که دقیقا برای خودم هم آمده بود و در کامنت دانی خانم منتقم هم بود:  واقعا" بهترین غذایی که در منزل شما سرو میشه کنسرو ماهی تن هستش؟!!!!!!!! پیشنهاد می کنم "لااقل" در این فضای مجازی آبروی خودتونو حفظ کنید!!!!!!!

شما ببینید چطور بعضی ها از یک حرف شما سر از کجا در می آورند.مثلا من که گفته ام برای ولنتاینم غذای محبوب همسرم را درست میکنم چگونه منجر به این شده که آبرویم در وبلاگستان که بند یک تن ماهی بود این طوری بر باد برود!!!!

میدانید قصدم این نیست که بگویم همه این ها کار یک نفر است  و مظلوم نمایی هم نمیکنم چون نه مظلومم و همانطور که تا بحال هم فهمیده اید به هیچ کسی  اجازه نمیدهم سوار من شود ولی نکته جالبی را الان دیگر لازم میدانم شما هم بدانید

با دیدن یکی از  کامنت های توهینی به خودم با تعجب آدرس را هم دیدم.وقتی رفتم ببینم نویسنده اش چه مرگش است دیدم خانمی است که از زندگی زناشویی خود اصلا راضی نیست و دائم تکرار میشد کاش ازدواج نمیکردم و زندگی خودم را میکردم و من و همسرم دیگر گرمای اول را نداریم و ..... .کامنتی نوشتم که حالا فهمیدم علت همه این بغض و کینه ها چه بود و کاش  به خوشبختی بهتر و بیشتر فکر میکردی و خواستم سند کنم که دیدم آن نویسنده حتی ارزش این را هم ندارد و بدون گذاشتن کامنت خارج شدم .میدانید آدرس آن وبلاگ چه بود/ شاید برایتان جالب باشد.  سر از وبلاگ (( تو را من چشم در راهم))   البته لطفا با وبلاگ فیروزه قشنگه عزیزم  که نامش مشابه ولی آدرسش  http://2nimeyeroya.blogsky.com/ است اشتباه نشود)به آدرس   http://www.binam.blogfa.com/  ( این  لینک ) در آوردم. طبیعی است وقتی  آن نقد بیرحمانه را در مورد خودم خواندم نام نویسنده اش هی مرا یاد چیزی میانداخت و وقتی با سراغ  آن وبلاگی که برایش کامنت نگذاشتم رفتم با صفحه خالی و آرشیو پاک شده آن مواجه شدم و دلیلی ندیدم پیگیری کنم چون همه چیز برایم روشن بود و  برای خودم جالب بود شاید برای شما هم باشد

و اما چند نکته:

1- چطور کلمه سر در وبلاگ  آن مثلا منتقد یهو از نام (( نقد وبلاگ های خاله زنکی و اجتماعی و سیاسی و ).... به نقد و برسی وبلاگ های رده شخصی  تغییر یافت. جز اینکه نویسنده پس از استتار ناشیانه خود در  لباس و نام  کورش  و انتقاد خوانندگانش از نام وبلاگ و .... ترجیح داد شمشیرش را کمی بیشتر  زیر آستر نازکش پنهان کند؟

2-نوسنده  آن نقد به کرات سعی کرده در و دیوار وبلاگ من راپرده نقره ای تخیلات من نشان داده و  پرده ای عاریه ای برای نشان دادن عشقی که ایشان از همان پست اول!! به سطحی بودن و دروغی بودن آن پی بردند. که باز هم تکرار میکنم چسبیدن به بیخ خر یک نفر وسط خیابانی شلوغ و پرسیدن این سوال که تو به چه حقی احساس خوشبختی میکنی و من در مقام دانای همه چیز دان !!!! حس میکنم تو در عمق بدبختی و لجن بیهودگی داری دست و پا میزنی  در جامعه متمدن امروزی باورش حداقل برای من  کمی سخت است و از عقل به دور.

3- ادعا شد من در وبلاگ خود  به آموزش معا....شقه  .... و راهکارهای  داشتن روابط زناشویی  شیرین!!!!!! می پردازم که بسی باعث شعف و شادی من می شود اگر کسی از لابلای روز نگارهای من (و نه روز مرگی ها که هیچ روز من روز مرگی نبود در کنار همسرم) به چنان مطالبی پی برد چون حداقل لازم میبینم یکبار هم که شده درهمین جا هم ذکر کنم که بله دوستان! علت عشق گرم و پایدار نه تنها  من و همسرم   بلکه اکثر زوج های خوشبخت و شاد حداقل در  95 در صد داشتن روابط گرمی است که نه توضیح خود آن ها بلکه نمود آن گرما را خودم بارهاا نوشته ام و کتمان نمیکنم اما اگر شما در جایی کلمه عشق را بکار ببرید  لزوما  نباید اولین کلمه ای که به ذهن آک شما خطور میکند عشق بازی باشد!!!!!!و یا بی شرمانه نوشتن از دسشویی رفتن من (که همان  در آوردن شلوار و راحت رفتن به دسشویی  که بارها گفته ام منظورش می باشد) بی حرمتی بود بس بزرگ به ساحت با ادبیات!!! این بزرگ زن کوچک  افکار!!!!!

4-.ایشان خود هم نمی داند بلاخره ما را  خوشبخت تصور کند یا نه :

علی رغم اینکه نویسنده تمام تلاش خود را برای بیان تخیالات خود بکار برده، باز هم نتونسته حس خوبی در خواننده ایجاد کنه، هرچند شاید واقعا آدمهای خوشبختی باشن و ایشون قلم خوبی نداشته باشن و بالعکس عمل کرده باشن ولی چندین سال وبلاگ نویسی نویسنده راجع به زندگی مشترکش نشون داده که خلاف این امر صادق است.

اگر منظور چندین سال وبلاگ نویسی خود منتقد بود که ما همان چند ماهش را خواندیم و فهمیدیم موضع قضاوت ایشان  کدام اندامشان می باشد!!! حداقل مطمئن شدیم کله اشان نمی باشد.و اگر از کل آرشیو من فقط گوزیدنش را به یاد آورده که بهتر است در مورد تعداد سلول های خاکستری همچین منتقدی  دیگر چیزی نگویم که میترسم با باد یکی از همان ها بر باد برود!!!!!

5- بنده متهم شدم که:

ایشون پرده دری و وقاحت رو با طنز اشتباه گرفته اند و گاها به خاطر تقلید از وبلاگهای دیگر که نویسنده های طنازی و هنرمندی دارند، سبک نوشته خودشون رو هم فراموش کردند

که خدا راشکر هنوز  زنده ایم و منظور ایشان که گیلاسی عزیزم میباشد را هم دیدم که چگونه حق انصاف را در باره ایشان نیز همچون ما کامل بجا آوردند!!!!!بجاست به کامنتی دیگر هم اشاره کنم که در آن خطاب به من گفته شد: خیلی حال میکنی از گیلاسی تقلید میکنی و  جالب که هرگز همچین چیزی را نشنیده بودن تا اینکه باب این مقوله گهر بار از سوی این منتقد برای دیگران  باز شد!!!!

6- میگفت من به ریش همه میخندم و سعی میکنم خودم را آداب دان و با کلاس معرفی کنم و حتی به خانواده خودم هم در مسخره کردن رحم نکردم و ....

خب از کسی که  نوشتن شرح گوزیدن من را یکی از نشانه های تلاش برای آداب دان نشان دادن خودم میداند و یا به کرات توضیح دادن نحوه دسشویی رفتنم را حجتی میداند برای  آداب دان بودنم (چون به فاصله کوتاهی به بی ادبی من و سپس تلاش فراوانم برای با ادب نشان دادن خودم!!! اشاره میکند ) دیگر انتظاری  بیش از این نمیرفت و نمی رود.خب نوشتن از انگشتر خرکی (منظورش البته همان کله نشان که من میگفتم بود که هول کرد و پایش لیز خورد و هو وسط خیابون چپ کرد بنده خدا!!!!) من هم به مسخره گرفتن شعور شما خواننده ها و دوستانم بوده و نیست که یهویییییییییی تالاپی از آسمون این وبلاگ افتاد زمین و هیچ کس نوع نوشتن و شوخی کلام من را نم فهمید !!! این شد که مثل ایشان همه متعجب و ناراحت شدند از اینهمه بی ادبی و بی لیاقتی من که باز هم شکر خدا ایشان همچون فرستاده ای بر حق بر ما نازل شده و ما را در راه درست نوشتن و با ادب بودن و بی تربیت نبودن!!!!! ارشاد کردند و کماکان میکنند هر چند بنا به گفته خودش پرونده آن جنایت!!!!! (نقد ایشان) دیگر بسته شده است!!!! و خاک میخوورد روی تاقچه!!!

