Hi everybody.How are things with you?
Can you help me out with 2 vital questions?
Your comments were nice enough to encourage me keep going.eavery post gave me hope …..hope to forget the impression of standing this cruel life……You have helped me to finally reach the peak point of my life.you helped me keep thinking my sweety spouce deserved to die for…...to endow my very affections to …to taste a seasoning life with me……….
I`m not sure which post you have loved the most.but if it were me to choose one ht might have been ((all))!!so let me know which one is yours.
If you`re ok. With the firs question here comes the second one:
I was a bit nervous about not writing my private lif here…..… I mean my tiny incredibly spicy one.I`d never had so many intimate friends to share the delicate feelings of holding romance and love in one….as I do now.
If you think it makes you feel nice by reading this page let me know.
http://ghahnfnewkrntjytyklklhyh.com ghahnfnewkrntjytyklklhyh
<a href="http://ghahnfnewkrntjytyklklhyh.com ">ghahnfnewkrntjytyklklhyh</a>
<a href=http://ghahnfnewkrntjytyklklhyh.com>ghahnfnewkrntjytyklklhyh</a>
salam samime samimi
Reading your blog has changed my life entirely. It fills me with joy and happiness and takes me all the way from canada to your little lovely home. I start my every morning with a post from you. and I am so happy that you have a long archive that I keep on reading and enjoying every moment. It's true that I'm getting addicted to you and I am supposed to spend my time on studying ...BUT filling my heart with the pleasant of your soul gives me such a refresh that affects my whole day. I can't forget the day that my husband was so happy that I have changed to a joy-full girl by reading your posts :-) Thinking of a day that you will stop writing burns me inside and I never want that to happen...please promise me that you will continue bringing happiness and warm smiles to our little lovely life.
I wish I kew you before and I wish you were my close darling freind...oh...how much i miss you..God knows.
Sweetie, I am adding you to my yahoo and I will be waiting for your presence.
wish you all the best...all time
BOOS :* BOOS
Hi, I've been reading ur blog for a while and I really like it. It has a nice, positive energy inside. I mean it shows your personality very well. honest, kind and very frank. I like it. besides, I really like ur relation with ur husband. very origine. mm... The english sentences you write are very useful. even writing some words , hard ones, may help. it just sticks to my mind better. thanx
سلام جودی جان
.میدونی نمیشه زمان رو برگردوند عقب ولی میشه نذاشت بیشتر از این آدم فقط با یه خاطره زنده بمونه.بردیا و محمد و خانم خ رو خوندم.و دلم گرفت از اینهمه انتظار و ....
از توصیفاتی که کردی ممنونم.شاید به اینهمه خوبی هم نباشم.لطف داری تو عزیزم.
از لابلای نوشته ها تهم چیز یاد گرفتم.ممنونم و خوشحال میشم بیشتر بنویسی برام.
قربونت.
Hey,
Wow, I was really surprised by your previous post, all in English! I believe you are teaching in "Kanoon"; is that right? I studied there up to 7B level when I was in Iran (6 years ago) and that helped me a lot here.
Actually I love most of your posts specially those in which you explain about how to make a good, maybe better to say, pleasant relationship with your husband and for me what makes them interesting is that you write the "rules" in between of your stories! like what happened and how you behaved! You know what I mean? They may not be a list of "How to make your husband happy!" but are a kind of implied in your writing such as the "Valentine" one. In this way, you keep readers eager to come back and read more.
OK... sounds like I wrote a lot!!!!
Hope you the best Samim jun.
ممنونم عزیزم.
سلام صمیم جونم
من تقریبا تمام پستاتو چه تو این وبلاگ چه قبلیه دوست دارم ولی فکر می کنم اون پستی که درباره مامان مهربونت نوشتی و به نوعی رفتارشونو پذیرفتی از همه زیبا تر بود از اون قدیمیا هم پستی که درباره اون آقایی نوشتی که شبیه شوهره مهربونت بود شما اشتباه گرفتیش مطلبی که درباره سفر شمال نوشته بودی چشمهاینم را زیر باران شستم ویا اون پستی که درباره اتفاقات بعد از عقدت افتاد تو اون پارک پست شاه ماهی که اخرش بود یا همین ولنتاین من. ولی یه جمله تو یکی از پستات هیچ وقت یادم نمیره خانومی نوشته بودی وقتی موهای سیاه علی رو نوازش می کنم به این فکر می کنم که چند سال دیگه موهای جوگندمیش زیر دستم میاد خود جمله دقیق یادم نیست ولی کلیتش این بود نمی دونم چرا اینقد رو من تاثیر گذاشت.