7- ضمنا من ارتباطی بین چاقی خودم و نقد نوشته هایم نمیبینم !!!شما اگر یافتید به ما هم نشان دهید.

 و اما: این هم دوربین مخفی  ما !!! (اصطلاح مضحکی که  منتقد –البته صحیحش منتقم می باشد!!---بنده خدا برای رد یابی عکس العمل من ابداع کرد)

*- هیچ اجازه ای از من گرفته نشد (علیرغم ادعای  نویسنده در ابتدا) و با توجه به اینکه نوشته بود اصلا لزومی به اجازه گرفتن نیست و نویسنده آن نقدها!!! هر که را صلاح بداند به پای میز محاکمه اش!!!!! می کشاند عین کلام خطاب به یک کامنتر: ضمن شما به هیچ صورت نخواهید توانست جلوی ورود مرا به وبلاگتان بگیرید و یا حتی نقد وبلاگتان را، این به خود من ربط داره به کدوم وبلاگ با ارزش و کدام وبلاگ زاقارت بروم و ربطی هم به کسی ندارد. و یا خطاب به خانم شکیبا که گفه بودند باید از آن فرد اجازه گرفت بعد در موردش نقد نوشت گفت: قرار نیست از منتقد دعوت به عمل بیاد !!!!!بنابراین دوستان!نهایتا اگر من یا شما یا هر کسی در این دنیای مجازی اگر  دلش نمیخواهد مورد هجوم قرار بگیرد باید برود و در دفترچه یادداشت دارا و سارایش بنویسد و همه حتی شما!!!! حق دارید که در حریم افراد پای کوبان و دست افشان وارد شوید و یکباره پپتیکو پتیکو کنان از رویش رد شوید و بگویید میخواست وسط پیاده رو راه نرود و فکر گاری های حمل زباله را هم میکرد!!!!! که به علت مدرنیته بودن شهر ها چون نمیتوان از خیابان گذشت به پیاده روی امن و ایمن  دیگران میتازند!!!!!

 

*- در پاسخ به فردی که معترض بود و نوشته بود نقد شما توهین بود و نه انتقاد سازنده !! منتقد نسبتا محترم به گفتن اینکه نه توهین بود!!!!( خدایا شکرت!!) و نه انتقاد سازنده !!!!( احتمالا منظورش این بوده که برای درست کردن لواشک پخته  دست به نوشتن این در ها و گهر ها!! میزند!) اکتفا نمود.و هدف نقد را بسی بر همگان روشن نمود!!!!

 

*-  آن خانم مثلا منتقد  نوشت : (((حداقلش من تو نوشته ام فحش و توهینی در مورد نویسنده اون وبلاگ بکار نبردم، بلکه دقیقا به نوشته ها و کلمات خود ایشون رجوع کردم))) و من(صمیم) الان  در حالیکه در ادبیات فارسی ام و معانی که از کلمات دارم تو ذهنم را  باید تجدید نظر کنم  !! داوری را بر عهده خودش میگذارم.!

*یا در پاسخ به  فردی که گفته بود هدف نویسنده بدنام کردن وبلاگ من بوده این چنین پاسخ داد:

باور کنید من به جز نوشته های وبلاگشون، ایشون رو نمی شناسم و هیچ غرض ورزی و دشمنی نسبت به کسی که نمیشناسمش ندارم ( که کاملا مشخص بود !)و حتی در کامنتی که برای خود ایشون گذاشتم که تایید هم نشد بهشون گفتم که شاید من بد برداشت کردم ولی بعضی نکات قابل اغماض نمی باشد.

در حالیکه من  نه کامنتی از آن خانم  بابت اطلاع رسانی از نقد وبلاگم در یافت کردم ( البته به جز آن توهین ها) و نه نوشته ای مبنی بر بد برداشت کردن او دیدم.و این دروغ و ریا کاری ها و هر جا کم آوردن ها نوشتن اینکه مجاز به وارد کردن بیشتر از دو هزار حرف نیستند( د رحالیکه به بعضی ها هم یک کلام حسابی پاسخ ندادند ) خیلی کریه به نظرمی آید.

 

*یا در پاسخ به فردی که به یکی از نوشته های من اشاره کرده بود گفت: راست میگویید کاش در نقدم به زیبایی پست "شیرین" اشاره میکردم چون نوشته ی دلنشینی بود و یکی از حقایق اجتماع رو گوشزد میکرد. که برای خالی نبودن عریضه  هم که شده میتوانست این را در نقد اصلی نه کامنت بعد از آن متذکر شود.!!!!یا اینکه؛شاید حق با شما باشه و من باید نقاط مثبت رو هم می نوشتم ولی اگه بگم در تمام این وبلاگ هیچ حس خوبی به من دست نداد و هیچ نکته مثبتی ندیدم دروغ نگفتم خب چرا وقت ظاهرا ارزشمندش را به این کارآگاه بازی ها اختصاص داد و می دهد؟ چرا به خودش خمپاره میبندد و سر راه وبلاگ های شخصی  دیگران قرار میدهد؟!! تا بگویند فهمیده است؟ ( از آن لحاط البته!!!)

*  منتقم پس از اینکه دید من عکس العمل مطابق میل و پیش بینی شده اش را نشان ندادم  و سایر دوستان را به آرامش دعوت کردم و هنوز هم میگویم در آن زمان و حتی حالا هم ارزشی به نوشت ههای سخیفش حداقل در مورد خودم! قائل نبودم عنوان کردند: خدا را شکر که توانستیم لبخند بر لب نویسنده وبلاگ مذکور بیاوریم و سبب خیر شده تعداد بازدیدهای ایشان را از 20 نفر به 21 نفر بیافزاییم!!!!!!

خب اگر وبلاگ من نمونه بارز یک وبلاگ خاله زنک بود چرا از وبلاگ های بهتر شروع نکرد!!؟

پاسخ: فقط من احساس کردم لازمه به همین وبلاگهای پیش پا افتاده و یا روزمره نویسی بپردازم، چون واقعا روند بدی رو داره طی میکنه و به شدت لوث شدن  (اینجا منتقد در نقش رابین هود ظاهر میشود!!)

و یا باز هم در پاسخ به فردی که نوشته بود حداقل از ویلاگی شروع میکردی که مورد علاقه خودت بود نوشت: در مورد وبلاگ اولی که هیچی !!!ولی میتونم بگم در شاید 70 یا 80 درصد وبلاگهایی که نقد خواهم کرد علاقه شخصی خودم هم وجود داشته  و اینجا بود که من متوجه شدم نقدی که در مورد مثلا گیلاسی نوشته از طرف یکی از علاقمنداش با دوز 70 درصد به بالا بوده!!!!!خدایا باز هم شکرت!!!

اگر وبلاگ من اینقدر خواننده( نه کامنت گذار) در روز دارد چرا از وبلاگ های پر طرفدار و پر مخاطب شروع نکرد؟

اگر کانتر پایین وبلاگ عدد 86.600 را برای فقط 90   پست  آنهم در 8 ماه نشان میدهد با کمی محاسبه میتوان فهمید آمار بازدید کنده ها حداقل کمی!!!!! فقط کمی !!!!! بیشتر از 20 نفر در روز بوده است.شاید به آمار بازدید های وبلاگ های پر خواننده ای چون  گیلاسی عزیزم نرسد(که منتقم جایی عنوان کرد شاید هم سبک های این دو نفر مثل هم باشد و تقلید نباشد: در پاسخ به خانم ساجده) ولی حداق 360 الی 370 بازدید در روز را داشته است. و مهم تر اینکه آمار این جا روی خوشبختی و گرمی بین من و همسرم تاثیری ندارد هر چند مرا بی اغراق باید بگویم صد البته به نوشتن دلگرم تر میکند.البته این جا باید خدا را شکر کرد که آمار وبلاگ خودخانم منتقم!!  به صدقه سر این گرد و خاک ها!!! رقمی رو به افزایش را نشان میدهد که این پیروزی بزرگ و هدف اخلاقی!!!  جای تبریک دارد!!!!!