خلاصه اینکه مطالبت واقعا برام جذابه.
درباره سوال دومتم باید بگم از اینکه زوجی رو می شناسم که عشق به این قوت تو زندگیشون موج می زنه واقعا لذت می برم چون من همیشه سعی ام این بوده به عشق احترام بذارم عشق واسم یه چیز مقدسه یه هدیه از طرف خدا که شاید همه شانس چشیدن طعمشو نداشته باشن شاید تو از این لحظه تصمیم بگیری دیگه از عشق و احساست صحبت نکنی ولی تا همین جا هم برای سالها و سالها تو ذهنم می مونی
عاشق باشی
راستی
یه دست بند نذزت کرده بود مامانت سر مریضی صبا
اون رو نقد کردی؟ (شیطونک)
هیییییییییییییی
شتر در خواب بیند پنبه دانه.....................
ای بابا
ما گفتیم خارجکی بنویس
ولی دیگه نه تا این حد که همش رو به زبون اجنبی بنویسی(نیش)
بستنی زیاد بخور
موفق باشی
Hi samim
I love you & i enjoy reading all of your posts.
you write very well,
My dear ,plaese happy & go on...
as i siad i love ur manner in life and ur pure feeling about
Ali . u are happy and u can make him happy with doing simple things.I like ur previous blog more than this
As ur blog reader i love ur writing and im waiting for ur lovely post.
بد جنس چرا با ما ها که دوستتیم و دوسِتم داریم و سوات انگلیسی هم نداریم این کار و می کنی. :( گریه
i can t choose one of them.i love all.
i always love your sweet sense of humor
and i love your creativity to make new expression.
I love you Cause you are always honest and so kind.
I always laugh and weep with your life and your writings.
This post was so interesting like the others.
Keep continue.
I love you.
mahsa
اره عزیزم فیلینگ من یکی رو که خوب میکنه ...ادامه بده لطفا !! بوس
این متن رو تو چند دقیقه نوشتی !
i choose all of them!com;on
u know we love u all.go on babe
نه یه چیزایی فهمیدم هاااااااا
ااااااااا خوب واسه چی اینجور متنا میزاری که من یادم بیاد که چرا زبانمو ادامه نمیدم هی غصم میگیره !!!!!!
لااقل ترجمه بذار زیرش !!!!!!
من که مثل تو نیستم خالجکی بلد باشم ... با کلاااااس ....
بوس
صمیم جونم حس نمیکنی یه کم زیادی این آپت بهتر شده ؟
من میفهمم هااااااااااااااا که چی نوشتی !!!!!!!!!!!
حالا یه نیمچه نگاه بندازم شاید یه چیزی حالیم شد !!!!!!!
حالا میخواستی بگی زباااان بلدی !!!!!!(شوخی)
آخه قربونت بشم یه جوری بگو منم بفهمم خوب !!!!!!!!!!
yes thats right
i am a black board
ما هنوز تو تصمیم کبری هستیم اینارو نخوندیم ترجمه کن پلیز!!
i hope you always Successful and happy
if this incorrect sorry my dear
بای
سلام عزیزم به نظر من خیلی خوبه که راجع به زندگیت می نویسی به نظر من خیلی عالیه که باز هم از زندگیت بنویسی عزیزم من همه پست های زندگیت را دوست دارم
hi.i became so happy when i sow u wroye everything in english.it is so good.becouse i really like english.i found some new word in your writting.thanks alot.