نحوه برخورد منتقم با کامنت گذاران  نشان می داد چه  فشار عصبی روی ایشان هست که کماکان  کتمان میکرد و اینگونه پاسخ فردی که گفته بود این نوشته ها نظر شخصی شما بود  را داد که؛


به من اینطور القا شد که شما دارای حالتهای عصبی می باشید و تنها هدفتون جوسازی و جبهه گیری هست، از ادامه ی بحث با شما معذورم مگر در پست های آتی

 

این ها همه نمونه ای از خروار بود تا حداقل برای خودم بیشتر ثابت شود مثلا نقدی !!! که بر  خود من و نه نوشته های من وارد شد از سر بغض و کینه بود دلیل این کینه هم  هر چه هست نمیدانم فقط میدانم  اولین نفر در دنیای مجازی  نبود و آخرین هم نخواهد بود. این جور نوشتن ها فرصتی میدهد به شغالان  و کرکس ها و مردار خواران تا به بهانه نقد خانم منتقد، بر هم بتازند و محیط آرام وبلاگستان را به آتش کشند.به قول یکی از دوستانم آدم ها اصلا آن چیزی که نشانت میدهند نیستند .

و چند کلمه حرف با خوانندگانم:

ذات و ماهیت نقد کوباندن شخصیت یک فرد نیست .شما  اگر به تشنه ای  قطره ای اب بدهید ممنونتان می شود چون نیازش را برطرف کرده اید آن هم  در زمان و مکانی مناسب ولی اگر وسط  زمستان که هوا سرد است به کسی که دارد از شدت پر بودن مثانه میترکد   داخل یک آفتابه  کثیف و بدبو اب تعارف کردی و طرف نه تنها قبول نکرد که نگاهی  عاقل اندر سفیه هم به شما انداخت حق را به خود نده چون در مکان و زمانی  نا مناسب و در ظرفی توهین آمیز و در حالی که آن فرد هیچ کمکی از شما نداشت خواسته اید  مرهون لطفی کنیند او را که جز دشمنی  بار و ثمری ندارد.من اگر نقاشی هایم را پیش استاد نقاشی ببرم هر چه بگوید با جان و دل در مورد نقاط ضعفم میپذیرم ولی به کسی که حتی توان کشیدن خطی صاف  و یکدست  را بر بوم نقاشی ندارد اجازه نمیدهم اثر من را زیر سوال ببرد و اگر هم برد نشان از نشناختن ظرف زمان و مکان  مناسب  دارد.پس خانم منتقم: شاید الان با تغییر رویه خود و از آن طرف بام افتادن و مجیز عده ای را گفتن و به حق و شاید ناحق همه  نکات را مثبت دیدن و خود را دلسوز نشان دادن ، محبوبیتی کسب کرده باشی ولی همه این ها فقط در دنیای مجازی است و کم شدن کامنت رهای افرادی که به آن ها تاخته ای یا زیاد شدن آمار خوانند ههایشان نه سودی برای تو دارد و نه سود و زیانی برای آنها ولی درک خوشبختی بین بازوهای  همسری که چشم هایش را بر صورتت میدوزد و ارام در گوشت زمزمه میکند تو هدیه  زندگی من هستی و بعد در آغوشش میلغزی و همه تهمت ها و دروغ های مجازی را با عشقی صمیمی و گرم و  مهم تر از همه واقهی عوض میکنی چیزی است که افراد مغرض از آن محرومند و حجب حرمان سخت و خسران جبران ناپذیری........

همه این ها را نوشتم در حالیکه بیش از پیش به قدرت عشق  و جریان سیال آن در زندگی ایمان دارم و بر این باورم عشق در انسان نیرویی پدید می آورد که هزار ناملایمت را توان رویارویی با آن نخواهد بود...........

 اهورای عشق همیشه محافظ قلب و روحتان باد......

 

 

 

 

نظرات 60 + ارسال نظر
هرمزان جمعه 18 فروردین 1391 ساعت 23:06 http://hojabr-e-yazdan.blogfa.com****bidel-8888.blogfa.com

سلام.تازه رسیدم به اینجای وبلاگت.!
(همونم که گفتم 2سال طول میکشه که همشو بخونم.)
بسی حرص خوردم.ولی خب خواستم بگم من ازت دارم یاد میگیرم.(گفتم یه قسمت از یکی از متن هاتو کپی کردم برای آقای شوهرم!)
و البته دارم نتیجه ی بهتر شدن روابطمونو میبینم.
میخونمت.
همیشه خوشبخت باشی و پرانرژی.

بشری چهارشنبه 22 اسفند 1386 ساعت 12:56 http://boshraa.blogsky.com

سلااااااااااممممم
واااااااااااااای قالب جدید!!
اگه بدونی یهووو انقده تعجب کردم که وبلاگتو این شکلی دیدم! گفتم نکنه یه نفر دیگه با اسم تو وبلاگ زده!!!
مبارکههههههه :-* :-*
راستی حواست خیلی جمعه.. خوشم میاد

ممنونم بشری جون
فک کنم قالب بیستمی بود که تو این چند روز عوض کردم....
مرسی.

مریم چهارشنبه 22 اسفند 1386 ساعت 10:14

خوب اصولا این مدل نقد ها و جواب دادن به نقد هابسیار وقت تلف کنی هستند...چون شما رو نمیشناسم و از زندگی خصوصیتون هم چیزی نمیدونم کاری به اون قسمت هاش ندارم...ولی این که اکثر اصطلاحاتی که میگید انگلیسی دهه ۴۰ امریکا هستند درسته...قبلا هم این مورد رو گفته بودم بهتون که تایید نکردید...این اختمالا تایید نمیکنید! که البته مهم نیست...چون مخاطب من شما هستید به عنوان اموزگار! نه مخاطبین شما!

مطمئن باشید اگر لحن آروم و منطقی مثل الان داشت اون کامنت رو حتما تایید میکردم .......
اتفاقا این یکی رو تایید میکنم چون من همه چیز دان نیستم و ضمنا تا حالا هم خارج از ایران زندگی نکردم که بدونم قدمت بعضی اصطلاحات چقدره و خیلی خوشحال شدم الان که گفتین .و خیلی خوب شد .
فقط بهتره اگه باز هم فرصت دارین برام بنویسین که اون ها آیا الان کاملا منسوخ شدن یا اینکه تغیر کردن و به چی.؟.مثلا یکی از دوستان خوبمون برام نوشتن که به جای to see john الان مردم میگن to run to the john و من هم با ذکر نام ایشون مطلب رو گذاشتم و تصحیحش کردم.
خوشحالم که نظرتون در مورد تایید نشدن این کامنت عوض شد.چون از کامنت های مفید استقبال میکنم.
به امید دیدار

صمیم (خودم) چهارشنبه 22 اسفند 1386 ساعت 09:27 http://alisa50-50.blogsky.com

از همه دوستانی که کامنت های خصوصی گذاشتن برام و در مورد خودمون صحبت کردیم هم ممنونم و بنا به خواست و توافقی که با هم کردیم بهعضی ها رو که شاید خیلی ربطی هم به این نقد نداشت رو تایید نمیکنم.ممنونم ازتون.

تنها چهارشنبه 22 اسفند 1386 ساعت 08:00

سلام صمیم صمیمی.مطلبی که نوشته بودی خوندم واقعا نمیدونستم بعضی ها تو دنیای مجازی هم دست از حسادت وبد جنسی شون بر نمی دارن.فقط مخوام بگم اصلا به حرفهای اون نفر توجه نکن به کارت ادامه بده همسرت رو هم هر روز بیشتر دوست داشته باش. من یکبار ازت کمک خواستم بهم کمک کردی این نشونه انسانیتت بود.انسانی(به معنای واقعی)پس همه چی داری.شاد باشی

مستانه چهارشنبه 22 اسفند 1386 ساعت 02:44 http://baadbadak.blogsky.com/

عجب توضیحات مبسوطی بود. مفیوض گشتیم.

گیلاسی چهارشنبه 22 اسفند 1386 ساعت 02:07

علی رغم اینکه ایشون گفته بودند در برابر نوشته های که ازشون نوشته میشه فقط کنار دیوار میایستند و سوت !!! میزنند ... ما دیدیم که کاملا بعد از نوشته تو عصبی شدند و در حال پرخاش گری هستند . من تصور میکردم بعد از نوشته تو بیاد و بنویسه بلاگری که نقدش کرده بودم در مدح من نثر نوشته ! همانطور که جریان شعر ملودی با اون همه حرف و حدیث رو در مدح خودش دونست و کلی باعث انبساط خاطر ما ها ( میدونن کیا هستند ) شد !!!
اره عزیزم ٬ فکر میکنی برای چی نقد وبلاگ های سیاسی و اقتصادی و هنر رو پاک کردند و نوشتند شخصی یا به قول خودشون به زودی میشه خاله زنک به توان دو !!! هر کسی را بهر کاری سختند ... گاو نر میخواهد و ... و ایشون رو خدا خلق کرده برای نقد وبلاگ های خاله زنکی !! سیاسی ؟ اقتصادی ؟ هرهر !!! شوخی کرده بود ما بخندیدم !!! ایشون وقت با ارزششون رو در راستای خواندن وبلاگ امثال ما گذاشتند چون رسالتی بود که بهشون محول شده بود و به نحوی احسنت !!!!! دارن اجرا میکنند !!!

نکته جالب در مورد کامنت دونی ایشون اینه که تعداد اندکی هستند که با هم گفتگو میکنند !! خانوم های با شخصیت و فهمیده ای که متاسفانه شخص مثلا منتقد حرمت بزرگتر و کوچکتری رو نگه نمیدارن و باعث رنجششون هم میشن . جالب اینجاس وبلاگ خاله زنک ما ها بیشتر از وبلاگ ایشون توش اقا !! تردد میکنه !!!
دیدن و فهمیدن این چیزها اصلا سخت نیست و فقط کافیه خواننده این وبلاگ باشی !! ما ها رو که سرگرم میکنه خدا خیرش بده !
حسن دیگری که غیر از سرگرمی برای من داشت شناختن مثلا دوستانم بود ! خانومهای که فکر میکردند اینجا هم خونشونه که بیان و از همدیگه بد بگن و غیبت بکنند ... انگاری اینجا همه مثل خودشون هستند و نمیفهمند نویسنده این کامنت چه کسی بوده !!! میگن ابله همه رو ابله میدونه قضیه اینه !!!!
بگذریم ! مرسی که نوشتی هم من و هم تو و هم سایر دوستان میدونیم که این نوشته ها به چشم جناب منتقدمون نمیاد و ایشون دارند سوت میزنن و وبلاگ نقد میکنند !! خوبه !!! از سر ما که گذشت مگر اینکه بخواد دوباره یا سه باره نقد کنه یا فحاشی کنه یا اخر سر بشینه تو لگن اب سرد !!!!
مگه غیر این کاری میتونه بکنه (:
بیا اینا رو تایید کن دیگه !! جیگرم گذاشتی من برم بعد بیای تایید کنی !! من نیستم تا یکشنبه .... فدای تو ...
این بشر همه چیز رو تک بعدی میبینه !! یه بار نوشته بود من فقط از شاش !!!! ماشا مینویسم و کامنت نداره ! برا یتو نوشته در مورد .... مینویسی (: اخه برای چی از ...... مینویسی !!!!! چرااخه !!!!! دیگه از ..... ننویس !! (:

گیلاس من از همین تریبون در حالیکه به شدت نادم هستم از نوشتن اون مسائل مربوط به ..... خودم !!!!!!!! و دارم اشک ندامت میپاشونم روی گون های گرد و چاقالوم!!!!!!! به تو قول میدم هرگر نذارم نوک انگشت پام رو هم حتی کسی ببینه تو این وبلاگستان!!!!! چون یهو کمیته چی هاشون میریزن و میبرنمون!( غششش!!!)
قربونت.مواظب ماشا و کفهاش باش!!!!!خیلی تو چشمه کف ش.....ش این ماشا انگار!!!!(چشمک!)

گیلاسی چهارشنبه 22 اسفند 1386 ساعت 01:45

صمیم عزیزم در مورد جنسیت شخص مذکور حرفی ندارم . زن یا مرد فرقی نمیکند .مهم کاری است که انجام میدهد ....
در نقد وبلاگ تو نشان داد که هر که هست چه زن چه مرد بی ادب است و کسی که بلد نیست از کلامات بازی بگیرد ... احتمالا فقط باهمین لحن با اون صحبت میشده که غیر از این حتی بعد از این مدت هم نمیتواند با کسی درست صحبت کند. به خودت هم گفتم وبلاگ تو نقد نشد ! نوشته شد تا شخصیت خودش رو نشون بده !

وبلاگ من هم که هرچه گفته به عینه در کارهای خودش دیده میشه ولی نمیدونم چرا به من که رسید شد نقد !!! اصلا مهم نیست .

وبلاگ سوم با هماهنگی خانم نویسنده انجام شد قبلش با هم گفتگو داشتند . اونچه هم که ما دیدیم مثلاسبک جدیدی از نقد بود ! فقط این وسط ما لبخند به لبمان بود و فکر میکنیم که اگر با ما هم مشورت میکردند باز به گفته خودشون سر بریدنی در کار بود یا نه !! ( من خانم ساروی کیجا رو نمیشناسم و هیچ مشکلی هم با ایشون ندارم مسئه نحوه برخورد جناب مثلا منتقدمونه ! )

یک سری وبلاگ معرفی کردند که خیلی به نظرشون خوب بود ! خوب نظر شخصی ایشون به ما ربطی نداره !

باز یک سری رو نقد کردند !!!! واقعا معنای نقد زیر سوال رفته !!! که دختر خانومی به خنده و شوخی و به قولی عاقلانه با این شخص کنار امدند ! به طوریکه یک بار متوجه شدم در کامنتدونیشون در حال چت با هم هستند ! در حالی که من هیچ دلیلی در کنار امدن یا توضیح دادن به نظرات شخصی شخصی که نمیتونه درست صحبت کنه و نمیتونه اعصابش رو کنترل کنه ٬ نمیدیدم !! (خوب ما ها که شوهر داشتیم و انقدر هم این بشر برامون جذاب نبود که دنبال راضی کردنش باشیم ! ) لطفا کسی به خودش نگیره ولی فکر هم نکنند ما خر هستیم !

وبلاگ بعدی که مورد نقد قرار گرفت باز هم کینه توزی و لحن بد ... برخورد های تنش زا و ... بچه بازی !

وبلاگ اخر هم شکر خدا مورد علاقشون بوده و ایشون در حال نوشتنش همینطوری داشتند اشک میریختند از شدت دوست داشتن !

این طرز نقد یک منتقد فهمیده ! با شخصیت ! سیاست مدار و اگاه از فن نقد و بسیار عادل بود !!! قضاوت با عاقلان .

هیوا سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 20:15

سلام عزیزم
من گاهی میام و سر میزنم ولی هیچ وقت کامنت نذاشتم فقط میگم که من مجردم و هر وقت از عشقت و لحظه های خاصتون حرف می زنی فقط ارزو می کنم که من هم زندگیم به گرمی زندگی تو باشه.
در ضمن نظر 4 تا ادم تنگ نظر عقده ای رو که نقد نمی گن.
شاد باشی و عشقتون برقرار

مهرو سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 19:54

متهم عزیز / خسته نباشی/ بیچار ه کسی که به تو گیر بده.
فکر نمی کنی وکالت برای تو شغل مناسبتری باشه(نیش).؟!


تو را خدا یه پست باحال بنویس .
دلم برات یه ذره شده.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 17:47

سلاااااااااااااااااااااام
یوووووووووووووووووووووهوووووووووووووووووووو
ایول.
خوب پوزشو زدی.
حالا می خوام بدونم باز می خواد چه شیتی بخوره.
دقیقا مسخره ترین قسمت مثلا نقدش همین بود که گفته بود اینا فک میکنن خوشبختن ولی نیستن.اوج حسادت رو می رسونه دیگه.یه گاگول هم میتونه اینو بفهمه.
خوب کردی خوردش کردی.دستت درد نکنه.
مهسا.

ننه میراث جان یه کم یواش تر!!!!
قابل شوما رو نداشت دلبندم!!!!!

کاوه - روزمرگی سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 16:30

سلام صمیم عزیز

به قول شاملوی عزیز درین دنیا هستند مردانی که مردار زنان را دوست میدارند.

وقنی کامنت این همخیره ( تلفیقی از اخوی و همشیره ) رو در بلاگ خودم دیدم در مورد تو دوست عزیز اولش خواستم برات کامنت بزارم و دعوت به خونسردی کنمت ولی دیدم تو دوست عزیز خیلی منطقی تر و دارای سعه صدر بیشتری هستی که در مقابله با همچین به اصطلاح نقدی بر بیای و خودم و در رتبه و مقامی ندیدم که بخوام به اصطلاح من تو رو به ارامش دعوت کنم. این بود که واگذار به زمان کردم و خوشحال شدم که الان پستی درین مورد نوشتی . اونم نه در مقام عمل که فقط در مقام توضیح . این دوست عزیزمون که منم متوجه گردش ناگهانی و یکباره ایشان در نوع نوشتار و نگارش و نیز بخاطر هجمه انتقاد سایر دوستان از نوشته هاش و نتیجتآ لحن ملایم ترش شدم رو نیز به زمان واگذار میکنیم. باشد که از خزانه غیبش دوا کند.