it is not so much time that i found this weblog.it is very well.i really enjoy when i read your memories.i like it.so go it on.konw this i like all parts in youre weblog.so don't cut it
good luck
خوب من به خودم امیدوار شدم انقدرام بد نبود درست فهمیدم جوابم که دادم ما عاشقانه های شما را دوست میداریم و مثل بچه بی تربیتا فقط تختخواب و از اون کارا رو نمیگیریم بلکه به عشق شما پی میبریم اونا عقده های روانی ناشی از وا پس زدگی میل جنسی دارن به قول فرویدحالا من یه سوال دارم
این اقاهه ما کله صب میره ۹ شب برمیگرده منم دختر خوبیم غر نمیزنم ولی این جدیدا میگه تو گناه داری تنهایی تو خونه بیا قبول کن سال دیگه بچه دار شیم که تو تنها نباشی البته من فسیل از تو خونه موندن خوشم میاد کلا یه ماه سر کار رفتم عین یه ماه گریه کردم که دیگه نمیرم خونه کسی هم نمیرم چون هی میگن بچه دار شو رو اعصابم مس میسابن مخصوصا مامان بابای خودم من تو خونه واسه خودم سرگرمی میسازم ولیییییییییییییییی حالا من هم دارم وسوسه میشم اخه دوستامم نینی دار شدن انقده نینیا نازن تا وقتی پیپی نکنن ببخشید البته حالا شما بگو من چکار کنم
من عاشق، عاشقانه زندگی کردن توام!
افتخار می کنم به یکرنگ بودن و یکی بودنت...نمیدونم دست خودته که راجع به زندگی خصوصیت بنویسی.اگه تو و زندگیتو علی رو تهدید میکنه یا باعث آشوب فکریت میشه نه!شاید خودخواهی من باشه که بخوام باشی و شاد از خودت زندگیت تلخیات که بهشون می خندی بنویسسی و روحیه بگیری و در قبالش من چیزی ندارم به تو بدم..
دوست دارم گوگوری مگوری
اجازه؟ من که اصلا زبانم خوب نیست بفهمم چی میگی ۲ تا سوال حیاتی داری؟ کدوم پست رو دوس دارم ؟ خوب همش عالیه هر کدوم حال و هوای خودشو داره باید اول برم ترجمش کنم خدا بذاره اونی که دیکشنری اختراع کرد ولی فعلا میگم که لطفا همین روند رو ادامه بده خیلی خوبه من اینجا رو دوست دارم و خیلی بهم انرژی میده
وقتایی که اقاهه سر کاره و من تو خونه تنها یی دلم تنگ شده میام اینجا بیشتر عشقولانه میشم
کلا خیلی دوست دارم
حالا برم ببینم چی گفتی
بابا از این به بعد ترجمشم واسه امثال من بذار دیگه
Hi dear
all of your posts are great
please continue
سلام خانوم جون
حال و احوال؟
والا ما که سواتمون این قدرا قد نمیده. ولی گمونم پرسیده بودین که کدوم پستتونو بیشتر دوست داشتیم. عرض به حضورتون من کلاً پستای شادتونو دوس میداریم. ولی چیزی که بیشتر منو به اینجا می کشونه سیر پیشرفت عاقلانه ی توئه که قبلاً هم بهش اشاره کردم.
دیه دیه این دومی رو هم درست نوفهمیمو این که ما خوشمون میاد راجع به زندگی خصوصی شما بدونیم یا نه؟ همینه؟ به نظرم چون امکان این که از نزدیک ببینمت خوندن اینا ضرری نداره. و کلاً اینقدر قشنگ و خنده دار تعریف می کنی که آدم از خوندنش سیر نمیشه و بعد از اون این که من کلی ازت درس می گیرم
با دستور شیرینی سنتی به روزم
with love
۱- اون پستت که قرار بود خانم سرهنگ بیاد خانِتاااااااان .
۲- هااااااااااااا هموجووووووووووووو
بوس
امروز تو کتابخونه همش تو ذهنم بودی صمیم خانم !!!
بوس
هین؟!
چی چی؟
چه خارجکی گفتی ننه!!!!!!
اییییییییییی
حالا چرا انگلیش اومدی این تیکه رو؟ در مورد سوال دومت باید بگم که خب اگه خوندن اینجا رو دوست نداشتیم خب مگه مرض داریم که میاییم می خونیم؟!!!
از همه پستات هم خوشم میاد! خب هرچی خنده دار تر بهتر! البته این چندتا پست آخریت هم با اصطلاحاتش حال داد.
حالا بگو بینم فلسفه ی این انگلیش نوشتنت چیه دیگه؟
Dera Samim,
i really liked it.it help me to improve my English but maybe writing in English can cause problems...you know English is always a problem for Iranian people.However, i loved this post.
it may not nice to say but i like all your posts that tou talk about your love, Ali, your close relationship and so on.do you know why?i like lovely close relationship between couples and i have a nice feeling when i see people who love their partner and have a great time together.
i am sure you have a lot of problems to deal with in your life as all of us have one is really happy at the end of the they and make a peaceful time with his/her partner such as you.it is why i admire you.
keep writing, we will supprt you !!!
all the best
in neveshtehaye asheghanat va in eshghet be shoharet sotoodaniye! rastesh hasoodim mishe ke chera chenin eshghi too zendegim nist
My Dear
I engoy reading your romance and lovely experience and I suggest keeping this way in the future.I 'm so interested about this kind of writing....don't care about somebody who annoy you!!!