شاعر عزیز و خوش لهجه میفرمایند : کی شود دریا به پوز سگ نجس؟؟

آرزومند آرزوهایت و ایام بکام .

جودی آبوت سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 15:58 http://whenurnot.blogfa.com

چه کنیم وقتی کامنت طولانی مان هم می پرد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از اول می شروعیم :
صمیم جان ننه قالب نو مبارککککککککککککککککککککک
ایشالا به پای هم پیر شین .
ما هم در عنفوان پیری (!!) بیایم اینجا و بخونیم و حالش رو ببریم.
وقتی اومدم و چشمم به پست طولانی ات از دور (!)‌ روشن شد ، گفتم به به میریم «صمیم نگار» ( یعنی چیزی که صمیم می نگارد / می نویسد !!) می خونیم و تا چند ساعت شنگول منگول میشیم
------------------------------------
بعد از خوندن پست :
۱- صمیم مادر بسی کیفور شدیم وقتی قلم شیوا و ادبیاتی ات را خواندیم و کلی فیض بردیم و البته برای فهمیدن برخی لغات بسی بیش از مقدار مجاز فسفر سوزاندیم ( اونم تو این بحران سهمیه بندی بنزین ، که یحتمل به زودی فسفر هم سهمیه بندی میشه !!)
۲- آخییییییی این خانوم منتقد/منتقده طفلک تقصیری نداشته که . بنده خدا هی بلاگ درست کرده هی هیچ کی نخونده . هی بازم بلاگ درست کرده ، هی تعداد ویزیتوراش از ۰۰۳/۰ در روز تجاوز نکرده ( اییی وووووووییییییی الان خانومه میاد این جودی طفلک رو هم به استفاده از کلمه منافی عفت «تجاوز» متهم می کنه!!) است. این شده که طفلک اومده سراغ برخی از محبوب ترین وبلاگ های وبلاگستان ( صمیم جان به خودت نگیر !!!! منظورم گیلاسی جان بود !!!!! نیش بازززززززززززز !! ما مخلصیم قربان !! بوس ) و شروع کرده به نقد ( بنویسیم نقد، بخوانیم غرض ورزی، حسادت ، هتاکی، تخریب ) و خلاصه گفته و گفته . طفلی طرفدار هم نمی خواسته ، فقط خواننده میخواد
۳- جودی به هیچ وجه یه طرفه به قاضی نمیره و قصد تخریب یا غرض ورزی هم نداره . ولی به عنوان کسی که تمام پست های صمیم رو خونده ، چنین اظهار نظر یا بهتره بگم غرض ورزی ای رو اصلا منصفانه نمی دونه
۴- این اظهار نظرها کاملا شخصی بوده و هیچ گونه پیگرد قانونی ندارد.
۵- من این وبلاگ را دوست می دارم و اگر هر کس دیگری دوست ندارد، خب ندارد !! به من چه !!

خدا نکشه تو رو جودی با این نیش بازت.
خوشحالم که ذکر کردی قصد تخریب یارو رو نداشتی وگرنه تو هم به جرگه دشمنان خونیش پیوستونده میشدی احتمالا!!!!!!

اون پیگرد قانونیت منو کشت ننه!!!

نوشی سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 15:46

اینا واقعی بود یعنی؟؟؟؟؟
انقد ملت بیکارن یا حسود؟؟؟؟؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 14:53

اینجا تاییدیه؟

کفشدوزک بدون کفش سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 13:44 http://www.eham.blogfa.com

صمیم عزیزم....
سلام....
راز قدرت...شفاف سازی
خیلی خوب بود........
درسته یکم دیر بود ولی لازم بود.......
عزیز دلم خودت واسه ماها اینقد عزیزی که خوندن هیچ پستی علاقه ی ما رو نسبت بهت کم نمیکنه
خوبه بدونی چقد از نوشته هات دوست داشتن و نشون دادن علاقه رو یاد گرفتیم....
مگه اون لبخندهایی رو که روو لبامون نشوندی یادمون میره؟؟؟
خیلی دوست داریم.......

الینا سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 11:40 http://elina-ad@blogfa.com

سلام صمیم خانومی
چقدر جالبه ما ایرانیا تو دنیای مجازی هم دست از این اخلاق چشم نداریم همدیگرو ببینیم بر نمیداریم
یه چیزی بگم اون شخصی که اینا رو برات نوشته مطمن با شاز زندگی ناسالمی برخورداره انقدر ناسالم که به هیج جای مغزش که هیچ به هیچ جای خودش هم خطور نمی کنه کسی می تونه اینقدر زندگی شیرینی داشته باشه . واسه همینه که این همه توهین کرده .چون واسه اون همه اینها فقط می تونه رویا باشه.
بعدشم خوب اگه ناراحته نیاد وبلاگ تو رو بخونه مرض داره مگه

آلما سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 08:29 http://almakhanoom.blogfa.com

سلام صمیم عزیز
من اون نقد رو راجع به وبلاگ شما خوندم...
راستش نمیدونم چرا اصلا باید وبلاگی نقد بشه؟ مگه وبلاگ یک صفحه خصوصی نیست؟ هرکسی مختاره هر چیزی که دوست داره توی وبلاگش بنویسه... اونی که میاد میخونه هم اجباری نیست که حتما خوشش بیاد یا بدش بیاد... قرار نیست هرکسی که در این خونه رو میزنه راضی برگرده... هیچ وقت هم نمیشه همه رو راضی نگه داشت...
من همیشه وبلاگتو میخونم... راستش زیاد برات کامنت نذاشتم... ولی برخلاف این آقا یا خانم منتقد معتقدم که شما عشق رو خیلی خوب رعایت کردید... خود من خیلی چیزها رو از شما یاد گرفتم (با اینکه از من از نظر سنی کوچیکترید) امیدوارم همیشه و همیشه با همسرت همینطور عاشقانه زندگی کنید...
موفق باشی دوست عزیز

سارا سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 03:30 http://jayekhalvat.blogsky.com

salam ,kheili web jalebi darin.man hamishe khanandam,vali in bar be khodam jorat dadam benevisam,bara inke bena
zaram webloge har kas kamelan shakhsiye va age shoma har chi doost dashte bashin benevisin faghat be shakhse shoma marboote.
omidvaram dige az in moshkela baratoon pish nayad.
rasti mishe man shoma ro link konam?
be manam sar bezanin.

مرجان سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 03:20 http://kavir-semnan.blogsky.com/

صمیم من اون نقد رو خوندم ولى کلى گیج و ویج شدم نفهمیدم اون نویسنده اش خانوم بود جدى؟ چه جالب

ولى اگه من جاى تو بودم اصلا جواب نمى دادم ، به خدا وقت ارزشش بیشتره

شاد باشى عزیم، مى بوسمت

زهرا دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 23:57 http://777ROSESORKH.BLOGFA.COM

لام عزیزم خوبی؟ نقدی بر نقد بودا!

رز دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 21:46 http://www.roz_e_sokhte.persianblog.ir/#79

سلام صمیم عزیز
وای منم دلم از دست این شخص خونه
نمی دونم از کجا پیدا شده. یه ذره که بهش می گی آقای محترم(اگر آقا باشه) این نقد نیست. شما توهین می کنیدهر چی از دهنش در می یاد نثار ادم می کنه. و بعدم چرا باید یه وبلاگ نقد شه. اصولا من فلسفشو نمی فهمم. نمی دونم چی بگم. اگر این کشفی که شما کردید درست باشه که واقعا جای بسی تاسف داره

Patriot دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 20:00 http://iran-patriot.blogfa.com

سلام صمیم خانوم
امید به خوبی دارم برای حال و احول شما ولی فکر میکنم عمرا
این چرتو پرتارو کی گفته
بهشون بگو آخه عزیز من آقا یا خانم به ظاهر محترم
کسی ازت دعوت نکرده که بیا تورو خدا اینجارو بخون
تورو خدا نظر بده
تورو خدا بیا آمار وبلاگ منو بالا ببر
بابا یه مقدار اون عقل ناقصشونو ای کاش به کار مینداختن
که حیف نمیندازن
صمیم خانوم شما هم بیخیال این اراجیف بافی یک سری آدم بی کار باش
نوشتن به سبک خودت رو ادامه بده که همه ماهایی که این وبلاگ رو میخونیم همین سبک بقول اون فرد بی ادبانه رو دوست داریم
البته که نوشته های شما بی ادبانه نیست
کاری که میدونی درست هستش رو انجام بده و بیخیال این افراد مسخره شو
خدای پاکی نگهدارت باشه
سری به ما بزن اگه دوست داشتی
فعلا
patriot

Patriot دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 19:33 http://iran-patriot.blogfa.com

با قدرت آپ کرد ی
خیلیییییییییییییییییییییییییی زیاد نوشتی
میخونیم
تا بخونم بیام ببینم چی میشه
چی گفتی
چی میگم من
فعلا
patriot

من آزادم دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 16:19 http://www.man-azdam.blogfa.com

,وای نصف نوشته هاتو خوندم اینقدر عصبانی شدم که دیگه بققیه اشو نخوندم من اصلا در جریان این ماجرایی که نوشتی نیستم اما معتقدم اینجا دفتر خاطرات خصوصی هر کسی هم می تونه باشه اگه تو دوست داری Share کنی به خودت مربوطه و کسی هم مجبور نیست اینجا رو بحونه
من عاشق اسم وبلاگتم و حس خوبی بهم میده نوشته هاتم خیلی دوست دارم هر روز سر می زنم که اگه آپ کردی زود بخونم...
اون کسی که اون مطالب رو واست نوشته جز یک آدم حسود و عقد ه ای نمی تونه کس دیگه ای باشه...من اگه جای تو باشم ...بازم از رختخوابم می نویسم تا دق کنه
عزیزم امیدوارم همیشه موفق ، شاد، عاشق و خوشبخت باشی

غزل دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 16:12 http://www.baraneghazal.persianblog.com

من نمی فهمم که چرا ما ایرانیها از هر چیزی بدترین استفاده را می بریم و تازه ادای روشن فکری هم در می آوریم؟ فضای هر وبلاگ به نظر من گوشه ای از زندگی هر فرد هست که بنا به دلایلی ترجیح داده با دیگران تقسیم کند پس ما نمی توانیم در مورد مطالب هر وبلاگ تا این حد بی پروا اظهار نظر کنیم! صمیم جان بدون تغییر رویه باز هم بنویس. موفق باشی

بهار دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 15:46 http://nashenase-hamdel.blogsky.com

دلم نمی خواد دنیای آروم و زیبای این محیط بشه توهین و حسادت و سرکوب کردن همدیگه.
یه اصلاح واقعی تو رفتار بعضیها لازمه.
شاید باید این جواب و زودتر می دادی. گرچه فرقی نداره. مهم تو هستی و کسایی که دوست دارن و از نوشته هات لذت می برن از جمله خود من.

انشالله همیشه عاشق و سرشار از شور زندگی باشی.

گلناز دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 15:28

سلام صمیم جون
تو به حرف هیشکی گوش نده.بلاگته مختاری هرچیزی خواستی بنویسی
از بس بلاگ نخوندنم از جریانات این مدت بیخبرم.برم که باید کلی از پستاتو بخونم
دوستت داریم.

بابک م. دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 14:43

خانم قبول دارم که آدم از دیدن چنین نوشته هایی عصبانی میشه ولی خوب دلیل نمیشه وبلاگ بامزه خودش رو با دادن توضیحات این قدر طولانی خراب کنه و حال خواننده هاش رو هم بگیره. (;

بهار دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 13:31 http://deltangihayebahar.blogfa.com

¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸
::::::(\_(\::::::::(\_(\:::::::(\_(\::::::(\_(\::::::::(\_(\:::::::::::
::::::(=' :'):::::::(=' :')::::::(=' :'):::::(=' :')::::::(=' :'):::::::::
::.::::(,('')('')::::(,('')('')::::(,('')('')::::(,('')('')::::(,('')(''):::::::
¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸

صمیم جان با بیان خاطرات خود مارو هم در لحظه های ناب خود سهیم کنید....منتظر خاطرات زیبای شما هستم...

افل دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 12:44

صمیم عزیز
بیشتر از سه چهار ماه است که هر روز بهت سر میزنم و وبلاگتو میخونم حتی آرشو اون رو هم کامل خوندم و از ماجراهای با مزه ات مثل اون جیغ های بنفش که سر گربه ها میکشی برای خواهرم که با وبلاگت آشنا نیست هم گفتم اینو گفتم که بدونی که مثل یه دوست خوب توی دنیای واقعی در مورد تو و ماجراهایی که حدس میزنم بازگو کردنشان برای شخصی که خواننده وبلاگ تو نیست از نظرت اشکال ندارد با عزیز ترین کس هامم صحبت کردم ام توی این مدت با اینکه خیلی از مواقعی که واقعاْدر شرایط روحی مناسبی نبودم نوشته های تو به من آرامش داد چون طعم واقعی خوشبختی یک انسان رو با نوشته ها و تو تصیفات چشیدم.
امادر مورد این پستی که گذاشتی اولاْ که خوشحالم که با خوندن این خزعولات اصلا خودت را ناراحت نکردی ثانیاْ چرا اینقدر مهمه برات که بخوای ذهن بسوزونی و خودت رو به زحمت بندازی و کالری مصرف کنی و به چرت و پرتهای کسی که از قصد و نیت واقعی اش اطلاع داری جواب بدی؟ قبول دارم اگه هیچی بهش نگید پرروتر میشه و شاید جسارت و توهینهای بیشتری هم بخواد بکنه و هر فتنه ای راباید در نطفه خفش کرد اما من نظرم اینه که باید نگاه کنی به طرفت ببینی با کی میخواهی کل کل کنی اصلا این آدم ارزش داره یا نه؟ اصلا ت هم شان این آدم هستی یا نه؟ به نظر من شما و یا گیلاس جون و ملودی خانوم خیلی محبوب تر از این حرفها هستید که با نوشتن یه همچین نقدهایی که نوشتنش فقط از یک ذهن کوچیک و بد ذات و فتنه جو بر میاد محبوبیتون را از دست بدید و یا حتی یک درصد فقط یک درصد ذهن خواننده تون راجع به شما عوض بشه.
مرسی
دوست دارم
امیدوارم از دستم نرنجی

شهرزاد دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 12:09 http://www.nagoftehayman.blogfa.com

صمیم عزیز
حدود چند ماهی هست دارم وبلاگتون رو می خونم و از انرژی و حس مثبت خیلی لذت می برم این اولین کامنت منه نمی دونم چرا تا حالا کامنت نذاشته بودم ولی امروز با خوندن این پست یهو دلم خواست کامنت بذارم نمی دونم چرا آدم ها اینطورین واقعا چرا اگه چیزی اذیتشون میکنه بازم می رن طرفش هنوز نمی تونن یکم آزاد فکر کنن یکم رها باشن کاری به کار هم نداشته باشن خودشونم نمی دونن دارن چکار میکنن .......در هر حال اوقات سراسر خوبی رو برات آرزو دارم

سپیده دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 12:03 http://aarmita.blogfa.com

نمی تونم بگم موضوع بازی چیه موضوعش عجیبه بیا تو وبلاگ خودم ببینش
موضوعش اگر هست

سپیده دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 12:02 http://aarmita.blogfa.com

سلام صمیم جونم به یک بازی دعوتت کردم خوشحال می شم که شرکت کنی

نرجس دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 11:24 http://narjess.persianblog.ir

این پستت خیلی طولانی بود ... کلی طول کشید تا خوندم
نمی دونم آین آقا یا خانم منتقد کیه و هدفش چیه
ولی دورادور دیدم که خیلی از این بلاگ ها و بلاگرها را نقد کرده و حرفهای خاله زنکی زیادی زده.....
هیچ حرفی در این باره ندارم چون آدم های مریض زیادند و خیلی هاشون نمیرند خودشان را درمان کنند....
اما این که حتی کسی بخواد تصوراتش را تو وبلاگش بنویسه و همه ی حرفهاش هم دروغ و ساختگی باشه هم باز به هیچ کس مربوط نمیشه چه برسه به نوشتن یومیه از روزهای زندگی!!!!
عزیز دلم تو از تو رختخوابت، از همسرت، از خودت، از همکارت، از مادرت و پدرت و از هر چیز دیگه ای که می خواهی بنویس.....
مهم اینه که انقدر نوشته هات قشنگه که لذت خوندنش خیلی بیشتر از آن چیزی که خیلی ها بتونند تحمل کنند!!!!!