Be Lucky
اگه دعوام نکنی تنبلیم بیاد از تو دیکشنری ببینم incredibly,spouce,tiny, یعنی چی؟ میشه خودت بگی؟
من تموم پستاتو دوست داشتم به نظر من زیبایی وبلاگ تو در متنوع بودن پست هاته( در عین طنز). از وبلاگ هایی که فقط روز مرگی که کجا رفتند و چه کردند می نویسند را دوست ندارم. امیدوارم خاطرات تو هیچ وقت تمام نشه.
راستی دقت کرده ام تازگی ها توخیلی از وبلاگهایی که سر می زنم به تولینک داده اند یعنی نسبت به قبل خیلی خیلی زیاد شده. ممنون
دمت گرم.
تورا خدا شاگرد خصوصی نمیگیری؟
سلام
خوب صمیم جونم حریم خصوصی کاملی که وجود نداره ولی باید بگم نوشتن خاطرات خصوصی تو خیلی به من کمک کرد که بیشتر به هنر زن بودن دقت کنم و زیبایی شو ببینم.بوسس هزارتا
ضمنا من از الان به شکمم صابون زدم که طرز تهیه شاخ نبات و ماجراشو بنویسی.چون دیدم به الینا نوشته بودی که می خواهی درست کنی(امضا:قاصدک خبیث)
www.shirazek.blogfa.com www.shirazeck.persianblog.ir www.maghzeostokhan.blogfa.com
Samim, I always like reading your posts, they make me happy. I love the way you see the world, the way which converts to happiness. The way that the deep distresses are hidden by the funny aspects of life. Keep going.,so many readers do love you.
من همیشه اون پست های اولی تو که توی اون وبلاگ خوندم میاد جلو نظرم . نمی دونم ، شاید به این دلیل که اون موقع کشفت کرده بودم و خیلی خیلی برام غیر منتظره بود . بیشتر از همه اونی که در مورد ذکر « یا وهاب » نوشته بودی . هر موقع یادش میفتم آروم می شم .
و زمانی که در مورد تجارب موفقیت آمیز و تعیین کننده توی زندگیت می نویسی .
قوه طنز پردازیت هم ( بزنم به تخته ) انقدر قویه که روی خیلی نیروهای منفی رو کم می کنی . امیدوارم همیشه اینطوری باشی و توی این زمینه هم قوی تر بشی و همیشه یه صمیم موفق و شاد و سلامت باشی .
راستش فکر می کنم هر کسی یه سلیقه ای داره . اونقدر این مساله قوی و قابل احترامه به نظر من که حتی توی خوندن پست های صمیمانه این جا هم اعمال می شه . مثلا خود من از خوندن یه سری چیزا ( کلا ) خوشم نمیاد و اگه پشت سر هم یا زیاد بشن ممکنه به اون وبلاگ و نویسنده سر نزنم . اما خودم توی وبلاگم هر چی که دلم خواست و عشقم کشید اون لحظه می نویسم . اینا به نظر من باید از طرف خواننده رعایت بشه . چون وبلاگ مث یه دفترچه خاطرات شخصیه ( گاهی البته وسیع تر ) . فکر نمی کنم درست باشه آدم به نویسنده ها ی وبلاگ خط بده که « از این بنویس و از اون ننویس » ...........
نمی دونم ، .......... نظر من اینه !
اما تا این جا احساس می کنم این وبلاگ امتحان پس داده ست برای من و همیشه با خیال راحت بازش کردم تا حالا .
با آرزوی بهترین ها
صمیم جان سلام
من قبلاْ هم مزاحم شما شده ام
آرزوی خوشبختی دارم برای تو وهمسرت
زبان فارسی زبان مادری همه ما است. پس بیا انرا حراست کنیم .شاید من که بیننده وبلاگ تو هستم سواد لاتین نداشته باشم .نظرت چیست ؟منتظرت هستم
حالا من چه خاکی بسرم بریزم که زبون خارجه ای نمیفهمم :(