الله اکبر ببین تو را خدا این آدمهای فضول آدم را به چه پرحرفیهایی وا دار می کنند ها!!!؟

ساتین دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 11:17

متن متین و جالبی بود

سارا دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 11:05 http://sarar.persianblog.ir

صمیم جون خوب به من بگو یه نفر چطوری میتونه نفرت و حسادت خودشو نشون بده؟
اونم تو دنیای مجازی؟
خوب به غیر از این کاری از دستش برنمیومده.
من همیشه رابطه ی تو رو با همسرت تو دلم تحسین کردم و مطمئنم که شما دوتا خوشبختین و امیدوارم که همیشه هم همینطور عاشق هم بمونین.
تو و گیلاسی از کسانی هستین که من واقعا حس خوبی نسبت بهتون دارم و میدونم که آدمای مهربون و خوش قلبی هستین و واقعا اینطور توهین ها بی انصافیه.
به هرحال دعا میکنیم که خدا گشایشی تو کار این خانوم بندازه که اینطور با کینه کسانی رو که حتی برای یک بار هم ندیده ، آزار نده. آمیییین!

تی تی دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 11:04 http://titikhanoomi.persianblog.ir

واقعا لذت بردم از دفاعیه یا بهتر بگم افشاگری قشنگ و کوبنده ات...حالا راستی راستی کوروش خان ،کبری خانومه؟؟؟!!!

میم دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 10:32

به نظر من شماها اصلاْ چرا جواب این آدم مریض را می دهید ؟ ارزش جواب دادن ندارن یه همچین آدمایی ! اینا اصلا می نویسن که بهشون توجه بشه ! حالا شما هرچی بیشتر جواب بدید اینا بیشتر به خواستشون می رسن! بی خیال بابا ! با حرف کلاغ سیاه که بارون نمی یاد ! شما کار خودتونو بکنید !

خانومک دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 10:19

راستش دلیل این علاقه شدید ایشون و حساس بودنشون رو روی وبلاگهای زنانه نمیدونم تا حالا 5 تا وبلاگ نقد کرده و دست بر قضا هر 5 تای آن از وبلاگهای زنانه نویس بوده اند. راستش من نسبت به مذکر بودن ایشون خیلی تردید دارم. و با توجه به پست شما و همان طور که خیلی ها حدس میزنند که ایشان چه کسی هستید به زودی هویت واقعی شان مشخص میشود.

بهمندخت دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 09:54

بی خیال این حرفها شو!
چقدر عصبانی بودی؟‌چقدر نوشته بودی!! من که فقط تونستم مروز کنم :)
از این یاوه سراها همه جا پیدا می شن »‌شبی عیدی وقت باارزش خودتو برای اونها تلف نکن
خوشحال باشی عزیزم :)

صفا دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 09:25 http://MANIGERDOO.PERSIANBLOG.IR

عزیزم سلام. هر چی می خوای بنویس و هر طور می خوای رفتار کن. تو اونقدر خوب می نویسی و من عاشقه وبلاگتم که صبح به صبح اولین وبلاگی که باز می کنم تویی. بعد کاوه که اونم محشره.
هر کی می خواد هر چی بگه. البته می دونم که اصلا از این اراجیفی که واست می نویسن اصلا ناراحت نمی شی چون ارزش نداره ولی اگه کسی ناراحته نیاد بخونه. و بره وبلاگهای مودبانه بنویسه و بخونه.
دوست دارم. همیشه همینطور خوشبخت باشی و سایه شما روی علی آقا و ایشون روی شما همیشه باشه. به خانواده سلام برسونید و سالم باشی ضمنا عیدتون هم جلو جلو مبارک باشه.

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 08:52

یعنی تو منظورت اینه که او نقدها رو فیروزه دوست شراره مینوشته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تورو خدا جوابمو بده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نه عزیزم .فیروزه جون اسم وبلاگش فقط شبیه وبلاگ این خانمه است.
به همچین کسی چون فیروزه حتی تو ذهنت هم شک نکن عزیزم.

گیلاسی دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 04:19

میدونی چیه ؟ حالا فردا میاد مینویسه یکی از بلاگرهای که نقدش کردم !!! در مدح من نوشت !!! (:
من اینو به خودش هم گفتم ! کارش برای من فقط این حسن رو داشت که فهمیدم چه کسانی دورم هستند !
توی همون چند تا پست اول ذات خیلی ها رو شد .
ببین توی نحوه نقد کردن همین چند تا وبلاگ انقدر فرق گذاشته و انقدر بالا و پایین رفته و دور خودش چرخیده که کاملا بر من یکی مسلم شده که اهل این حرفا نیست . ولی من همچنان اعتقاد دارم باید اطرافیان رو اگاه کرد این دوستمون تو باغ نیست ! خوب تعداد کامنتهاش حداقل خیلی کم شده و چند نفر هستند که هی با هم صحبت میکنند ! این دوستمون هم تو بحث ها ی که نیاز به کمی ای کیو داره شرکت نمیکنه و خودش رو میکشه کنار ...
تا به حال وبلاگ خاله زنک ها رو خونده بود و نبایدم توقعی غیر از اون تیتر اول میداشتیم ! بقیه هم برای خالی نبودن عریضه بوده .... سیاست ؟ اقتصاد ؟ ... هر هر !!!
جون صمیم دارم باهاش حال میکنم !!! رفتم میبینم صد و خورده ای کامنت داره بعد میبینم دو نفری نشستن با هم تو کامنت دونی چت میکنند !
تا اینجا فقط سراغ زنهای متاهل میرفت ما ها که بی ادبانه برخورد کردیم بد بودیم تنها دختری که نقدش کرد هر چند بد اخر خوب شد !!! بعد فکر میکنند ما ها خریم !!
سر من و تو رو مثلا می بره !! به نفر سوم اطلاع میده ! مثلا نقدشون میکنه !!! بعد چهارمی و پنجمی ... تو هر کدوم هم یک جور ساز زده !!! اسمش رو هم گذاشته نقد !! ما رو باش داریم از کی میگیم !!! اون پست حسادتش هم من یکی رو کشت !!! حسادت به چی و کی میکنیم خودش میدونه و خودش !!!! (:
به قول یکی از دوستانم بگذار بچه حالش رو بکنه تو فقط بخند !!! الان من و تو رو اصلاح کرده بد کرده ؟ چرا قدر نمیدونی اخه ؟ این همه خوب شدیم ما ها!!!! همش برا خاطر اون نقده بود دیگه !!! نفهمیدی ؟

سبک وزن دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 04:18 http://sabokvazn.persianblog.ir

ولش کن یره تو شاهکاری.....

نیلوفر دوشنبه 20 اسفند 1386 ساعت 00:26 http://http://www.hormozgangagool.blogfa.com/

سلام صمیم جون واقعیتش من تمام پستت و نخوندم ولی تا نصفش و خوندم ولی می تونم حدس بزنم تهش چی شده می دونی گیلاسی هم خیلی اذیتش می کنن تو خودت و ناراحت نکنی یه وقتی یا بعضی ادمها حسودن و چشم ندارن خوشبختی های بقیه را هر چند ساده و بی آلایش ببینن به جایه اینکه سعی کنن راه خوشبختی و پیدا کنن سعی می کنن باعث بر هم زدن آرامش بقیه بشن ... من دوست ندارم به اون خانوم توهین کنم ولی امیدوارم خدا به راه راست هدایتش کنه(الهی امین)
صمیم من مجردم ولی نوع زندگی تو و علی آقا خیلی جالب و قشنگه امیدوارم همیشه زندگیتون سبز باشه و لبتون خندون

مریم پاییزی یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 23:56 http://man0o-del.blogfa.com

سکووووووووووت می کنیم!

بهار یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 22:28 http://deltangihayebahar.blogfa.com

________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤ وبتون عالیه عزیزم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ من آپم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گذری ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نیم نگاهی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نظری ¤¤¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____________________¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤
_______________________¤¤

____xxxxxxxx______xxxxxxxxxxx
___xxxxxxxxxxxx___xxxxxxxxxxxxx
___xxxxxxxxxxxxxx_xxxxxxxxxxxxxx
___xxxxxxxxxxxxxxx_xxxxxxxxxxxxx
____xxxxxزیبابود xxxxxxxxxxxx
_____xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx
______xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx
_________xxxxxxxxxxxxxxxxxx
___________xxxxxxxxxxxxx
_____________xxxxxxxxx
______________xxxxxx
_______________xxxx
_______________xxx
______________xx
_____________x
___________x
________xx
______xxx
_____xxxx
___xxxxxx
___xxxxxxx
____xxxxxxxx
______xxxxxxxx
________xxxxxxxx
_________xxxxxxx
_________xxxxxxx
________xxxxxx
_____xxxxxxx
____xxxxxx
___xxxxx
__xxxx
_xxx
_xx

یاسی یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 20:29 http://www.yaasi.blogfa.com

سلام عزیزم
من وقتی گیلاسی یه پست راجع بع این چیزا نوشت زیاد نفهمیدم چه خبره چو خیلی کم میام وبلاگ گردی ولی هر وقتم میام اول وبلاگ تو و گیلاس رو میخونم. و دلم میخواد بدونی چه حسی دارم وقتی میخونم وبلاگت رو. خوب نمیدونم چرا با خوندن وبلاگ صمیم دلم خواست یه چیزایی رو بگم.
من بلد نیستم خیلی شیک بنویسم فقط میتونم حس خودمو ساده بگم!
با خوندن وبلاگت همیشه پر شدم از حس های قشنگ. کیه که از عشق بدش بیاد؟ من مجردم و همیشه وقتی اینهمه عشق و صمیمیت رو توی حرفای صمیم میبینم از خدا میخوام اگه روزی ازدواج کردم زندگیم به همین قشنگی بشه... بار ها با خوندن بعضی پست هات از شدت احساسات گریه کردم. یادم نمیره اون پستتم راجع به ولنتاین که چشمای منو خیس اشک کرد....که میشه چه ساده دوست داشت ولی با همه وجود...که میشه دور از همه زرق و برقای ظاهری خوشبخت بود... همیشه دلم خواسته اینجوری زندگی کنم ....
کار خوبی میکنی محل نمیدی به این توهین ها! آدمی که چشم دیدن خوشبختی دیگرانو نداره بهتره بترکه !

یاسی یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 20:29 http://www.yaasi.blogfa.com

سلام عزیزم
من وقتی گیلاسی یه پست راجع بع این چیزا نوشت زیاد نفهمیدم چه خبره چو خیلی کم میام وبلاگ گردی ولی هر وقتم میام اول وبلاگ تو و گیلاس رو میخونم. و دلم میخواد بدونی چه حسی دارم وقتی میخونم وبلاگت رو. خوب نمیدونم چرا با خوندن وبلاگ صمیم دلم خواست یه چیزایی رو بگم.
من بلد نیستم خیلی شیک بنویسم فقط میتونم حس خودمو ساده بگم!
با خوندن وبلاگت همیشه پر شدم از حس های قشنگ. کیه که از عشق بدش بیاد؟ من مجردم و همیشه وقتی اینهمه عشق و صمیمیت رو توی حرفای صمیم میبینم از خدا میخوام اگه روزی ازدواج کردم زندگیم به همین قشنگی بشه... بار ها با خوندن بعضی پست هات از شدت احساسات گریه کردم. یادم نمیره اون پستتم راجع به ولنتاین که چشمای منو خیس اشک کرد....که میشه چه ساده دوست داشت ولی با همه وجود...که میشه دور از همه زرق و برقای ظاهری خوشبخت بود... همیشه دلم خواسته اینجوری زندگی کنم ....
کار خوبی میکنی محل نمیدی به این توهین ها! آدمی که چشم دیدن خوشبختی دیگرانو نداره بهتره بترکه !

نرگس یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 20:20

اگه فکر می کنی ممکنه چرت و پرت بگند کامنتمو تایید نکن فقط خواستم بگم دوستت دارم !

ممنونم عزیزم.
غلط نمی نمایند!!!(چشمک) مگه شهر هرته؟

نرگس یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 20:19

هورا ! به افتخار صمیم ! صمیم دوستت داریم ! صمیم دوستت داریم !

X یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 19:40 http://stillness.blogfa.com

یعنی واقعاً یه خانمه؟ چه جالب!

من واقعاً نمی دونم چی بگم! ترجیح میدم چیزی نگم! این روزای اخیر خیلی جاها صحبت این بینام بود...حوصلم سر رفت دیگه....



در قدرت عشق هم شکی نیست! بسیار از این جمله های آخر پستت حال بردیم!نیش!

X یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 19:18 http://stillness.blogfa.com

عجب تغییراتیییییییییییییییییییییییییییییییی! اول که اومدم نشناختم! فکر کردم اشتباهی اومدم!

جودی یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 19:17 http://crodet.blogfa.com

صمیم جان اولا نمی فهمم نقد نوشته های شخصی به چه مفهومه. مثل اینکه یکی بگه تو چرا اینطورزندگی می کنی. خیلی احمقانه ست. این کشفت در مورد نویسنده و وبلاگ قبلیش هم عالی بود.
اما فکر می کنم هر چقدر افرادی مثل تو و گیلاسی و دیگران بیشتر رو این مسئله کامنت بدین و پست بنویسین بدتره و بیشتر فکر می کنه کارش جالبه. هرچند اون هم وبلاگ شخصیشه و مختاره هر اراجیفی بنویسه. اما بیخودی بها نده.

سارینا یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 19:16

سلام صمیم عزیزم...من برای این مثلا منتقد هم نوشتم که نقد برای کارهای حرفه ای هستش نه روزنوشت ها و دل نوشت های افراد و در ضمن هر کسی هم نمیتونه نقد کنه و اهل فن خودش رو میطلبه این کار و برای گیلاسی هم نوشتم که یکی مثل اون با نوشته هاش مطرح میشه و یکی هم مثل این فرد با پنهان شدن پشت اسم ادمهای دیگه و مثلا نقد وبلاگهاشون...ولی خانمی کسی که درک نمیکنه دل نوشت های مردم چه کار زشت و مزخرفی هستش دیگه تو چه توقعی داری ازش؟بی خیالش شو...به نظر من این ادم بیمار هستش...در هر حال تغییر اینجا و دیدنش تو یه حالت جدید خوب بود با اینکه موقت هستش و اینکه منتظر نوشته هات هستم تا بیایی و بگی چه اتفاقایی افتاده این مدت که نبودی...

خانوم زیگزاگ یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 19:16 http://Daily.30n.ir

اولا اینکه تو حتی اگه ادای آدمای خوشبخت رو دربیاری هنره خیلی خوبی داری! من از آدمایی که همش ناله ُ نفرین میکنن حالم بهم میخوره !
در ضمن بی تعارف میگم که شاید خیلی کم برات کامنتی بذارم ٬ اما واقن وختی میام بلاگت حسه خیلی خوبی بهم دس میده ! اینکه اینجا بوی عشق میده و من با تمامه وجود حس میکنم که منم میتونم یه روزی طعمه این خوشبختی رو حس کنم
نکته ی دیگه اینکه اینجارو دوس دارم چون تو همه چی رو میگی و خودتی ! کسایی هم که ناراحتن میتونن اینجا رو نخونن !
و نکته ی آخر اینکه دره دهنه مردم رو هیچجور نمیشه بست عزیزم ! تو کاره خودتو بکن ٬ چون هر جوری باشه بازم این برنامه ها هس :*

شایلین یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 18:36 http://shaylinbanoo.persianblog.ir

من نمیدونم اینا چی مینویسن اما من نوشته هاتو دوسسسس دارم خیلی و حس خوبی بهم میده. شادیتو دوسسس دارم. همشهری آینده!

ندا یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 18:05

صمیم جون سلام
من از خواننده های وبلاگتم اما نظر نمیزارم اکثرا
تا دلتم بخواد غلط غلوط مینویسم !
پس قید خوندن این نظر رو از همین حالا بزن !٬
راستش رو بخوای
بعضی از مردم خیلی عجیبن
من که یه تجربه یوحشتناک دارم
در حدی که نزدیک بود با شوهرم دعوام بشه !
یادته که ipوجود نداشت و.....
خیلسی خوشحال شدم تو حماقت منو نکردی !

بیتا یکشنبه 19 اسفند 1386 ساعت 17:50

صمیم جان . من که خیلی دوست دارم. زندگی خصوصیت و هر جور که با شوهرت هم برخورد میکنی به خودت ربط داره. میدونی صمیم ماها هنوز یاد نگرفتیم. که وبلاگ هم مثل خونه هامون. چهار دیواری اختیاری. کسی ناراحت نیاد. بزار هر چی میخوان بگن. توجه کردی این شخصی که نقد وبلاگها رو مینویسه فقط هم از وبلاگهایی که خیلی خواننده دارن نقد میکنه؟؟؟ تو خودت رو ناراحت نکن صمیم. جواب ابلهان خاموشیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد